زهرا فتحی؛ مهدی بهارمقدم؛ امید پورحیدری
چکیده
حسابرسان در تمام مراحل حسابرسی از قضاوت حرفهای استفاده میکنند. درصورتیکه تفکر فلسفی حسابرس از جامعیت، تعمق و انعطافپذیری لازم برخوردار باشد، قضاوت حرفهای صحیحتری را به دنبال میآورد. همچنین، بهواسطه توجه و اهمیت زیادی که مؤسسات حسابرسی برای دستیابی به بودجههای زمانی، بهعنوان معیاری برای کارایی، قائل هستند، دشواریهای ...
بیشتر
حسابرسان در تمام مراحل حسابرسی از قضاوت حرفهای استفاده میکنند. درصورتیکه تفکر فلسفی حسابرس از جامعیت، تعمق و انعطافپذیری لازم برخوردار باشد، قضاوت حرفهای صحیحتری را به دنبال میآورد. همچنین، بهواسطه توجه و اهمیت زیادی که مؤسسات حسابرسی برای دستیابی به بودجههای زمانی، بهعنوان معیاری برای کارایی، قائل هستند، دشواریهای آنان برای اندازهگیری کیفیت حسابرسی، تضاد بالقوه بین هزینههای کنترل و دستیابی به حسابرسیهایی با کیفیت بالا را تشدید نموده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر ذهنیت فلسفی حسابرس بر قضاوت حرفهای حسابرس و نیز تأثیر فشار بودجه زمانی بر قضاوت حرفهای حسابرس و تأثیر فشار بودجه زمانی بر رابطه ذهنیت فلسفی حسابرس و قضاوت حرفهای حسابرس است. روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی میباشد و جمعآوری دادهها از پرسشنامهای که در بین حسابرسان سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی شامل کلیه شرکا، مدیران و سرپرستان حسابرسی توزیع شد، صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، بین سه بعد ذهنیت فلسفی و قضاوت حرفهای رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ و فشار بودجه زمانی بر رابطه ابعاد ذهنیت فلسفی و قضاوت حرفهای حسابرس تأثیر منفی و معناداری دارد. متناسب با افزایش فشار بودجه زمانی احتمال بروز رفتارهای غیرحرفهای نیز بیشتر میگردد. بدینصورت که ذهنیت اتمام کار در زمان مقرر به دلیل فشار بودجه زمانی حسابرسان را از بکار بردن ذهنیت فلسفی بهینه دور میسازد؛ و این میتواند موجب شود حسابرس بهصورت سطحی قضاوت نماید.
جواد شکرخواه؛ فرشته احمدی پاک؛ اسحاق بهشور
چکیده
هدف این پژوهش بررسی نقش حسابرسان مستقل و کمیته حسابرسی در کاهش ریسک تقلب میباشد. مطالعات پیشین نشان میدهند که تمام حسابرسان یا کمیتههای حسابرسی به یک اندازه در تشخیص ریسک تقلب با استفاده از معیارهای غیرمالی و کاهش این ریسک مهارت ندارند. بر این اساس، این پژوهش به بررسی اثرات حسابرس مستقل و رئیس کمیته حسابرسی بر احتمال بروز تقلب ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی نقش حسابرسان مستقل و کمیته حسابرسی در کاهش ریسک تقلب میباشد. مطالعات پیشین نشان میدهند که تمام حسابرسان یا کمیتههای حسابرسی به یک اندازه در تشخیص ریسک تقلب با استفاده از معیارهای غیرمالی و کاهش این ریسک مهارت ندارند. بر این اساس، این پژوهش به بررسی اثرات حسابرس مستقل و رئیس کمیته حسابرسی بر احتمال بروز تقلب در صورتهای مالی میپردازد. در این راستا، اقدام به تدوین فرضیات جهت آزمون ارتباط بین تلاش حسابرس، دوره تصدی حسابرس، دوره تصدی رئیس کمیته حسابرسی، تخصص حسابرس و تخصص رئیس کمیته حسابرسی با احتمال کاهش ریسک تقلب شده است. قلمرو این پژوهش، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1393-1397 میباشد. آزمون فرضیات با استفاده از رگرسیون لوجستیک انجام پذیرفت. یافتهها حاکی از رابطه منفی معنادار بین تلاش حسابرس، دوره تصدی حسابرس و رئیس کمیته حسابرسی و تخصص حسابرس و رئیس کمیته حسابرسی با ریسک تقلب میباشد. همچنین، رابطه معناداری بین تخصص رئیس کمیته حسابرسی و احتمال ریسک تقلب یافت نشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که فرآیند حسابرسی میتواند ریسک تقلب را کاهش دهد اما هر نوع تخصصی در کمیته حسابرسی نمیتواند مفید باشد.
قدرت الله نیک زاد چالشتری؛ مهدی عربصالحی؛ داریوش فروغی
چکیده
مرور ادبیات نظری حسابداری، موید نقش سرمایه انسانی مدیرعامل به عنوان یک دارایی نامشهود با ارزش و تاثیرگذار برای شرکت است. هدف این پژوهش تعیین معیارهای موثر بر سرمایه انسانی مدیرعامل و تبیین مدلی جامع برای سنجش سرمایه انسانی مدیرعامل شرکت های ایرانی و بررسی تاثیر سرمایه انسانی مدیرعامل برکیفیت پیش بینی سود می باشد. برای این منظور ابتدا ...
بیشتر
مرور ادبیات نظری حسابداری، موید نقش سرمایه انسانی مدیرعامل به عنوان یک دارایی نامشهود با ارزش و تاثیرگذار برای شرکت است. هدف این پژوهش تعیین معیارهای موثر بر سرمایه انسانی مدیرعامل و تبیین مدلی جامع برای سنجش سرمایه انسانی مدیرعامل شرکت های ایرانی و بررسی تاثیر سرمایه انسانی مدیرعامل برکیفیت پیش بینی سود می باشد. برای این منظور ابتدا معیارهای سرمایه انسانی مدیرعامل شناسایی و نظر خبرگان در رابطه با وزن و اهمیت هر یک از این معیارها از طریق پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون مدل جامع سرمایه انسانی مدیرعامل تبیین گردید. سپس با کمک مدل پیشنهادی، شاخص سرمایه انسانی مدیرعامل برای نمونه ای متشکل از ۷۰ شرکت بورسی طی سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۶ محاسبه و تاثیر سرمایه انسانی مدیرعامل برکیفیت پیش بینی سود از طریق تخمین مدل رگرسیون، آزمون گردید. نتایج حاصل از انجام پژوهش نشان می دهد سطح تحصیلات، تجربه کاری(دوره تصدی) و رشته تحصیلی مرتبط با صنعت برای مدیرعامل به عنوان معیار های مهم از دیدگاه خبرگان شناخته شده اند. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل فرضیه پژوهش نشان داد که بهبود شاخص سرمایه انسانی مدیرعامل بر افق پیش بینی سود تاثیر مثبت و باعث کاهش سوگیری پیش بینی سود می شود در حالیکه تاثیر سرمایه انسانی مدیر عامل بر خطای پیش بینی سود و دامنه پیش بینی سود تایید نگردید.
وحید منتی؛ اخت هارون علی پور
چکیده
واقعبینی یکی از چهار اصل بنیادی آیین رفتار حرفهای حسابرسان داخلی است. بر اساس گزاره ارزش افزایی انجمن حسابرسان داخلی (2010) واقعبینی (بیطرفی) یکی از عناصر اصلی سهگانه حسابرسی داخلی، قلمداد میگردد و استاندارد حسابرسی 610 (استفاده از کار حسابرسان داخلی) نیز واقعبینی را یکی از مؤلفههای اصلی برای استفاده از کار حسابرسان داخلی ...
بیشتر
واقعبینی یکی از چهار اصل بنیادی آیین رفتار حرفهای حسابرسان داخلی است. بر اساس گزاره ارزش افزایی انجمن حسابرسان داخلی (2010) واقعبینی (بیطرفی) یکی از عناصر اصلی سهگانه حسابرسی داخلی، قلمداد میگردد و استاندارد حسابرسی 610 (استفاده از کار حسابرسان داخلی) نیز واقعبینی را یکی از مؤلفههای اصلی برای استفاده از کار حسابرسان داخلی برشمرده است. رویکرد استفاده از واحد حسابرسی داخلی بهعنوان زمینهی پرورش مدیر در شرکتهایی استفاده میشود که بعداً حسابرسان داخلی به پستهای مدیریت اجرایی، ارتقا مییابند. این موضوع میتواند بیطرفی (واقعبینی) آنها را خدشهدار نماید و بر اتکای حسابرسان مستقل بر کار آنها تأثیر بگذارد. هدف این پژوهش بررسی میزان اتکای حسابرسان مستقل بر کار حسابرسان داخلی با توجه به راهبرد پرورش مدیر میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، حسابرسان مستقل شامل شرکا، مدیران، سرپرستان ارشد و سرپرست حسابرسی مؤسسات حسابرسی ایرانی است که صاحبکاران آنها دارای واحد حسابرسی داخلی فعال هستند. در این پیمایش نهایتاً 100 پرسشنامه گردآوری و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که حسابرسان مستقل به دلیل آنکه واقعبینی حسابرسان داخلی در شرکتهایی که از راهبرد پرورش مدیر استفاده میکنند کمتر ارزیابی میکنند؛ بر کار آنها کمتر اتکا میکنند و از نگاه آنان صلاحیت و اعمال مراقبت حرفهای حسابرسان داخلی هنگامیکه واحد حسابرسی داخلی بهعنوان زمینه پرورش مدیر تلقی میشود، کمتر است.
گزارش های حسابداری
نویدرضا نمازی؛ پدرام عزیزی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تعدیلی کیفیت حسابرسی بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و قیمتگذاری کمتر از واقع عرضه عمومی اولیه سهام است. جامعه این پژوهش شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران است. نمونة آماری متشکل از 230 شرکت در بازه زمانی 18 ساله برای سالهای 1380 تا 1397 میباشد. دادهها با استفاده از ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تعدیلی کیفیت حسابرسی بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و قیمتگذاری کمتر از واقع عرضه عمومی اولیه سهام است. جامعه این پژوهش شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران است. نمونة آماری متشکل از 230 شرکت در بازه زمانی 18 ساله برای سالهای 1380 تا 1397 میباشد. دادهها با استفاده از رگرسیون چندمتغیره و نرمافزار ایویوز مورد تحلیل قرار گرفت. در راستای هدف مطالعه، ابتدا، طبق مدل اول پژوهش، تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر قیمتگذاری کمتر از حد عرضههای اولیه عمومی سهام، بررسی شد. سپس، در مدل دوم تأثیر کیفیت حسابرسی به عنوان یک متغیر تعدیلی، بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و قیمتگذاری کمتر از واقع عرضه عمومی اولیه سهام، برازش گردید. کیفیت حسابرسی در پژوهش حاضر شامل اندازه مؤسسه حسابرسی، دوره تصدی و نوع اظهارنظر حسابرس بود. نتایج پژوهش نشان داد که به طور متوسط 25 درصد عرضههای اولیه عمومی سهام در بازار سرمایه ایران کمتر از حد قیمتگذاری میشوند. افزون بر این، یافتهها بیانگر این است که کیفیت گزارشگری مالی بر قیمتگذاری کمتر از حد عرضههای اولیه عمومی سهام تأثیر منفی و معناداری دارد. بهعبارتی کیفیت بالای گزارشگری مالی، از قیمتگذاری کمتر از حد عرضههای اولیه عمومی سهام جلوگیری میکند. همچنین، مشخص شد که کیفیت حسابرسی از جنبه نوع اظهارنظر حسابرس رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و قیمتگذاری کمتر از واقع عرضه عمومی اولیه سهام را تقویت میکند. اما، جنبههای اندازه موسسه حسابرسی و دوره تصدی حسابرس، رابطه مذکور را تعدیل نمیکنند.
سید علی واعظ؛ رحیم بنابی قدیم؛ سجاد چینه کش
چکیده
ارزش شرکت متاثر از عوامل متعددی است که ضعف کنترلهای داخلی و کیفیت اطلاعات ناشی از آن، یکی از این موارد است. در این میان سطح سرمایهگذاری و رتبه اعتباری شرکت، میتواند ضعف ناشی از کنترلهای داخلی را جبران و از کاهش ارزش شرکت از این حیث جلوگیری کند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایهگذاری و رتبه اعتباری بر رابطه بین ضعف کنترل ...
بیشتر
ارزش شرکت متاثر از عوامل متعددی است که ضعف کنترلهای داخلی و کیفیت اطلاعات ناشی از آن، یکی از این موارد است. در این میان سطح سرمایهگذاری و رتبه اعتباری شرکت، میتواند ضعف ناشی از کنترلهای داخلی را جبران و از کاهش ارزش شرکت از این حیث جلوگیری کند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایهگذاری و رتبه اعتباری بر رابطه بین ضعف کنترل داخلی و ارزش شرکت میباشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی- پس رویدادی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی است. برای آزمون فرضیات پژوهش ، 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1391 تا 1397 انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان داد ضعف کنترل داخلی بر ارزش شرکت تاثیر منفی دارد و سرمایهگذاری بر رابطه بین ضعف کنترلهای داخلی و ارزش شرکت بیتاثیر است ولی رتبه اعتباری تاثیر ضعف کنترلهای داخلی برارزش شرکت را تحت تاثیر قرار داده و سبب افزایش ارزش شرکت میشود. به عبارتی رتبه اعتباری بالا، به عنوان جایگزینی برای ضعف کنترل داخلی از افزایش هزینه سرمایه جلوگیری میکند.
محمد پورسمیعی؛ محمدرضا عبدلی؛ حسن ولیان؛ مهدی صفری گرایلی
چکیده
حسابرسان در تمام مراحل حسابرسی از قضاوت حرفهای استفاده میکنند. درصورتیکه تفکر فلسفی حسابرس از جامعیت، تعمق و انعطافپذیری لازم برخوردار باشد، قضاوت حرفهای صحیحتری را به دنبال میآورد. همچنین، بهواسطه توجه و اهمیت زیادی که مؤسسات حسابرسی برای دستیابی به بودجههای زمانی، بهعنوان معیاری برای کارایی، قائل هستند، دشواریهای ...
بیشتر
حسابرسان در تمام مراحل حسابرسی از قضاوت حرفهای استفاده میکنند. درصورتیکه تفکر فلسفی حسابرس از جامعیت، تعمق و انعطافپذیری لازم برخوردار باشد، قضاوت حرفهای صحیحتری را به دنبال میآورد. همچنین، بهواسطه توجه و اهمیت زیادی که مؤسسات حسابرسی برای دستیابی به بودجههای زمانی، بهعنوان معیاری برای کارایی، قائل هستند، دشواریهای آنان برای اندازهگیری کیفیت حسابرسی، تضاد بالقوه بین هزینههای کنترل و دستیابی به حسابرسیهایی با کیفیت بالا را تشدید نموده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر ذهنیت فلسفی حسابرس بر قضاوت حرفهای حسابرس و نیز تأثیر فشار بودجه زمانی بر قضاوت حرفهای حسابرس و تأثیر فشار بودجه زمانی بر رابطه ذهنیت فلسفی حسابرس و قضاوت حرفهای حسابرس است. روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی میباشد و جمعآوری دادهها از پرسشنامهای که در بین حسابرسان سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی شامل کلیه شرکا، مدیران و سرپرستان حسابرسی توزیع شد، صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، بین سه بعد ذهنیت فلسفی و قضاوت حرفهای رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ و فشار بودجه زمانی بر رابطه ابعاد ذهنیت فلسفی و قضاوت حرفهای حسابرس تأثیر منفی و معناداری دارد. متناسب با افزایش فشار بودجه زمانی احتمال بروز رفتارهای غیرحرفهای نیز بیشتر میگردد. بدینصورت که ذهنیت اتمام کار در زمان مقرر به دلیل فشار بودجه زمانی حسابرسان را از بکار بردن ذهنیت فلسفی بهینه دور میسازد؛ و این میتواند موجب شود حسابرس بهصورت سطحی قضاوت نماید.