حمیدرضا برادران شرکاء؛ س.م سید مطهری
دوره 5، شماره 20 ، دی 1386، صفحه 1-35
چکیده
پژوهش پیش رو، به مطالعه رابطه چهار متغیر مهم کلان اقتصادی شامل: تولید ناخالص داخلی(بدون نفت)، درآمدهای نفتی، سرمایه گذاری در بخش ساختمان و تورم در سطح تغییرات با سه متغیر عمده حسابداری، درآمد فروش، بهای تمام شده کالای فروش رفته و سود عملیاتی پرداخته و سپس رشد آنها را با سه متغیر مهم دیگر حسابداری شامل: نسبت حاشیه سود عملیاتی، بازده ...
بیشتر
پژوهش پیش رو، به مطالعه رابطه چهار متغیر مهم کلان اقتصادی شامل: تولید ناخالص داخلی(بدون نفت)، درآمدهای نفتی، سرمایه گذاری در بخش ساختمان و تورم در سطح تغییرات با سه متغیر عمده حسابداری، درآمد فروش، بهای تمام شده کالای فروش رفته و سود عملیاتی پرداخته و سپس رشد آنها را با سه متغیر مهم دیگر حسابداری شامل: نسبت حاشیه سود عملیاتی، بازده دارایی و بازده حقوق صاحبان سهام، در شرکتهای صنایع پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای1376 تا پایان1385 میپردازد.
به دلیل بالا بودن میزان هم خطی (collinearity) بین سه متغیر اقتصادی، تولید ناخالص داخلی (بدون نفت)، در آمد نفت و سرمایه گذاری در بخش ساختمان، برای آزمون فرضیه ها از روش تحلیل عاملی استفاده شده است.
نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه اول، بیانگر آن است که سه متغیر توضیحی شامل: تولید ناخالص داخلی(بدون نفت)، درآمدهای نفتی، سرمایه گذاری در بخش ساختمان دارای رابطه مثبت، قوی و معنی داری با سه متغیر حسابداری درآمد فروش، بهای تمام شده کالای فروش رفته و سود عملیاتی صنایع پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد.
همچنین متغیر مستقل نرخ تورم رابطه منفی، قوی و معنی داری با سه متغیر حسابداری مذکور دارد. براساس ضریب همبستگی و ضرایب متغیرها، سه متغیر توضیحی، بیشترین تاثیر را بر بهای تمام شده کالای فروش رفته صنایع پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد. این نتایج با رگرسیونهای تک متغیره نیز کاملا سازگار است.
نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه دوم،نشانگر آن است که سه متغیر توضیحی رشد با حاشیه سود عملیاتی، بازده دارایی و بازده حقوق صاحبان سهام رابطه ای مشاهده نگردید. متغیر توضیحی تورم فقط با بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت حاشیه سود عملیاتی رابطه مثبت و ضعیفی دارد، ولی با بازده دارایی ها رابطه ای ندارد. میزان ضرایب عامل ها و همبستگی بین رشد متغیرهای اقتصادی و بازده های حسابداری ضعیف بوده که علت اصلی آن ممکن است استفاده ازاصل بهای تمام شده تاریخی در حسابداری باشد.
محسن خوش طینت؛ فرزانه یوسفی اصل
دوره 5، شماره 20 ، دی 1386، صفحه 37-59
چکیده
در این پژوهش ارتباط مابین تقارن و عدم تقارن اطلاعاتی با محافظه کاری در صورت های مالی بررسی شد. عدم تقارن اطلاعاتی مابین سرمایه گذاران آگاه و ناآگاه موجب ایجاد هزینه های نمایندگی میشود که این امر به نوبه خود موجب افزایش بازده مورد انتظار سرمایه گذاران میگردد. لذا ذینفعان هر شرکتی به دنیال مکانیزمی در جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی ...
بیشتر
در این پژوهش ارتباط مابین تقارن و عدم تقارن اطلاعاتی با محافظه کاری در صورت های مالی بررسی شد. عدم تقارن اطلاعاتی مابین سرمایه گذاران آگاه و ناآگاه موجب ایجاد هزینه های نمایندگی میشود که این امر به نوبه خود موجب افزایش بازده مورد انتظار سرمایه گذاران میگردد. لذا ذینفعان هر شرکتی به دنیال مکانیزمی در جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میباشند.
از طرفی محافظه کاری انگیزه و توانایی مدیران را برای دستکاری ارقام حسابداری کاهش داده و لذا موجب کاهش هزینه های نمایندگی میگردد.
نتایج تحقیق نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی مابین سرمایه گذاران آگاه و ناآگاه منجر به محافظه کاری میشود. از طرفی تغییرات عدم تقارن اطلاعاتی مابین سرمایه گذارارن منجر به تغییرات محافظه کاری می گردد، اما محافظه کاری منجر به عدم تقارن اطلاعاتی نمیگردد. این نتایج مغایر با یپشنهاد FASB است که عنوان میکند محافظه کاری منجر به ایجاد عدم تقارن اطلاعاتی میشود.
مجید شریعت پناهی؛ فرمان خسروی
دوره 5، شماره 20 ، دی 1386، صفحه 61-87
چکیده
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) رابطه تعادلی بین ریسک و نرخ بازده مورد انتظار اوراق بهادار را بیان میکند. این مدل ادعا میکند که سرمایه گذاران تنها در قبال پذیرش ریسک سیستماتیک، انتظار دریافت پاداش (صرف) را دارند، به عبارت دیگر بازار به ریسک غیرسیستماتیک صرف (پاداش) پرداخت نمیکند. علی رغم اینکه این مدل (CAPM) پرکاربردترین مدل ...
بیشتر
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) رابطه تعادلی بین ریسک و نرخ بازده مورد انتظار اوراق بهادار را بیان میکند. این مدل ادعا میکند که سرمایه گذاران تنها در قبال پذیرش ریسک سیستماتیک، انتظار دریافت پاداش (صرف) را دارند، به عبارت دیگر بازار به ریسک غیرسیستماتیک صرف (پاداش) پرداخت نمیکند. علی رغم اینکه این مدل (CAPM) پرکاربردترین مدل در محافل مالی و سرمایه گذاری بوده و هست، اما در عین حال تحقیقات تجربی اخیر انجام شده، این مدل را با چالش های شدیدی مواجه ساخته است. به نظر میرسد (β) به عنوان شاخص ریسک سیستماتیک، توان تشخیص رابطه ریسک و بازده را در دوره های بلند مدت از دست داده است. این در حالی است که متغیرهای دیگری نظیر اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار سهام، و نسبت سود به قیمت هر سهام، جایگزینهای بهتری برای شاخص ریسک به شمار میروند. این مقاله کوشیده است به بررسی رابطه بین اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار سهام و نسبت سود به قیمت هر سهم با بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران قلمرو زمانی 1379 لغایت 1383 پرداخته و عوامل موثر بر بازده مورد انتظار سهام این شرکتها را مورد شناسایی قرار دهد. بدین منظور، تاثیر متغیرهای اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار سهام و نسبت سود به قیمت هر سهم بر بازده ماهانه سهام در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق اگرچه پیش بینی محوری مدل (CAPM) را تایید میکند، لیکن با نتایج مطالعات مشابهی که در سالهای اخیر در کشورهای برخوردار از بازار سرمایه تکامل یافته انجام پذیرفته اند، مطابقت نمیکند.
جواد رضازاده؛ کمال زارعی مروج
دوره 5، شماره 20 ، دی 1386، صفحه 89-105
چکیده
هدف اصلی این مطالعه آزمون تجربی تاثیر عوامل شناخته شده در سطح دنیا بر تغییر حسابرسان در شرکتهای ایرانی است. جامعه آماری تحقیق، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.نمونه ممورد مطالعه شامل 74 شرکت مشتمل بر دو گروه 37 شرکت با تغییر حسابرس و 37 شرکت بدون تغییر حسابرس است. اطلاعات جمع آوری شده درباره متغیرهای مرتبط با تغییر ...
بیشتر
هدف اصلی این مطالعه آزمون تجربی تاثیر عوامل شناخته شده در سطح دنیا بر تغییر حسابرسان در شرکتهای ایرانی است. جامعه آماری تحقیق، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.نمونه ممورد مطالعه شامل 74 شرکت مشتمل بر دو گروه 37 شرکت با تغییر حسابرس و 37 شرکت بدون تغییر حسابرس است. اطلاعات جمع آوری شده درباره متغیرهای مرتبط با تغییر حسابرسان که در کشورهای مختلف شناسایی شده است با استفاده از روش رگرسیون لوجستیک، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که حق الزحمه حسابرسی، کیفیت کار حسابرسی، تغییر ترکیب مدیران شرکتها و اندازه شرکت بر تغییر حسابرسان، تاثیر مثبت و معنی دار دارد. همچنین رگرسیون لوجستیک چندمتغیره نشان میدهد عواملی مانند حق الزحمه حسابرسی، نوع اظهار نظر حسابرسان، تغییر ترکیب مدیران شرکتها و اندازه شرکت میتواند در بنا نهادن الگویی برای پیش بینی تغییر حسابرسان شرکتها، کاربرد داشته باشد.
صابر شعری؛ عبدالکریم مقدم
دوره 5، شماره 20 ، دی 1386، صفحه 107-128
چکیده
در تحقیق حاضر، کیفیت حسابرس، اتکاپذیری دارایی ها و تعیین ارزش شرکتها همزمان و با در نظر گرفتن کیفیت حسابرس در ارزیابی حقوق صاحبان سهام، بررسی شده است. برای تعیین میزان اتکاپذیری دارایی ها و بدهی ها از روش ریچاردسن و همکاران (2005) که دارایی ها را به 4 طبقه تقسیم نموده اند، استفاده شده است. محققان مزبور دارایی ها و بدهی ها را به دارایی ها ...
بیشتر
در تحقیق حاضر، کیفیت حسابرس، اتکاپذیری دارایی ها و تعیین ارزش شرکتها همزمان و با در نظر گرفتن کیفیت حسابرس در ارزیابی حقوق صاحبان سهام، بررسی شده است. برای تعیین میزان اتکاپذیری دارایی ها و بدهی ها از روش ریچاردسن و همکاران (2005) که دارایی ها را به 4 طبقه تقسیم نموده اند، استفاده شده است. محققان مزبور دارایی ها و بدهی ها را به دارایی ها و بدهیهای با اتکاپذیری متوسط، دارایی ها و بدهیهای با اتکاپذیری بالا و دارایی ها و بدهیهایی که از نظر میزان اتکاپذیری طبقه بندی نشده است، دسته بندی کرده اند. معیار تعیین میزان کیفیت حسابرس در این تحقیق سه عامل طولانی شدن مدت همکاری حسابرس و صاحبکار، بزرگ بودن موسسه حسابرسی و تخصص گرایی حسابرسان مستقل بوده است. نتیجه تحقیق نشان داد که تداوم همکاری حسابرس وصاحبکار در کیفیت حسابرس تاثیر ندارد. اما بزرگ بودن موسسه حسابرسی و تخصص گرایی حسابرسان باعث ارتقای کیفیت حسابرس میشود. فرضیه دوم تحقیق، مبنی بر تاثیرگذار نبودن کیفیت حسابرس در دیدگاه بازار در مورد ارزش دارایی ها و بدهیهای با اتکا پذیری بالا نیز تایید شده است.
محمد کاشانی پور؛ امیر رسائیان
دوره 5، شماره 20 ، دی 1386، صفحه 129-157
چکیده
ارزش افزوده بازار شرکتها معیار بااهمیتی در ارزیابی عملکرد آنها میباشد. هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه ارزش افزوده بازار و چند معیار ارزیابی عملکرد شامل ارزش افزوده اقتصادی، نرخ بازده دارایی ها، بازده سالانه سهام، سود قبل از کسر مالیات به فروش و جریانهای نقدی عملیاتی در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. در راستای این هدف، تعداد 189 شرکت ...
بیشتر
ارزش افزوده بازار شرکتها معیار بااهمیتی در ارزیابی عملکرد آنها میباشد. هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه ارزش افزوده بازار و چند معیار ارزیابی عملکرد شامل ارزش افزوده اقتصادی، نرخ بازده دارایی ها، بازده سالانه سهام، سود قبل از کسر مالیات به فروش و جریانهای نقدی عملیاتی در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. در راستای این هدف، تعداد 189 شرکت از بین جامعه آماری که اطلاعات مورد نیاز برای دوره 10 ساله مورد تحقیق (76-85) برای آنها قابل دسترس بود، انتخاب گردید. سپس اطلاعات مربوط به5 متغیر مستقل مورد مطالعه قرار گرفت. ارزش افزوده بازار نیز به عنوان متغیر وابسته محاسبه گردید. به منظور آزمون فرضیه ها از تکنیک آماری رگرسیون ساده بهره گرفته شد. روش رگرسیون مورد استفاده در تحقیق، روش رگرسیون ترکیبی میباشد. آزمون معنی دار بودن فرضیات با استفاده از آماره های tو F صورت گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها بیانگر رابطه معنی دار بین ارزش افزوده بازار و معیارهای ارزیابی عملکرد مورد استفاده در این تحقیق میباشد. ارزش افزوده اقتصادی بیشترین قدرت توضیح دهندگی را برای تغییرات در ارزش افزوده بازار دارد.