ابزارهای حسابداری
زهرا معصومی بیلندی؛ مریم سادات طباطبائیان؛ نسرین یوسف زاده
چکیده
در سالهای اخیر، پذیرش فناوری اطلاعات در سازمانها، بهویژه در بخش حسابرسی داخلی، اهمیت فزایندهای پیدا کرده است. ادغام ابزارها و سیستمهای فناوری اطلاعات در شیوههای سنتی حسابرسی، مسیر جدیدی را برای افزایش کارایی، اثربخشی و دقت فرآیندهای حسابرسی داخلی ایجاد کرده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی چالشها، موانع و راهکارهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر، پذیرش فناوری اطلاعات در سازمانها، بهویژه در بخش حسابرسی داخلی، اهمیت فزایندهای پیدا کرده است. ادغام ابزارها و سیستمهای فناوری اطلاعات در شیوههای سنتی حسابرسی، مسیر جدیدی را برای افزایش کارایی، اثربخشی و دقت فرآیندهای حسابرسی داخلی ایجاد کرده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی چالشها، موانع و راهکارهای ادغام فناوری اطلاعات در حسابرسی داخلی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. پژوهش از نوع کیفی بوده و دادههای موردنظر در سال 1403 از طریق مصاحبه با 18 نفر از خبرگان حرفه حسابرسی داخلی گردآوری و با روش تحلیلتم با استفاده از نرمافزار MAXQDA تحلیلشده است. مطابق با یافتههای پژوهش محدودیتهای سازمانی، محدودیتهای فنی، محدودیتهای ادراکی حسابرس و ضعف در آموزش حسابرسان بهعنوان چالشها و موانع ادغام فناوری اطلاعات در حسابرسی داخلی شناخته شدند و فرهنگسازی درزمینهٔ بهکارگیری فناوری، تعهد سازمان به پذیرش و بهکارگیری فناوریهای جدید، فراهم نمودن زیرساختهای لازم و آموزش و توسعه مهارت کارکنان در حوزه فناوری اطلاعات عنوان راهکارهای ادغام فناوری اطلاعات در حسابرسی داخلی شناسایی شدند.
ابزارهای حسابداری
امیر حاجی زاده امینی؛ سیدعباس برهانی؛ مژگان صفا
چکیده
این مطالعه به دنبال ارائهی چارچوبِ زمینههای تسهیل فرآیندهای پیادهسازی توکنیزاسیون در بستر پلتفرم حسابداری ابری و ارزیابی زمینههای محوری و گزارهای آن در سطح شرکتهای بازار سرمایه میباشد. به لحاظ روش شناسی این مطالعه ترکیبی است که براساس رویکرد اکتشافی و توسعهای تلاش نموده است تا در بخش کیفی اقدام به شناسایی زمینههای ...
بیشتر
این مطالعه به دنبال ارائهی چارچوبِ زمینههای تسهیل فرآیندهای پیادهسازی توکنیزاسیون در بستر پلتفرم حسابداری ابری و ارزیابی زمینههای محوری و گزارهای آن در سطح شرکتهای بازار سرمایه میباشد. به لحاظ روش شناسی این مطالعه ترکیبی است که براساس رویکرد اکتشافی و توسعهای تلاش نموده است تا در بخش کیفی اقدام به شناسایی زمینههای تسهیل فرآیندهای پیادهسازی توکنیزاسیون در بستر پلتفرم حسابداری ابری نماید. سپس با انجام تحلیل دلفی نسبت به ارزیابی حد اجماع نظری مبنی بر تعمیم مولفههای محوری و مضامین گزارهای به بستر مطالعه اقدام شد تا پس از آن امکان تعمیم مضامین و مولفههای محوری به بستر مطالعه مقدور باشد و از طریق تحلیل شبکهای فازی اولاً اثرگذارترین مولفه و ثانیاً مهمترین مضمون گزارهای در سطح شرکتهای بازار سرمایه انتخاب شوند. نتایج در بخش کیفی طی 12 مصاحبه و ایجاد 284 کد باز، حکایت از شناسایی سه مقوله؛ شش مولفه و سی و یک مضمون گزارهای دارد. سپس از طریق تحلیل دلفی، شش مضمون گزارهای طی دو راند حذف شدند و مجموعاً بیست و پنج مضمون گزارهای به همراه شش مولفهی محوری، برای تحلیل شبکهای فازی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج تحلیل شبکهای فازی اولاً مشخص شد، دو مولفهی پشتیبانی امنیتی و پشتیبانی سایبری در پیادهسازی توکنیزاسیون جهت اثربخشی بالاتر در ارتقاء امنیت حسابهای ابری شرکتهای بازار سرمایه از اثرگذاری بالاتری برخوردار میباشند. ثانیاً مشخص شد تعریف امضای دیجیتال برای هریک از کاربران جهتِ امنیتسازی حسابهای ابریو تعریف احرازِ هویت کاربران جهتِ امنیتسازی حسابهای ابری مهمترین مضامین گزارهای در این رابطه تلقی میشوند.
حسابداری مالی
مرضیه پورساعدی؛ محمود همت فر؛ سید عنایتاله علوی؛ رویا نصیرزاده
چکیده
هدف این مطالعه، مدلسازیِ تشخیصِ تقلب مالی شرکتها تحتِ اجرای ارزیابی الگوریتمهای مطلوبیتِ شبکه عصبی مصنوعی میباشد. در این مطالعه با استفاده از فرآیندهای برنامهریزی مجذوری « » در الگوریتمهای شبکه عصبی مصنوعی، تلاش شده است تا طی چندین مرحله بر اساس دادههای زمانی 1392 تا 1401، اقدام به تعیین الگوریتم پایه در وهلهی اول ...
بیشتر
هدف این مطالعه، مدلسازیِ تشخیصِ تقلب مالی شرکتها تحتِ اجرای ارزیابی الگوریتمهای مطلوبیتِ شبکه عصبی مصنوعی میباشد. در این مطالعه با استفاده از فرآیندهای برنامهریزی مجذوری « » در الگوریتمهای شبکه عصبی مصنوعی، تلاش شده است تا طی چندین مرحله بر اساس دادههای زمانی 1392 تا 1401، اقدام به تعیین الگوریتم پایه در وهلهی اول و انتخاب پارامترهای تکنیکال شبکه عصبی مصنوعی در وهلهی دوم گردد. سپس با توسعه یک مدل تشخیصی بر اساس دو مقیاس آزمون و کنترل، الگوریتمهایی فر ابتکاری که بالاترین ضرایب دقت در پیشبینی صحت تقلب مالی را دارند، در سطح شرکتهای بازار سرمایه موردبررسی قرار گیرند. لذا بر اساس فرآیند نمونهگیری سیستماتیک، تعداد 95 شرکت بورس اوراق بهادار انتخاب شدند تا بر اساس 950 مشاهده (سال-شرکت)، حد فاصل شرکتهای دارای سلامت مالی با شرکتهای دارای احتمال تقلب مالی از طریق دهکبندی تعیین گردد و شرکتهای قرارگرفته در دهکهای دارای تقلب مالی، از طریق پارامترهای مطلوبیت شبکه عصبی مصنوعی موردبررسی قرار گیرند. نتایج مطالعه نشان داد، الگوریتم یادگیری بدون نظارت که شامل مجموعه پارامترهای ارزیابی مبتنی بر الگوریتم فرا ابتکاری است، از صحت پیشبینیهای مبتنی بر دادههای برآورده شده بالاتری برخوردار میباشد. همچنین نتایج ناشی از صحت پیشبینی تقلبهای مالی شرکتهای دهکبندیشده بر اساس دو الگوریتم انتخابی ژنتیک و کلونی زنبورعسل نشان میدهد، الگوریتم کلونی زنبورعسل از ضریب دقت بالاتری در پیشبینی صحت احتمال تقلب شرکتهای موردبررسی برخوردار است. همچنین مشخص شد، نسبت سود خالص به فروش مهمترین معیار ارزیابی دقت پیشبینی احتمال تقلب در شرکتهای موردبررسی میباشد.
ابزارهای حسابداری
طیبه غریبی؛ نعمت رستمی مازویی؛ آذر مسلمی؛ مسعود طاهری نیا
چکیده
اکوسیستم پیچیدهای از داراییهای سوداگرانه با بازده بالا و غیرقابل شناسایی همچون رمز ارزها و سایر داراییها با ویژگیهای مشابه، در بستر شبکهای از تبادلات تجاری مجازی در یک دهه اخیر شکل گرفته است که نیازمندِ توجه جدی مبنی بر ارتقاء سطح نظارتهای نهادی در بُعد کلان و پیادهسازی رویههای حسابداری جهت افشای جزئیات آن، در بُعد ...
بیشتر
اکوسیستم پیچیدهای از داراییهای سوداگرانه با بازده بالا و غیرقابل شناسایی همچون رمز ارزها و سایر داراییها با ویژگیهای مشابه، در بستر شبکهای از تبادلات تجاری مجازی در یک دهه اخیر شکل گرفته است که نیازمندِ توجه جدی مبنی بر ارتقاء سطح نظارتهای نهادی در بُعد کلان و پیادهسازی رویههای حسابداری جهت افشای جزئیات آن، در بُعد خرد در هر نظام اقتصادی میباشد. هدف این مطالعه تدوین معیارهای ارزشگذاری داراییهای دیجیتال و ارزیابیِ محورهای شناساییشده بر اساس ماتریسهای متقابل بر اساس ماتریسهای متقابل میباشد. روششناسی این مطالعه در دسته پژوهشهای اکتشافی و توسعهای قرار میگیرد که با ترکیب فرآیند جمعآوری دادهها در بخش کیفی و کمّی، اول به دنبال ارائه یک چارچوب نظری بر اساس رویکرد گلیزر (1992) در فرآیند نظریه داده بنیاد میباشد و دوم بهمنظور تعیینِ مؤثرترین مؤلفه محوری پیادهسازی حسابداری داراییهای دیجیتال نیز از فرآیند رتبهبندی تفسیری بهره برده میشود. ابزار مورداستفاده در بخش کیفی مصاحبه با خبرگانی میباشد که از طریق نمونهگیری نظری و گلوله برفی انتخاب میشوند و ابزار بخش کمّی مطالعه نیز، چک لیستهای مقایسه زوجی سطری « » و ستونی « » میباشد. نتایج بخش کیفی مطالعه طی 12 مصاحبه انجامشده، حکایت از شناسایی 4 مقوله، 5 مؤلفه و 25 مضمون مفهومی دارد که با تأیید پایایی محورهای اصلی مطالعه از طریق تحلیل دلفی فازی، چارچوب نظری پدیده موردبررسی ارائه شد. نتایج بخش کمّی مطالعه نیز نشان داد، مؤلفه محوریِ رعایت کنترلهای داخلی داراییهای دیجیتال « » به دلیل مجموع امتیازهای ماتریسی، مهمترین سازوکار پیادهسازی حسابداری داراییهای دیجیتال در بستر شرکتهای بازار سرمایه میباشد که میتواند ظرفیتهای اطلاعاتیِ استفادهکنندگان را تقویت نماید. نتیجه کسبشده بیان میکند پایبندی به رعایت ارزش منصفانه از طریق کنترل داخلی در رویههای حسابداری داراییهای دیجیتال، با جلوگیری از جریان سود یا زیانِ ناشی از نوسانات ارزش منصفانه در صورت سود و زیان، دقت اعداد این داراییها را از منظر افشای بهبود میبخشد و درعینحال ارتباط مقادیر حاصل با سایر جنبههای سود عملیاتی را ممکن میسازد و به ایجاد توازن بهتر صورتهای مالی کمک میکند.
حسابداری وجنبه های مختلف مالی
امین احمدپور؛ سیده محبوبه جعفری؛ فاطمه صراف
چکیده
در این تحقیق به بررسی تأثیر تحریمها، بر فرار مالیاتی معاملات اشخاص وابسته بر اساس ترکیب رویکرد گراف کاوی-فراابتکاری فازی پرداخته شد. در این پژوهش تعداد1،780 شرکت دارای معاملات وابسته شامل 523 شرکت واقع در مناطق آزاد تجاری و 1،257 شرکت واقع در خارج از مناطق آزاد که دارای عضو هیأت مدیره مشترک و فعالیت اقتصادی تولیدی یا بازرگانی بوده انتخاب ...
بیشتر
در این تحقیق به بررسی تأثیر تحریمها، بر فرار مالیاتی معاملات اشخاص وابسته بر اساس ترکیب رویکرد گراف کاوی-فراابتکاری فازی پرداخته شد. در این پژوهش تعداد1،780 شرکت دارای معاملات وابسته شامل 523 شرکت واقع در مناطق آزاد تجاری و 1،257 شرکت واقع در خارج از مناطق آزاد که دارای عضو هیأت مدیره مشترک و فعالیت اقتصادی تولیدی یا بازرگانی بوده انتخاب شدهاند. دراین پژوهش دادههای مالی ومالیاتی سالهای 1395 لغایت 1399 ازاظهارنامههای مالیاتی و سامانههای سازمان امور مالیاتی کشور مورد استفاده قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی میباشد. جهت برآورد مدل از نرم افزار پایتون و پکیج NetworkX و متلب 2021 بهره گرفته شده است. جهت پیشبینی فرار مالیاتی معاملات اشخاص وابسته از الگوریتمهای فراابتکاری فازی غیرخطی از نوع لجستیک نوع 3 شفر نوع 4 بهره گرفته شد. بر اساس نتایج رویکرد مدل جگوار در مدلسازی گراف مابین شاخصهای معاملات اشخاص وابسته با فرار مالیاتی از دقت بالاتری برخوردار بود؛ بر اساس نتایج معاملات اشخاص وابسته قبل از ورود مدل به تحریم موجب افزایش 389/0 درصد در فرار مالیاتی و بعد از ورود تحریم موجب افزایش 414/0 درصدی در فرار مالیاتی گردید. به عبارتی ورود تحریم به مدل موجب گردیده است؛ معاملات بیشتری در حوزه معاملات وابسته مشکوک در حوزه فرار مالیاتی شناسایی نموده است.
بورس اوراق بهادار
شکراله خواجوی؛ ثریا ویسی حصار
چکیده
کارایی از مهمترین معیارهایی است که سرمایه گذاران برای پیدا کردن فرصتهای مناسب سرمایه گذاری به دنبال عوامل تأثیرگذار بر آن هستند. ازآنجاکه مدیران نقش مؤثری در اتخاذ تصمیمات شرکت دارند ممکن است از تصمیمات مطلوب سرمایه گذاری منحرف شوند؛ بنابراین، هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین قدرت مدیرعامل و سرمایهگذاری بیشازحد است. در این ...
بیشتر
کارایی از مهمترین معیارهایی است که سرمایه گذاران برای پیدا کردن فرصتهای مناسب سرمایه گذاری به دنبال عوامل تأثیرگذار بر آن هستند. ازآنجاکه مدیران نقش مؤثری در اتخاذ تصمیمات شرکت دارند ممکن است از تصمیمات مطلوب سرمایه گذاری منحرف شوند؛ بنابراین، هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین قدرت مدیرعامل و سرمایهگذاری بیشازحد است. در این راستا، 123 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395 تا 1401 بررسی شدند. نتایج نشان میدهد بین قدرت مدیرعامل و ناکارایی سرمایهگذاری (سرمایه گذاری بیشازحد) رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، این ارتباط غیرخطی نیست. یافتهها نشان میدهد مدیران عامل قدرتمند در سرمایهگذاریهای بیشازحد که میتواند منافع شخصی بیشتری برای آنان ایجاد کند، مشارکت نمیکنند. درواقع، به دلیل اثرات ریسکگریزی و توانایی، منافع خصوصی مدیران عامل قدرتمند با منافع سهامداران همسو و احتمال سرمایهگذاری بیشازحد آنها کمتر است.
بورس اوراق بهادار
عبدالرسول رحمانیان کوشککی؛ سهراب وحدان اصل
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر سرمایهگذاری در داراییهای ثابت و عملکرد مالی در رابطه میان مسئولیتپذیری اجتماعی و تأمین مالی از طریق بدهی است. پژوهش حاضر کاربردی و از بعد روششناسی، همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر سرمایهگذاری در داراییهای ثابت و عملکرد مالی در رابطه میان مسئولیتپذیری اجتماعی و تأمین مالی از طریق بدهی است. پژوهش حاضر کاربردی و از بعد روششناسی، همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک، 141 شرکت بهعنوان نمونه پژوهش انتخابشده و در دوره زمانی 10 ساله بین سالهای 1393 الی 1402 موردبررسی قرار گرفتند. یافتههای حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد که میان مسئولیتپذیری اجتماعی و تأمین مالی از طریق بدهی تأثیر مستقیم و معناداری وجود دارد. سرمایهگذاری در داراییهای ثابت در رابطه میان مسئولیتپذیری اجتماعی و تأمین مالی از طریق بدهی تأثیرگذار نمیباشد؛ اما عملکرد مالی در رابطه میان مسئولیتپذیری اجتماعی و تأمین مالی از طریق بدهی تأثیر معکوس و معناداری دارد. مدیران شرکتها با پایبندی به مسئولیتهای اجتماعی و رعایت حقوق ذینفعان و جامعه میتوانند با کسب وجهه بهتر از تأمین مالی خارجی راحتتر برخوردار گردند. همچنین کسب بالاتر رتبه اجتماعی میتواند وجهه شرکت را برای سرمایهگذاران مطمئنتر نشان دهد.