یگانه فغفورمغربی؛ سید حسین سجادی؛ حمیده اثنی عشری؛ علی رضاییان
چکیده
اطلاعات کمی به تنهایی و به خودی خود تصویر ناقصی از شرایط اقتصادی یک شرکت ارائه میکند. بنابراین شرکتها علاوه بر افشاهای کمی، افشاهایی به صورت کیفی و متنی نیز منتشر میکنند که علاوه بر ویژگی کلی اطلاعات یعنی سودمندی در امر تصمیمگیری استفادهکنندگان، ویژگیهای دیگری نیز همچون احساس زبانی و خوانایی دارند که میتوانند بر قضاوت ...
بیشتر
اطلاعات کمی به تنهایی و به خودی خود تصویر ناقصی از شرایط اقتصادی یک شرکت ارائه میکند. بنابراین شرکتها علاوه بر افشاهای کمی، افشاهایی به صورت کیفی و متنی نیز منتشر میکنند که علاوه بر ویژگی کلی اطلاعات یعنی سودمندی در امر تصمیمگیری استفادهکنندگان، ویژگیهای دیگری نیز همچون احساس زبانی و خوانایی دارند که میتوانند بر قضاوت و تصمیمگیری استفادهکنندگان تاثیرگذار باشند. هدف از انجام این پژوهش بررسی این موضوع است که آیا مدیران میتوانند با دستکاری احساس زبانی و خوانایی اطلاعیه اعلان سود بر قضاوت و تصمیمگیری سرمایهگذاران تاثیر بگذارند یا خیر و اینکه آیا میزان این تاثیر توسط سبک پردازش اطلاعات سرمایهگذاران (خبرگی) تعدیل خواهدشد یا خیر. بدین منظور از یک آزمایش 2*2*2 بین گروهی با دانشجویان حسابداری به عنوان آزمودنی استفاده شد. تجزیه و تحلیل آنوا نشان داد احساس زبانی مثبت و خوانایی ضعیف اطلاعیه اعلان سود بر قضاوت سرمایهگذاران تاثیر مثبت دارد. همچنین احساس زبانی مثبت و خوانایی ضعیف اطلاعیه اعلان سود بر قضاوت سرمایهگذارانی که از خبرگی کمتری برخوردارند و از سبک شهودی برای پردازش اطلاعات استفاده میکنند، تاثیر مثبت و بر قضاوت سرمایهگذارانی که از خبرگی بیشتری برخوردارند و از سبک تحلیلی برای پردازش اطلاعات استفاده میکنند، تاثیر منفی دارد. در مجموع نتایج این تحقیق موید آن است که لزوم حمایت از سرمایهگذاران کمتر خبره به وسیله ارائه دستورالعملهایی برای افزایش خوانایی و همچنین استفاده از احساس زبانی متناسب با عملکرد کلی شرکت توسط نهادهای قانونگذار امری ضروری به نظر میرسد.
*آسو بهرامی؛ ایرج نوروش؛ عباس راد؛ عطاالله محمدی ملقرنی
چکیده
هدف کلی از انتشار صورتهای مالی ارائه اطلاعاتی درباره وضعیت مالی، نتایج عملکرد و جریانهای نقد به گروههای ذینفع میباشد. اعتماد استفادهکنندگان خصوصاً سرمایهگذاران، سهامداران و اعتباردهندگان به اطلاعات این صورتها انگیزهای است که شخص را به تقلب در گزارشگری مالی هدایت میکند. هدف پژوهش حاضر پیشبینی تقلب در صورتهای ...
بیشتر
هدف کلی از انتشار صورتهای مالی ارائه اطلاعاتی درباره وضعیت مالی، نتایج عملکرد و جریانهای نقد به گروههای ذینفع میباشد. اعتماد استفادهکنندگان خصوصاً سرمایهگذاران، سهامداران و اعتباردهندگان به اطلاعات این صورتها انگیزهای است که شخص را به تقلب در گزارشگری مالی هدایت میکند. هدف پژوهش حاضر پیشبینی تقلب در صورتهای مالی متقلبانه است. دیدگاه مذکور بر این فرضیه استوار است که فرد برای ارتکاب تقلب در هنگامیکه سه عنصر تقلب وجود دارد، انگیزه پیدا میکند. این سه عنصر عبارتند از: 1. برخی فشارها یا انگیزههای متصور تقلب، 2. برخی از فرصتهای متصور برای تقلب، و 3. شیوههایی از استدلال که تقلب صدمهای به ارزش فرد مرتکب تقلب وارد نمیکند (کریسی، 1973). متغیر وابسته در این پژوهش تقلب در صورتهای مالی است که با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری اندازهگیری میشود. متغیرهای مستقل عبارتند از فشار ثبات و پایداری مالی، فرصتطلبی مالی شخص مرتکب تقلب، نظارت غیرمؤثر، نظارت مؤثر، فشار انتظارات بیرونی، و اهداف پیشبینی شده مالی. جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و نمونه آماری نیز به تعداد 98 شرکت طی سالهای 1392 الی 1397 با روش حذف سیستماتیک انتخاب شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره و الگوی دادههای تابلویی نشان داد فشار ثبات و پایداری مالی رابطه معناداری با تقلب در صورتهای مالی متقلبانه دارد.
جواد شکرخواه؛ سید حمید تمنده
چکیده
شناخت و آگاهی از ساختار سرمایه شرکتها از سویی برای سهامداران وسرمایه گذاران بالقوه حائز اهمیت است و از سوی دیگر، اطلاعات در مورد ساختار سرمایه، مورد استفاده اعتباردهندگان قرار میگیرد. تصمیمات تأمین مالی بسیاری از شرکتها به ارزش بازار سهام بستگی دارد. شرکتها برای تأمین مالی بیشتر، زمانی به انتشار سهام اقدام میکنند که ...
بیشتر
شناخت و آگاهی از ساختار سرمایه شرکتها از سویی برای سهامداران وسرمایه گذاران بالقوه حائز اهمیت است و از سوی دیگر، اطلاعات در مورد ساختار سرمایه، مورد استفاده اعتباردهندگان قرار میگیرد. تصمیمات تأمین مالی بسیاری از شرکتها به ارزش بازار سهام بستگی دارد. شرکتها برای تأمین مالی بیشتر، زمانی به انتشار سهام اقدام میکنند که ارزش بازار سهام زیاد است و زمانی به بازخرید سهام اقدام میکنند که ارزش بازار سهام کم است. هدف پژوهش بررسی تأثیر ارزشهای گذشته بازار بر تصمیمات سرمایهگذاری و تغییرات اهرم تجمعی شرکتها از منظر تئوری زمانبندی بازار است. دراین پژوهش بااستفادهازاطلاعاتمالی134شرکتپذیرفتهشدهدربورساوراق بهادارتهرانطیدورهزمانی1391تا1397وبابهرهگیریازروشتجزیه و تحلیل رگرسیون حداقل مربعات تعمیمیافته(GLS) نظریهزمانبندیبازار با فرصتهای رشد و تغییرات اهرم شرکتها آزمون گردید.نتایجپژوهشبیانگر این است که در سطح اطمینان 95% فرضیه اول پژوهش مبنی بر اینکه ارزشهای گذشته بازار بر تصمیمات سرمایهگذاری تأثیر مثبت و معناداری دارد تائید شده و همچنین فرضیه دوم پژوهش مبنی بر اینکه ارزشهای گذشته بازار بر تغییرات اهرم تجمعی تأثیر منفی و معناداری دارد نیز تائید گردید. اینشواهدنظریهزمانبندیبازار مبنی بر اینکه فرصتهای رشد شرکتها با استفاده از نسبت ( ) کنترل میشود و اهرم با نسبت ( ) رابطه معکوس داردراتأییدمیکند. همچنین متغیرهای نسبت داراییهای ثابت و اندازه شرکت بر تصمیمات سرمایه گذاری تأثیر منفی و معناداری دارند در حالی که، سودآوری، اهرم دفتری، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و نقدینگی بر تصمیمات سرمایه گذاری تأثیر مثبت و معناداری دارند. در نهایت سودآوری و نسبت کل بدهیها به کل داراییها بر تغییرات اهرم تجمعی تأثیر منفی و معناداری دارند.
ناهید حسینی؛ بابک جمشیدی نوید؛ پرویز پیری
چکیده
تئوری چشمانداز و نقطه مرجع یکی از مباحث مطرح در پارادایم مالی رفتاری میباشد که توصیفکننده موقعیت افراد در زمان تصمیمگیری است. شواهد تجربی بیانگر آن است که سرمایهگذاران در تصمیمات خرید و فروش، نقاطی را بهعنوان نقاط مرجع سود و زیان خود برمیگزینند. در صورتیکه قیمت پایینتر از نقطه مرجع باشد، فروش خود را به تعویق میاندازند ...
بیشتر
تئوری چشمانداز و نقطه مرجع یکی از مباحث مطرح در پارادایم مالی رفتاری میباشد که توصیفکننده موقعیت افراد در زمان تصمیمگیری است. شواهد تجربی بیانگر آن است که سرمایهگذاران در تصمیمات خرید و فروش، نقاطی را بهعنوان نقاط مرجع سود و زیان خود برمیگزینند. در صورتیکه قیمت پایینتر از نقطه مرجع باشد، فروش خود را به تعویق میاندازند و در نتیجه حجم معاملات نیز کاهش مییابد و اگر قیمت بالاتر از نقطه مرجع باشد، اقدام به فروش سهم میکنند که افزایش حجم معاملات را در پی دارد. هدف از این تحقیق بررسی مصداق پدیده اثر هالهای در بازار سرمایه ایران: با تأکید بر نقش اطلاعات حسابداری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. جامعه آماری شامل 115 شرکت که از ابتدای 1385 تا پایان 1396 در بورس فعال بودهاند. در این پژوهش جهت بررسی فرضیهها از مدل رگرسیون پانل - دیتا استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که سرمایهگذاران در بازار سرمایه ایران در پیروی از الگوی پدیده اثر هالهای، از پیشبینیهای مدیریت (وضعیت نسبی سودآوری شرکت در برابر سودآوری پیشبینی شده شرکت) استفاده نمیکنند. علاوهبر این، سرمایهگذاران در بازار سرمایه ایران در پیروی از الگوی پدیده اثر هالهای، از متوسط صنعت (وضعیت نسبی سودآوری شرکت در برابر متوسط صنعت) استفاده نمیکنند.
سعیده میرزائی؛ محمدرضا عبدلی؛ علیرضا کوشکی جهرمی
چکیده
گزارشگری مالی امروزه به عنوان یک استراتژی رقابتی در شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه مطرح است که باعث میشود اخبار واقعی شرکت به موقع و به طور جامع و قابل اتکا به ذینفعان انتقال داده شود. وجود حساسیتها در رعایت حقوق ذینفعان به عنوان یک محرک باعث شده تا شکلهای توسعه یافته تری از زبان گزارشگری به وجود بیاید و این موضوع میتواند ...
بیشتر
گزارشگری مالی امروزه به عنوان یک استراتژی رقابتی در شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه مطرح است که باعث میشود اخبار واقعی شرکت به موقع و به طور جامع و قابل اتکا به ذینفعان انتقال داده شود. وجود حساسیتها در رعایت حقوق ذینفعان به عنوان یک محرک باعث شده تا شکلهای توسعه یافته تری از زبان گزارشگری به وجود بیاید و این موضوع میتواند به ارتقای سطح شفافیتهای مالی کمک نماید. هدف این پژوهش بررسی تاثیر لحن بدبینانه گزارشگری مالی بر گزارشگری مالی متهورانه باتوجه به نقش حفاظت از حقوق سهامداران میباشد. در این پژوهش که در بازه زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ انجام گرفت تعداد ۱۰۵ شرکت بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفتند. روش آنتروپی شنون به عنوان یکی از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره در این پژوهش به منظور سنجش حفاظت از حقوق سهامداران استفاده شده و آزمون فرضیهها نیز براساس تحلیل رگرسیون صورت پذیرفت. نتایج نشان داد، لحن بدبینانه گزارشگری مالی بر گزارشگری مالی متهورانه تاثیر منفی و معناداری دارد. همچنین مشخص شد، حفاظت از حقوق سهامداران باعث تشدید تاثیر منفی لحن بدبینانه گزارشگری مالی بر گزارشگری مالی متهورانه میشود.
صلاح الدین قادری؛ زهرا لشگری؛ یداله تاری وردی؛ امیر رضا کیقبادی
چکیده
شناسایی و مدیریت ریسک، از رویکردهای جدیدی است که برای تقویت و ارتقای اثربخشی سازمانها مورد استفاده قرار میگیرد. هدف از مدیریت ریسک شناسایی و ارزیابی ریسک و تعدیل آن با استفاده از منابع در اختیار مدیر است. درمطالعه حاضر مدل ریسک شرکت برآورد و اثر بخشی آن بر عملکرد حسابداری اقتصادی شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری ...
بیشتر
شناسایی و مدیریت ریسک، از رویکردهای جدیدی است که برای تقویت و ارتقای اثربخشی سازمانها مورد استفاده قرار میگیرد. هدف از مدیریت ریسک شناسایی و ارزیابی ریسک و تعدیل آن با استفاده از منابع در اختیار مدیر است. درمطالعه حاضر مدل ریسک شرکت برآورد و اثر بخشی آن بر عملکرد حسابداری اقتصادی شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد و نمونه پژوهش با اعمال شرایط متغیرهای پژوهش به تعداد 129 شرکت طی سالهای 1386-1397 انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از تکنیک آماری رگرسیون دادههای تابلویی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدیریت ریسک شرکت بر معیارهای نرخ بازده داراییها، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده نقدی تأثیر مثبت و معناداری دارد. و این نتایج با استفاده از مدل کوزو(2004) نیز پشتیبانی میشود. و در مقایسه قدرت پیشبینی الگوی مدیریت ریسک شرکتی گوردون و همکاران(2009) و مقایسه آن با الگوی مدیریت ریسک شرکتی کوزو(2004) این نتیجه حاصل شد که مدل مدیریت ریسک شرکتی گوردون و همکاران(2009) کمترین خطا در پیشبینی عملکرد حسابداری و اقتصادی را دارد.
داریوش اخترشناس؛ احمد خدامی پور؛ امید پورحیدری
چکیده
تقویت پایداری شرکتی، به عنوان یک استراتژی مهم برای شرکتها، امری تصادفی نیست، بلکه میتواند با شناسایی و توجه به عوامل مختلف بهبود یابد. بنابراین، شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری شرکتی بسیار ضروری است. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدلی برای تبیین عوامل مؤثر بر پایداری شرکتی از طریق روش ترکیبی اکتشافی میباشد. در بخش کیفی پژوهش، به کمک ...
بیشتر
تقویت پایداری شرکتی، به عنوان یک استراتژی مهم برای شرکتها، امری تصادفی نیست، بلکه میتواند با شناسایی و توجه به عوامل مختلف بهبود یابد. بنابراین، شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری شرکتی بسیار ضروری است. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدلی برای تبیین عوامل مؤثر بر پایداری شرکتی از طریق روش ترکیبی اکتشافی میباشد. در بخش کیفی پژوهش، به کمک مصاحبه با متخصصین و صاحبنظران با روش نمونهگیری گلوله برفی و براساس تحلیل تم برآمده از مصاحبهها، مدلی برای عوامل مؤثر بر پایداری شرکتی ارائه شده است. در بخش کمّی، به منظور سنجش اعتبار مدل ارائه شده، با استفاده از پرسشنامه، نظراتمتخصصین و صاحبنظران دریافت و با استفاده از آزمون t تکنمونهای و آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل گردید. همچنین به منظور تعیین بارعاملی شاخصهای هر یک از مؤلفهها از تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که 4 بعد شامل، ویژگیهای شرکت، عوامل مدیریتی، عوامل بازار و عوامل کلان، 9 مؤلفه شامل، ویژگیهای ساختاری، ویژگیهای عملکردی، سطح فردی، سطح سازمانی، بازار سرمایه، عوامل تجاری، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی و عوامل سیاسی و 60 شاخص بر پایداری شرکتی مؤثر هستند. علاوه بر تأیید بسیاری از عوامل شناسایی شده در پژوهشهای پیشین، عوامل نوینی همچون فرهنگ جامعه، سیاست حاکم بر کشور، پایبندی به اخلاق، الزامات قانونی، شهرت اجتماعی شرکت، سرمایه فکری و رقابت بازار محصول به عنوان عوامل مؤثر بر پایداری شرکتی شناسایی شدهاند. این یافتهها دیدگاههای مهمی برای ذینفعان مختلف مانند دولت، نهادهای قانونگذار، نهادهای نظارتی، شرکتها و پژوهشگران دارد. بر همین اساس به سازمان حسابرسی و سازمان بورس اوراق بهادار پیشنهاد میشود، نسبت به تدوین قوانین و استانداردهای پایداری شرکتی، اقدامات لازم را به عمل آورند.