نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه مدیریت وحسابداری دانشگاه تهران

2 کارشناس ارشد حسبداری دانشگاه تهران

3 دانشجوی دکتری حسابداری دانشگاه تهران

چکیده

در این پژوهش به مطالعه رابطه بین کیفیت سود، هموارسازی سود و ریسک سهام با استفاده از اطلاعات نمونه ای از شرکت‏های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، که به روش غربالگری در طی دوره 1381 الی 1390 انتخاب شده اند، پرداخته شده است و این مساله مورد بررسی قرار گرفت که وضعیت ریسک شرکت‏هایی که سودهای با کیفیت خود را هموار می‏کنند، چگونه است. از روش پنل دیتا برای برآورد مدل پژوهش و آزمون فرضیات پژوهش استفاده شده است. نتایج بیانگر این است که ضریب همبستگی بین شاخص کیفیت سود و ریسک سهام نشان از وجود رابطه منفی و معنادار بین کیفیت سود و ریسک سهام است. از سوی دیگر ضریب همبستگی بین شاخص هموارسازی سود و ریسک سهام نشان از وجود رابطه مثبت و معنادار بین شاخص هموارسازی سود و ریسک سهام است.همچنین ریسک شرکت‏هایی که سودهای با کیفیت خود را هموار می‏نمایند، بیش از شرکت‏هایی است که سودهای بی کیفیت خود را هموار می‏کنند.
 

کلیدواژه‌ها

فصلنامه مطالعات تجربی حسابداری مالی ـسال یازدهم ـ شماره 42 ـ تابستان 1393

ص‏ص139ـ117

رابطه بین کیفیت سود، هموارسازی سود و ریسک سهام

 

ساسان مهرانی*

قربان اسکندری**

حمیدرضا گنجی***


چکیده

در این پژوهش به مطالعه رابطه بین کیفیت سود، هموارسازی سود و ریسک سهام با استفاده از اطلاعات نمونه ای از شرکت‏های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، که به روش غربالگری در طی دوره 1381 الی 1390 انتخاب شده اند، پرداخته شده است و این مساله مورد بررسی قرار گرفت که وضعیت ریسک شرکت‏هایی که سودهای با کیفیت خود را هموار می‏کنند، چگونه است. از روش پنل دیتا برای برآورد مدل پژوهش و آزمون فرضیات پژوهش استفاده شده است. نتایج بیانگر این است که ضریب همبستگی بین شاخص کیفیت سود و ریسک سهام نشان از وجود رابطه منفی و معنادار بین کیفیت سود و ریسک سهام است. از سوی دیگر ضریب همبستگی بین شاخص هموارسازی سود و ریسک سهام نشان از وجود رابطه مثبت و معنادار بین شاخص هموارسازی سود و ریسک سهام است.همچنین ریسک شرکت‏هایی که سودهای با کیفیت خود را هموار می‏نمایند، بیش از شرکت‏هایی است که سودهای بی کیفیت خود را هموار می‏کنند.

واژه‏های کلیدی: هموار سازی سود، کیفیت سود، ریسک سهام

 


مقدمه

     سود مهمترین محصول سامانه حسابداری می‏باشد که هدف اصلی آن فراهم آوردن اطلاعات لازم برای ارزیابی عملکرد و توانایی پیش بینی جریان‏های نقدی آتی است. سود در سیستم تعهدی و تحت تاثیر رویه‏های حسابداری که مدیریت انتخاب می‏نماید، محاسبه می‏گردد. اگر سود کیفیت لازم را نداشته باشد، نمی تواند در تصمیم گیری‏های سرمایه گذاران مفید واقع شود. بنابراین کیفیت سود از معیارهای با اهمیت در تصمیم گیرها محسوب می‏گردد.

     سرمایهگذارانبرایتصمیماتسرمایهگذاریخودبراطلاعاتمالیمندرجدرصورتهایمالیواحدهایاقتصادیخصوصاًسودگزارششدهاتکامیکنند. اصولاًسرمایهگذارانمعتقدندکهسودیکنواختدرمقایسهباسودداراینوسان،پرداختسودتقسیمیبالاتریراتضمینمیکند.هم چنیننوسان هایسودبهعنوانمعیارمهمریسککلیشرکتقلمداد می‏گرددوواحدهای تجاریباسودهموارتردارایریسککمتریهستند.بنابراین واحدهای تجاریکهدارایسودهموارتریهستند،بیشترموردعلاقهسرمایه گذارانهستندسرمایه گذاریمناسبتریمحسوبمیشوند. اینموضوعباعثمی‏شودبرخیمدیرانباروشهایمختلفیمانندتسریعوتاخیر درارسالکالاوصدورصورتحساب، افزایشوکاهشموجودیدرپایاندوره،تغییرروشمحاسبهاستهلاکو ...اقدامبههموارسازیسودنمایند (چنی[1] 2009).

     در بررسی فرصتهای سرمایه گذاری به دو مقوله ریسک و بازده توجه می‏شود و فرض می‏شود که سرمایه گذاران از ریسک بدون بازده گریزانند و در صورتیکه احتمال وقوع ریسک خاصی را دهند نرخ بازده مورد انتظار خود را متناسب با آن تعدیل می‏نمایند (ثقفی و مرفوع، 1390). سرمایه گذاران اغلب مایل به سرمایه گذاری در شرکت هایی هستند که ریسک کمتری داشته و متناسب با آن بازده مناسبی نیز به دست آورند. از آن جایی که ریسک بازار یک شرکت با نوسانات بازده سهام آن اندازه گیری می‏شود و قیمت سهام نیز به نحوی با سود هر سهم شرکت در ارتباط است، لذا شرکت‏ها تمایل دارند با کاهش نوسانات در سود باعث کاهش در نوسانات بازده شوند و در نهایت تصور سرمایه گذاران و اعتباردهندگان از ریسک شرکت را تحت تاثیر قرار دهند. لذا شرکت‏ها با این هدف اقدام به هموارسازی سود می کنند تا از این طریق باعث ایجاد جریان ثابت رشد سود گزارش شده گردند.

     از دیدگاه سرمایه گذاران، سود بی کیفیت ناخوشایند است و به دلیل آنکه رشد اقتصادی را از طریق تخصیص غیر بهینه سرمایه کاهش می دهد، ناکاراست. سود با کیفیت به لحاظ کاهش ریسک اطلاعات که با کاهش هزینه حقوق صاحبان سهام و افزایش حجم معاملات ارتباط دارد، موجب کاهش هزینه سرمایه می‏گردد. اگر عموم مردم به فرایند گزارشگری مالی یا به اطلاعات مالی منتشر شده اطمینان نداشته باشند، از سرمایه گذاری منصرف می شوند و این امر به نوبه خود از گسترش بازار سرمایه و رشد اقتصادی جلوگیری می کند. بنابراین کیفیت سود در سرمایه گذاران برای انجام سرمایه گذاری بیشتر اشتیاق ایجاد می‏نماید (بیور[2] 2002). یکی از مشکلات اصلی در ارزیابی سرمایه گذاری‏ها تمایل سرمایه گذاران به تمرکز بر بازده سهام و عدم توجه کافی به ریسک سرمایه گذاری می‏باشد. سرمایه گذاران بدنبال سرمایه گذاری در پروژه ها، طرح‏ها و بازارهایی هستند که با اطمینان بالا سود مورد انتظار خود را بدست آورند. حال چنانچه بازارها دارای عدم اطمینان باشند، سرمایه گذاران بایستی ابتدا میزان ریسک موجود را شناسایی و سپس به سرمایه گذاری و خرید سهام اقدام کنند ( تاکور[3] 2005).

     مسئله اصلی در پژوهش حاضر بررسی رابطه بین کیفیت سودهای هموار شده و ریسک سهام می‏باشد. سعی بر آن است تا ارتباط بین ریسک سهام و کیفیت سودهای هموار شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد آزمون تجربی قرار گیرد و به سوالات زیر پاسخ داده شود:

  • ارتباط بین ریسک سهام و کیفیت سود در بورس اوراق بهادار تهران چگونه است؟
  • ارتباط بین ریسک سهام و سود هموار شده در بورس اوراق بهادار تهران چگونه است؟

چارچوب نظری و پیشینه پژوهش

     سودحسابداریواجزایمربوطبهآنازجملهاطلاعاتیهستندکهدرهنگامتصمیمگیریافرادمورد استفاده قرار می‏گیرند.اینرقمبر مبنایتعهدیمحاسبهمیشود. ازآنجاکهدرمبنایتعهدیلزوماشناساییدرآمدهاوهزینه‏ها همراهبادریافتوپرداختوجهنقدنبودهودرمحاسبهسودنیزازپیشبینی‏ها وبرآوردهااستفادهمیگردد،ازاینرواینپرسشمطرحمیشودکهتاچهمیزانمیتوانبه اینسوددرهنگاماخذتصمیماعتمادکرد .اختیارعملمدیراندراستفادهازاصولتحققوتطابقواستفادهازبرآوردوپیشبینی ازجملهعواملیاستکه "کیفیتسود"راتحتتأثیرقرارمیدهد. در سال‏های اخیر به ویژه پس از رسوایی‏های مالی توجه بسیاری به کیفیت سود جلب شده است. کیفیت سود مفهومی است که دارای جنبه‏های متعددی است و تعاریف مختلفی از آن شده است (دستگیر و همکاران، 1390). کیفیت سود حدی از صداقت تعریف شده است که عایدات گزارش شده را نشان دهد (باربریس[4] 2001). بهدلیلآنکهافرادازاطلاعات مختلفی درتصمیماتمتفاوتیاستفادهمیکنند،امکانارائهیکتعریفجامعازسود و یا کیفیت سودوجودندارد .ازطرفدیگرسایر متغیرها ومعیارهانیزبرمفیدبودناطلاعاتسودتأثیرمیگذارند. ازجملهتواناییتجزیهوتحلیلوپردازشاطلاعاتتوسطاستفادهکنندگانو سایرمحدودیتهایبالقوهایاستکهبرسرراهاستفادهکنندهقرارمیگیرد. بنابراین کیفیت بالای اطلاعات و تقارن اطلاعاتی موجب هماهنگی بیشتر مدیران و سرمایه گذاران در رابطه با تصمیمات سرمایه گذاری می‏شود (ثقفی و مرفوع، 1390). پایین بودن کیفیت سود می‏تواند منجر به عدم تقارن اطلاعاتی گردد (دستگیر و همکاران، 1390).هرچه عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران بیشتر باشد سرمایه گذاران ریسک بالاتری را متحمل خواهند شد (ثقفی و مرفوع، 1390).

     از یک دیدگاه دیگر کیفیتسودرامیتوانبهسهعامل ارتباط داد:پایداریسود[5]،سطوحاقلام تعهدیو سودیکهمنعکسکنندهمعاملاتاقتصادیمربوطاست (مک نیچلز[6]، 2002). پایداریسودبهمعنای تکرار پذیریو استمرارسودجاریاست. هرچهپایداریسودبیشترباشد،یعنیشرکت توانبیشتریبرایحفظسودهایجاریداردوفرضمیشودکیفیتسودشرکتبالاتر است. دیچو[7] (2000) نیز کیفیت سود را به شکل رابطه­ بین اقلام تعهدی و جریان های نقدی تعریف می­کند. کیفیت سود بر اساس رابطه بین سود، اقلام تعهدی و وجه نقد به این معنی است که سودی با کیفیت است که به وجه نقد نزدیک تر بوده باشد. بر اساس این نظر اقلام تعهدی کیفیت سود را کاهش می دهد. از سوی دیگرهرچهسودگزارششدهبهاستفادهکنندگانکمککندتاتصمیمات بهتریبگیرند،آنسودباکیفیتترمحسوبمیشود. در جدول (1) چندی از معیارهای مختلفی ارزیابی کیفیت سود و اجزای مربوط به آن نشان داده شده است.

     درمطالعاتدیگری نیزروشهایزیربهعنوانمعیارهایمناسببرای اندازه گیری کیفیت سود بیان شده است:

  • روشمبتنیبرتواناییپیشبینی. دراینروشمهمآناستکهمقادیرگذشتهسود بتواندمقادیرآتیراپیشبینیکند. هرچهمیزانقدرمطلقمیانگینخطایپیشبینی کمترباشد،آنمقدارتواناییپیشبینیبیشتریدارد.
  • روشمبتنیبرارزش.دراینروشارتباطبینمقادیرمختلفسودو قیمتسهامبهکمکرگرسیوناندازهگیریمیشود.هرچهمیزانهمبستگی بیشترباشد،سودمتغیرمرتبطتریباارزشاست (بارث[8]، 2001).
  • روشمبتنیبرمحتوایاطلاعاتی. دراینروشارتباطمیانتغییراتقیمتیابازده سهام،باسطوحیاتغییراتغیرمنتظرهمقادیرمختلفسودبهکمکرگرسیون اندازهگیریمیشود.هرچهمیزانهمبستگیبهیکنزدیکتر باشد،نشاندهندهمحتوایاطلاعاتیبیشتریاست (بران[9]، 2001).


 

جدول1. معیارهای ارزیابی کیفیت سود 

 

(ماخذ: خواجوی 1384، ص 40)

در زیر به چندی از پژوهش‏هایی که در این زمینه به مطالعه پرداخته اند، ارائه گردیده است:

     اسومن[10] (2009) درمقالهایبانامتحلیلهموارسازی سودبرمبنایبازار،رابطهبینهموارسازیسودرا با نسبتپوششبهره،نسبتبدهیو عملکرد را مورد آزمونقرار داد.نتیجهحاصلهآنهابدین ترتیباستکهشرکتهاییکههموارسازیسودرا انجاممی دهند،بتایپایین‏تروارزشویژهبیشتری دارند. وینرخبازگشتپایینتر،ریسککمترو نسبتپوششبهرهوبازدهحقوقصاحبانسهامکمتر راازویژگیهایشرکتهایهموارسازاظهار نمودند. اینموضوعنمایانگراینمطلباستکه هموارسازیسود،ریسکپیشبینیوواقعیرا کاهشمی دهد.

     پینگسان[11] (2009) در تحقیقی ارتباطهموارسازی سودرابابازدهسرمایهوداراییوقیمتسهام بررسینمود. وی 500شرکترابهعنواننمونه انتخابواطلاعاتیمانندسود ویژه،حقوقصاحبانسهام،دارایی‏ها وقیمتسهام رابهعنواناطلاعاتاصلیلازمدرطیسال‏های 2000 تا 2008 گردآورینمودند.اینمحققدر نهایتبهارتباطمعنیدارمنفیبینبازدهسرمایهو داراییباهموارسازیسوددستیافتند.نتایج بیانگر آن است کهداشتنسودباثباتو هموارتربادرنظرگرفتننرخرشدسودشرکت سببافزایشرضایتسهامدارانوسببکاهشریسکسرمایهگذاریدرشرکتوباعثافزیشقیمتسهام می‏گردد.

     بیور (2002) در پژوهشی با عنوان دیدگاه‏های بازار سرمایه، به این نتیجه رسید که مدیریت سود می تواند یا به کیفیت سود لطمه وارد کند یا کیفیت سود را افزایش دهد و چون هموارسازی سود نیز یک نوعی از مدیریت سود است، می تواند یا باعث بهبود کیفیت سود یا باعث آسیب رساندن به آن شود.

     ناگی[12] (2001) درمطالعه خود با عنوان آزمون تجربی مقایسه رفتار کوتاه نظرانه بین شرکت‏های امریکایی و ژاپنی انجام شد، نشان می دهد که رفتار هموارسازی سود باعث کاهش شفافیت گزارشگری مالی می گردد. علاوه بر این هموارسازی سود سدی در مقابل سیگنال های رشد شرکت محسوب می شود. با این وجود، این رفتار یک نوع امنیت روانی برای سرمایه گذارن ایجاد می کند و باعث کاهش ریسک می‏شود.

     میچلسون[13] (1995) در پژوهشی با عنوان تجزیه و تحلیل بازار بر هموارسازی سود در امریکا نشان داد، شرکت هایی که سودهایشان را هموار می کنند در برخی از اوقات دارای بیشترین بازده و در برخی از اوقات نیز دارای کمترین بازده نسبت به شرکت های غیرهموارکننده هستند. یک توضیح قابل قبول در این خصوص، کیفیت سودهای گزارش شده توسط این شرکت‏ها است.

     جان جانی (1390) در پژوهشی به بررسی ارتباط بین سود و اجزای آن با بازده سهام با تاکید بر کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. نتایج بر اساس روش ترکیبی حاکی از آن است که اجزای سود دارای محتوای اطلاعاتی هستند اما جزء نقدی سود نسبت به جزء تعهدی آن محتوای اطلاعاتی بیشتری است. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که شرکت های با کیفیت سود بالا بازده مثبت و شرکت های با کیفیت سود پایین بارده منفی کسب می کنند، به طوری که شرکت هایی که بیشترین کیفیت سود را دارند توانستند در دوره مورد بررسی، 17% بیشتر از شرکت هایی که کمترین کیفیت سود را دارند بازده کسب کنند.

     هاشمی (1388) در تحقیقی با عنوان آثارهموارسازیسودبرمحتوایاطلاعاتی آندرشرکتهایپذیرفتهشدهدربورس اوراقبهادارتهران به این نتیجه رسید که هموارسازیسود،تواناییسوددرپیشبینیسود دورههایآتیراافزایشمیدهد،اماتواناییسوددرپیش بینیاقلامتعهدیآتیراافزایشنمی دهد.

     پورحیدریوافلاطونی (1385) نشاندادندکههموارسازیسودبااستفادهازاقلام تعهدیاختیاریتوسطمدیرانشرکتهایایرانیصورتمیگیردومالیاتبردرآمدو انحرافدرفعالیتهایعملیاتیمحرکهایاصلیبرایهموارنمودنسودبااستفادهاز اقلامتعهدیاختیاریمیباشد. دراین تحقیقاندازهشرکت , نسبتبدهیبهکلدارایی‏ها ونوسانپذیریسودبهعنوانمحرکهایهموارسازیسودازاهمیتچندانیبرخوردار نمیباشد.

     خواجوی و ناظمی (1384) ارتباط بین کیفیت سود و بازده سهام را با تاکید بر نقش ارقام تعهدی بررسی کردند. بر اساس یافتههای پژوهش آن‏ها میانگین بازده سهام شرکت ها، تحت تاثیر میزان اقلام تعهدی و اجزای مربوط به آن قرار نمی گیرند.

فرضیه‏های پژوهش

     هموارسازی سود نوع خاصی از مدیریت سود است که می‏کوشد نوسان‏های سود را در طول زمان کاهش دهد (بدری و قهرمانی، 1391).هموارسازیسودیک هدفروشنداردوآنایجادجریانرشدثابتدرسوداست. هموارسازیسود،فرآینددستکاریزمانشناساییدرآمدها یادرآمدگزارششدهاستتاجریانسودگزارششده،تغییر کمیداشتهباشد مادامیکهدرآمدگزارششدهرادربلندمدت افزایشندهد.وجودایننوعدستکارینیازمندآناستکهشرکتسود زیادیداشتهباشدتابتواندذخایرلازمرابرایمنظم کردن جریان‏ها درهنگامنیازتامینکند وبهطورکلیهدفآن، کاهشتغییراتسوداست.هموار سازی سود نوعی اقدام آگاهانه است که مدیریت با هدف عادی جلوه دادن سود انجام می‏دهد و بدین وسیله تغییرهای غیرعادی سود را تا آن حد کاهش می‏دهد که با توجه به اصول حسابداری و مدیریت سالم، مجاز است. بسیاری از سازمان‏ها تغییر در روش های حسابداری را به عنوان بخشی از سیاست های حسابداری خود مطرح می کنند. باور عموم مردم بر این است که سازمان‏ها برای مخفی کردن نارسایی های عملکردی خود اقدام به تغییر در روش های حسابداری می نمایند. از سوی دیگر، تدوین کنندگان قوانین و مقررات حسابداری کوشیده اند توانایی های مدیریت در انجام تغییرهای حسابداری را (با هدف افزایش یا کاهش سود خالص) محدود کنند.

     از آنجا که کیفیت سود باعث افزایش بازده در شرکت‏ها می‏شود یعنی شرکت‏هایی که دارای سود با کیفیت هستند نسبت به شرکت‏هایی که دارای سود با کیفیت نیستند دارای بازده بیشتری می‏باشند (خواجوی، 1384) و از سوی دیگر هموارسازی سود نیز به علت کاهش در نوسانات سود می‏تواند ریسک سهام را پائین آورد (ناگی، 2001) می‏توان استدال نمود که کیفیت سود و هموارسازی می‏تواند باعث افزایش بازده و کاهش ریسک شود. با توجه به اینکه کاهش نوسانات سود از طریق هموارسازی باعث کاهش ریسک می‏شود و نیز افزایش کیفیت سود باعث اعتماد سرمایه گذاران به شرکت در ایجاد جریان‏های نقد آتی می‏شود. اما زمانی که کیفیت وجود دارد، هموارسازی می‏تواند باعث کاهش کیفیت سود شود بنابراین می‏توان بیان نمود که هموارسازی سودهای باکیفیت منجر به افزایش ریسک می‏گردد. در این پژوهش به دنبال تعیین رابطه بین کیفیت سود و هموار سازی با ریسک سهام هستیم تا این رابطه را به صورت تجربی مورد آزمون قرار دهیم. به عبارت دیگراهداف کلی پژوهش عبارتند از:

  • تعیین رابطه بین ریسک سهام و کیفیت سود در بورس اوراق بهادار تهران.
  • تعیین رابطه بین ریسک سهام و هموارسازی سود در بورس اوراق بهادار تهران.
  • مقایسه ریسک سهام در شرکتهای دارای سود با کیفیت هموار شده و سود بی کیفیت هموار شده

     بنابراین با توجه به مبانی نظری و اهداف مطالعه فرضیه‏های پژوهش به شرح زیر می‏باشند:

  • رابطه معناداری بین کیفیت سود و ریسک سهام وجود دارد.
  • رابطه معناداری بین هموارسازی سود و ریسک سهام وجود دارد.
  • ریسک سهام در شرکت‏هایی با سودهای هموار شده با کیفیت بیش از شرکت‏هایی است که سودهای هموار شده بی کیفیت دارند.

جامعه، نمونه آماری و دوره زمانی پژوهش

     جامعه آماری شامل کلیه شرکت‏های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری از بین شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران به روش غربالگری در دوره زمانی 1381 الی 1390 انتخاب شده اند. شرایط انتخاب شرکت‏ها به زیر می‏باشد:

  • پایان سال مالی شرکتها 29 اسفند باشد.
  • داده‏های شرکت‏ها قابل دسترس باشد.
  • جزء شرکت‏های واسطه گری و مالی نباشند.
  • شرکت‏ها بین سال‏های 81 الی 90 فعالیت داشته باشند.
  • شرکت‏ها در طی سال‏های 81 الی 90 تغییر سال مالی نداشته باشند.

     کل شرکت‏های واجد شرایط 95 شرکت می‏باشد که با توجه به دوره زمانی پژوهش تعداد 950 سالـ شرکت مشاهده و سپس مشاهدات در نمونه به تفکیک نوع صنعت و بر اساس معیارهای هموارسازی و کیفیت سود به ترتیب در جداول (2) و (3) ارائه می شوند.

 جدول 2. تعداد سال ـ شرکت به تفکیک نوع صنعت

نوع صنعت

هموار ساز سود

غیرهموارساز

با کیفیت

بی کیفیت

خودرو و ساخت قطعات

51

19

42

28

دارو

33

27

32

28

سایر محصولات کانی غیر‌فلزی

25

95

51

69

سیمان آهک و گچ

38

52

39

51

محصولات شیمیایی

21

69

62

28

محصولات غذایی و آشامیدنی به‌جز قند و شکر

10

50

26

34

فلزات اساسی

45

75

48

72

منسوجات

12

18

4

26

کاشی و سرامیک

9

41

21

29

سایر محصولات کانی غیرفلزی

20

40

15

45

لاستیک و پلاستیک

18

32

27

23

ماشین آلات و تجهیزات

45

15

27

33

محصولات چوبی

17

13

9

21

محصولات کاغذی

14

6

4

16

فرآورده‌ی نفتی کک و سوخت هسته ای

32

8

11

29

مجموع کل( سال ـ شرکت)

390

560

418

532

جدول 3. تعداد سال ـ شرکت به تفکیک نوع معیار

معیار

هموار ساز سود

غیرهموارساز

با کیفیت

بی کیفیت

مشاهده سال ـ شرکت

390

560

418

532

    

     و در نهایت با توجه به اهداف تحقیق که بر شرکت‏های هموارساز و با کیفیت تمرکز دارد از مشاهدات فوق دو گروه زیر انتخاب می‏شوند.

  • گروه اول) شرکت های هموار کننده سود با کیفیت (تعداد 353 سال ـ شرکت)
  • گروه دوم) شرکت های هموار کننده سود بی کیفیت (تعداد 541 سال ـ شرکت)

     لازم به توضیح است که فرضیه اول و دوم با کل نمونه یعنی 950 سال ـ شرکت و فرضیه سوم بر اساس دو گروه بالا آزمون شده اند.

مدل و متغیرهای پژوهش

     متغیر وابسته در پژوهش حاضر ریسک سهام است. ریسک سهام عبارتست از توزیع احتمال نرخ بازده سهام که با استفاده از رابطه انحراف معیار بازده سهم به شکل زیر محاسبه می‏شود:

رابطه (1)

 

در رابطه فوق داریم:

: ریسک سهام شرکت i

 : توزیع احتمال نرخ بازده سهام شرکت i

     برای محاسبه متغیرهای مستقل، در این پژوهش شرکت‏ها به دو گروه با کیفیت و بی کیفیت، هموارساز و غیرهموارساز تقسیم می‏شوند. به عبارت دیگر چهار گروه به شرح زیر وجود خواهد آمد:

گروه 1ـ شرکت‏های با کیفیت و هموارساز            

گروه 2ـ شرکت‏های با کیفیت و غیرهموارساز                                           

گروه 3ـ  شرکت‏های بی کیفیت و هموارساز                                             

گروه 4ـ شرکت‏های بی کیفیت و غیرهموارساز

     با توجه به اینکه پژوهش حاضر بر مبنای هموارساز و کیفیت تدوین شده است، تنها شرکت‏های موجود در گروه‏های یک و سه مورد آزمون قرار گرفته است. برای تعیین کیفیت سود از معیارهایی که بیور (2002) در پژوهش خود بکار گرفت، استفاده شده است. این معیارها عبارتند از:

  • سود هر سهم شرکت مثبت باشد.
  • جریان نقد عملیاتی شرکت مثبت باشد.
  • نسبت سود هر سهم به نقد عملیاتی هر سهم آن بیش از میانگین این نسبت در کل نمونه باشد.

     اگر شرکتی هر سه ویژگی فوق الذکر را داشته باشد، شرکتی سود با کیفیت محسوب شده است و در غیر اینصورت دارای سود بی کیفیت فرض خواهد شد.

     برای مشخص کردن شرکت‏های هموارساز و غیرهموارساز سود نیز از شاخص ایکلاستفاده شده است. از این شاخص اولین بار شخصی بنام ایم هوف[14] (1981) استفاده کرد.

ایم هوف در پژوهشی که انجام داده بود بیان کرد زمانی که تغییرپذیری سود نسبت به تغییرپذیری درآمدها (فروش) کمتر است، هموارسازی رخ داده است. در شاخص ایکل شرکتی بعنوان هموارساز سود معرفی می‏شود که ضریب تغییرات سود به ضریب تغییرات درآمدها (فروش) آن کوچکتر از 1 باشد. به عبارت دیگر:

رابطه (2)

 

 :CVDIضریب تغییرات سود که برابر است با انحراف معیار تقسیم بر میانگین سود. ضریب تغییرات سود برای شرکت i در دوره t از طریق تقسیم انحراف معیار سود دوره‏های t  و t-1  بر میانگین سود دوره‏های t  و t-1  .

:CVDSضریب تغییرات فروش که برابر است با انحراف معیار تقسیم بر میانگین فروش. ضریب تغییرات فروش برای شرکت i در دوره t از طریق تقسیم انحراف معیار فروش دوره‏های t  و t-1  بر میانگین فروش دوره‏های t  و t-1  .

     در این پژوهش از سود خالص برای تعیین شرکت‏های هموارسازسود استفاده شده است. اگر شاخص ایکل برای شرکتی کوچکتر از یک باشد آن شرکت به عنوان یک شرکت هموارکننده سود در نظر گفته می‏شود و اگر شاخص ایکل بزرگتر یا مساوی یک باشد آن شرکت بعنوان شرکت غیرهموارساز تلقی خواهد شد.

     همچنین نسبت بدهی (کل بدهی‏ها به کل دارایی‏های شرکت) و اندازه شرکت (لگاریتم جمع کل دارایی‏های شرکت) به عنوان متغیرهای کنترلدر نظر گرفته شده اند و درنهایت مدل پژوهش برای آزمون فرضیات به صورت زیر می‏باشد:

رابطه (3)

 

 

در رابطه فوق داریم:

: ریسک سهام شرکت i در دوره t که بر اساس رابطه (1) محاسبه شده است.

 : بازده واقعی سهام شرکت i در دوره t

: لگاریتم جمع کل دارایی‏های شرکت شرکت i در دوره t

: نسبت کل بدهی‏ها به کل دارایی‏های شرکت i در دوره t

: شاخص سودهای هموارشده با کیفیت شرکت i در دوره t: این شاخص برای شرکت‏هایی که سود هموار شده با کیفیت دارند برابر 1 و برای سایر شرکت‏ها برابر صفر می‏باشد.

: جمله پسماند شرکت i در دوره t

روش تحلیل داده‏ها

     داده‏های جمع‏آوری شده با استفاده از نرم افزاراکسلتلخیص و سپس متغیرهای مورد نظر محاسبه شده‏اند. پس از سنجش اعتبار مدل، محاسبات آماری و براوردها با استفاده از نرم افزارایی ویوز[15]نسخه 7 انجام گردید. ابتدا آماره‏های توصیفی از جمله میانگین، میانه، واریانس، چولگی، کشیدگی و... برای متغیرها محاسبه می‏شود و سپس مفرضات اساسی مدل رگرسیون شامل نرمال بودن جمله خطا، صفر بودن میانگین جمله پسماند، خود همبستگی و ... آزمون می‏شوند. در ادامه و با استفاده از تحلیل پانلی بهترین رابطه (در صورت وجود رابطه) بین متغیر مستقل و وابسته براورد شده و سپس آزمون‏های مدل اصلی انجام می‏شود.

آزمون فرضیات و یافته‏های پژوهش

در  جدول 4 خلاصه ای از آمار توصیفی متغیرهای پژوهش آورده شده است:

جدول 4. آمار توصیفی متغیرهای پژوهش

نام آماره

ریسک

شاخص هموارساز و کیفیت

بازده

اندازه شرکت

نسبت بدهی

میانگین

 0.967380

 0.007563

 0.09721

 13.05268

 0.677412

انحراف استاندارد

 0.474370

 0.278047

0.421762

 1.494271

 0.188621

میانه

 0.889195

 0.000000

 0.021

 12.77920

 0.684343

ماکزیمم

 4.541572

 5.567740

 5.796198

 19.57763

 2.022786

مینیمم

 0.001476

0.82362-

0.93973-

 6.210600

 0.156877

چولگی

 2.510418

 11.30930

 7.642973

 0.717225

 0.993874

کشیدگی

 15.14195

 20.9795

 9.36450

 4.049354

 10.05053

    

     برای تعیین شاخص هموار ساز و کیفیت، شرکتها در دو گروه طبقه بندی شدند، شرکتهایی که سود را هموار و با کیفیت هستند به عنوان متغیر ساختگی یک در نظر گرفته شده اند و گروه دوم به عنوان صفر با توجه به مدل زیر:

 

در نظر گرفته شده اند و زمانی که شرکت در گروه اول قرار می‏گیرد رابطه فوق برقرار می‏شود اما اگر شرکت در گروه دوم قرا گیرد عامل شاخص خذف می‏شود و معادله به صورت زیر خواهد بود:

 

     چولگی مثبت بیانگر مشاهده های دورافتاده از شاخص های مرکزی در منطقه راست مقیاس است و کشیدگی مثبت بیانگر منحنی بلند یا ارتفاع توزیع متغیر است. متغیر ریسک که نقش متغیر وابسته را دارد و بیانگر انحراف معیار بازده سهام بوده دارای میانگین 0.967و انحراف استاندارد 0.474 می‏باشد. متغیر شاخص هموارساز و کیفیت که نقش متغیر مستقل را دارد دارای میانگین 0.007563و انحراف استاندارد 0.278047می باشد. متغیر بازده نیز دارای میانگین 0.09721و انحراف استاندارد 0.421762، متغیر اندازه شرکت دارای میانگین 13.05268و انحراف استاندارد1.494271و متغیر نسبت بدهی نیز دارای میانگین 0.677412و انحراف استاندارد 0.188621 می‏باشد. برای آزمون رابطه بین دو متغیر روش‏های علیت گرنجری، رگرسیون از طریق مدل سازی و بررسی ماتریس واریانس ـ کوواریانس بین دو متغیر مدنظر بود است که به دلیل حصول اطمینان نسبت به عدم وجود همخطی کامل بین متغیرهای مستقل و وجود رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته برای آزمون فرضیات اول و دوم از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است زیرا  و برای آزمون فرضیه سوم از روش پانلدیتا[16] استفاده شده است. در  جدول (5) ضرایب همبستگی بین متغیر وابسته و شاخص‏های کیفیت سود و هموارسازی سود آورده شده است.

 جدول 5. ضرایب همبستگی پیرسون

نام متغیر

کیفیت سود

هموارسازی سود

ریسک سهام

0.2214-

(0.0195)

0.1598

(0.0342)

احتمال

     با توجه به نتایج فوق می‏توان بیان نمود که ضریب همبستگی بین شاخص کیفیت سود و ریسک سهام برابر (0.2214-) با احتمال (0.0195) نشان از وجود رابطه منفی و معنادار بین کیفیت سود و ریسک سهام است. از سوی دیگر ضریب همبستگی بین شاخص هموارسازی سود و ریسک سهام برابر (0.1598) با احتمال (0.0342) نشان از وجود رابطه مثبت و معنادار بین شاخص هموارسازی سود و ریسک سهام است.

     حال به بررسی معنی داری این رابطه می‏پردازیم. در جدول (6) نتایج این آزمون و یافته‏های فرضیه 1 و 2 نشان داده شده است. با توجه به آماره t استیودنت می‏توان بیان نمود که در سطح اطمینان 95% ضریب همبستگی جامعه برابر با ضرایب همبستگی در نمونه می‏باشد. به عبارت دیگر می‏توان ابراز نمود که رابطه منفی و معناداری بین کیفیت سود و ریسک سهام و همچنین رابطه مثبت و معناداری بین هموارسازی و ریسک سهام وجود دارد.

جدول 6. آزمون ضرایب همبستگی پیرسون

نام متغیر

آماره t استیودنت

احتمال

کیفیت سود

2.74328-

0.02

هموارسازی سود

2.02147

0.04

    

     در فرضیه اول بیان شده بود که رابطه معناداری بین کیفیت سود و ریسک سهام وجود دارد. با توجه به نتایج آزمون همبستگی در جدول (3) و آماره آزمون (2.74328-) نمی‏توان فرضیه اول پژوهش را در سطح اطمینان 95% رد نمود. به عبارت دیگر می‏توان بیان نمود که رابطه معناداری بین کیفیت سود و ریسک سهام در سطح اطمینان 95% وجود دارد. در فرضیه دوم بیان شده بود که رابطه معناداری بین هموارسازی سود و ریسک سهام وجود دارد. با توجه به نتایج آزمون همبستگی در جدول (3) و آماره آزمون (2.02147) نمی توان فرضیه دوم پژوهش را در سطح اطمینان 95% رد نمود. به عبارت دیگر می‏توان بیان نمود که رابطه معناداری بین هموارسازی سود و ریسک سهام در سطح اطمینان 95% وجود دارد. بنابراین وجود رابطه معنی دار بین این متغیرها تایید می‏گردد و حال می‏توان به آزمون فرضیه سوم پرداخت. در اینجا ابتدا مفروضات مدل رگرسیون در پنل دیتا ارائه می‏شود.

آزمون f لیمر (چاو[17]): فرضیاتاینآزمون به صورتزیراست:

 

     باتوجهبهاینکهاگر مقدار آماره زیادباشد فرض H0رد و فرض مقابل پذیرفتهمی‌شود.در این آزمون اثرات ثابت مدل در مقابل مدل ترکیبی مورد ازمون قرار که نتایج این آزمون در جدول شماره (7) نشان داده شده است:

جدول 7. آزمونf  لیمر (چاو)

 

آماره آزمون

درجه آزادی

احتمال

آماره فیشر

1.17096

-95,876

0.1453

آماره کای دو

106.494

95

0.0764

 

     با توجه به آماره‏های آزمون (آماره فیشر 1.17 و آماره کای دو 106.4) و احتمال مربوطه به ترتیب 0.14 و 0.07، فرض صفر مبنی بر مدل ترکیبی داده‏ها را نمی توان رد نمود. بنابراین داده‏ها به صورت ترکیبی[18] در مدل وارد شده اند.

آزمون نرمال بودن جملات پسماند مدل رگرسیون:

     برای آزمون نرمال بودن جملات پسماند از آماره جارک ـ برا[19] استفاده شده است. با توجه به آماره آزمون جارکـ برا (2.3) و احتمال (0.21)، و با توجه به جدول (2) نمی توان فرض صفر مبنی بر نرمال بودن جمله پسماند مدل را رد نمود.

 

شکل 2. نرمال بودن جملات پسماند

آزمون صفر بودن میانگین جملات پسماند مدل رگرسیون:

     در جدول (8) نتایج آزمون صفر بودن میانگین جمله خطا نیز بیانگر این است که میانگبن جمله خطا در مدل صفر است.

جدول 8. آزمون صفر بودن میانگین جمله خطا
 

آماره آزمون

احتمال

آماره t استیودنت

0.0000

0.009

آزمون عدم خود همبستگی بین متغیرهای مستقل در رگرسیون:

     با توجه به آماره دوربین  واتسون در مدل رگرسیون که برابر با 2.0352 می‏باشد، فرض خود همبستگی بین اجزاء مدل را رد می کند.

آزمون ناهمسانی واریانسجملات خطا:

     این آزمون برای تشخیص ناهمسانی واریانس بکار گرفته می‏شود و در مورد جملات خطا، مورد استفاده قرار می­گیرد. نتایج برآورد این آزمون برای مدل فوق که بیانگر عدم وجود ناهمسانی واریانس در مدل می‏باشد، در جدول)6( آورده شده است :

جدول6. نتایج برآورد آزمون گادفری

احتمال

آماره فیشر

0.0590

4.25084

     با توجه به مقدار آماره‏های F و احتمال قبول فرض H0 برای هر دو آماره می‏توان نتیجه گرفت که فرضیه H0 مبنی بر عدم وجود ناهمسانی واریانس قبول می‏باشد.

برآورد مدل پژوهش

نتایج حاصل از برآورد مدل به روش کمترین مربعات به شرح جدول 9 به قرار زیر می‏باشد:

 

نتایج حاصل از برآورد مدل حاکی از آنست که:

- بالا بودن آماره F مدل (13.687)، حاکی از معنی دار بودن کل رگرسیون است.

- آماره‏های t (2.854251) و احتمال مربوط به آن حاکی از معنی دار بودن تاثیر متغیر شاخص هموار ساز و کیفیت در بازده در سطح اطمینان 95 % است.

- آماره دوربین واتسون در مدل برابر با 2.0352فرض خود همبستگی بین اجزاء مدل را رد می کند.

جدول 9. برآورد مدل پژوهش

متغیر ها

ضرایب مدل

انحراف استاندارد

آماره t استیودنت

احتمال

بازده

0.249421

0.065871

3.786511

0.0000

شاخص هموار ساز و کیفیت

0.128847

0.045142

2.854251

0.0000

اندازه شرکت

0.00076-

0.008745

0.08712-

0.8059

نسبت بدهی

0.00307-

0.074561

0.04123-

0.3369

مقدار ثابت

0.492239

0.18514

2.658741

0.0000

ضریب تعیین

0.08456

آماره فیشر

13.687

 

ضریب تعیین تعدیل شده

0.06511

احتمال

0.0000

 
   

آماره دوربین واتسون

2.0352

 

 

- آماره R2 حاکی از آنست که 8 % از تغییرات متغیر وابسته با متغیر توضیحی قابل تبیین است.

     در فرضیه سوم بیان شده بود که ریسک سهام در شرکت‏هایی با سودهای هموار شده با کیفیت بیش از شرکت‏هایی است که سودهای هموار شده بی‏کیفیت دارند. ضریب شاخص هموار ساز و کیفیت (0.128847) در مدل پژوهش و احتمال (0.0000) مربوطه بیانگر این است که ریسک شرکت‏هایی که سودهای با کیفیت خود را هموار می‏نمایند، بیش از شرکت‏هایی است که سودهای بی کیفیت خود را هموار می‏کنند. بنابراین می‏توان ادعا نمود که در سطح اطمینان 95% کیفیت سودهای هموار شده باعث افزایش ریسک سهام می‏گردد، در نتیجه فرضیه سوم را نمی توان در سطح اطمینان 95% رد نمود. خلاصه یافته‏های فرضیات به شرح جدول10 می‏باشد.

جدول 10. خلاصه یافته‏های فرضیات

فرضیه‏های پژوهش

نتیجه آزمون

فرضیه اول) رابطه معناداری بین کیفیت سود و ریسک سهام وجود دارد.

فرضیه را نمی‏توان رد نمود

فرضیه دوم) رابطه معناداری بین هموارسازی سود و ریسک سهام وجود دارد.

فرضیه را نمی‏توان رد نمود

فرضیه سوم) ریسک سهام در شرکت‏هایی با سودهای هموار شده با کیفیت بیش از شرکتهایی است که سودهای هموار شده بی کیفیت دارند.

فرضیه را نمی‏توان رد نمود

بحث و نتیجه‏گیری

     از آنجا که سود به عنوان محصول نهایی گزارشات مالی اگر از کیفیت لازم برخوردار نباشد، نمی تواند در تصمیم‏گیری مفید واقع گردد و در نتیجه منجر به ایجاد ریسک می‏شود، در این مطالعه به بررسی تاثیر توامان هموارسازی و کیفیت سود بر ریسک سهام که در قالب نوسان بازده تعریف شده بود پرداخته شد. ابتدا رابطه بین ریسک سهام و کیفیت سود و ریسک سهام و هموارسازی بصورت مجزا مورد بررسی و تایید قرار گرفت و سپس بر اساس این نتیجه به بررسی فرضیه اصلی پژوهش در میان شرکت‏هایی که به هموارسازی سودهای (با و بی‏کیفیت) خود می‏نمایند پرداخته شد و این نتیجه به دست آمد که در شرایط یکسان و در سطح خطای 5 درصد ریسک سهام شرکت‏هایی که سود با کیفیت خود را هموار می‏نمایند (با آماره آزمون 0.128847) بیش از شرکت‏هایی است که سود بی کیفیت خود را هموار می‏نمایند. به عبارت دیگر سودهای هموار شده با کیفیت، ریسک بالاتری از سودهای هموار شده بی کیفیت دارند. این نتایج با ادبیات موضوع و تحقیقات گذشته میچلسون (1995)، و بیور (2002) سازگاری و هماهنگی دارد ولی بر خلاف یافته‏های مطالعات ناگی (2001) اسومن (2009) می‏باشد که علت این امر را می‏توان در افق زمانی و همچنین بررسی توامان هموارسازی و کیفیت در این تحقیق عنوان نمود.

     از عمده‏ترین ارکان پژوهش‏های حسابداری دسترسی به آمار و اطلاعات مالی شرکتها است. در این زمینه مشکلاتی وجود دارد که موجب شده خدمات تحقیقاتی از قبیل دسترسی به کتب، مجلات، آمار، بانکهای اطلاعاتی وغیره در کشور به راحتی ممکن نباشد که این امر منجر به از دست دادن برخی از اطلاعات شده است. همچنین ازآنجاییکهبرایانتخابنمونهازمیانشرکت‏هایجامعهآماری،ویژگیهاییکهقبلاًبهآنهااشارهشد،مبناقراردادهشده،لذاتعمیمنتایجتحقیقبهآنگروهازشرکتهایپذیرفتهشدهدربورساوراقبهادارتهرانکهدارایویژگیهایمتفاوتیبانمونهموردنظرهستند،بایدبااحتیاطصورتگیرد.

 


 

  1. منابع و مآخذ

    1. بدری احمد، قهرمانی محمد امین، (1391)؛  هموارسازی سود و هزینه حقوق مالکانه: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه مطالعات تجربی حسابداری مالی سال 10 شماره 35 پاییز 1391 صص 23-47.
    2. ثقفی علی، مرفوع محمد (1390)؛ ریسک نقدشوندگی سهام و کیفیت سود، فصلنامه مطالعات حسابداری شماره 29 بهار 1390 صص 1-37.
    3. پورحیدری،امید؛افلاطونی،عباس (1385)بررسیانگیزه‏هایهموارسازیسوددر شرکت‏هایتولیدیپذیرفتهشدهدربورساوراقبهادارتهران، بررسی‏هایحسابداریوحسابرسی. ش 44
    4. دستگیر محسن، پارچینی پارچین سیدمهدی، شیخی کیوان (1390)؛ نقش کیفیت سود در افزایش نقدشوندگی سهام شرکت‏های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه مطالعات تجربی حسابداری مالی سال 9 شماره 325 زمستان 1390 صص 1- 22.
    5. خواجوی، شکرالله، ناظمی، امین؛ (1384)؛ بررسی ارتباط بین کیفیت سود و بازده سهام باتاکید بر نقش ارقام تعهدی در شرکت‏های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران؛ بررسی‏هایحسابداریوحسابرسی؛ شماره40.
    6. جان جانی رضا, خدادادی ولی (1390)، بررسی ارتباط بین سود و اجزای آن با بازده سهام با تاکید بر کیفیت سود در شرکت‏های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، پژوهش‏هایحسابداریمالی، سال سوم ص 84-113.
    7. هاشمی،عباس.ولیاله، صمدی. (1388)آثار هموارسازیسودبرمحتوایاطلاعاتیآندر شرکت‏هایپذیرفتهشدهدربورساوراقبهادارتهران،تحقیقاتحسابداری، ش 20.
      1. Asuman Atik, (2009) , “Detecting income smoothingbehaviors of Turkish listedcompanies through empirical tests usingdiscretionary accounting changes”, Journalof Critical Perspectives on Accounting,20,(5), PP 591-613
      2. Barberis, N., Huang, M., (2001) Mental accounting, loss aversion, and individual stock returnsJournal ofFinance٥٦, ١٢٤٧–١٢٩٢.
      3. Barth , M. Beaver,W. and W,landsman .(2001) ."The relevance of the value relevance literature for financial accounting standard setting : another view" , journal of accounting and economics, Vol.31 , pp.77-104.
      4. Beaver, W.H. (2002), ‘Perspectives on Recent Capital Market Research’TheAccounting Review (April), pp. 453–74
      5. Brown, L. and K. Sivakumar (2001). "Comparing the quality of threeearnings measures". Working Paper, Georgia State University.
      6. Cheni, m., Win J. Suini, h. Adabsh, S.(2009) “Ownership Differences and FirmIncome Smoothing Behavior”, JournalofBusiness Finance and Accounting, 36, pp21-39.
      7. Dechow, P.M. and D.J. Skinner (2000), ‘Earnings Management: Reconciling the Views of Accounting Academics, Practitioners, and Regulators’Accounting Horizons (June), pp. 235–50.
      8. Imhoff, E.A. (1981), ‘Income Smoothing: An Analysis of Critical Issues’QuarterlyReview of Economics and Business (autumn), pp. 23–42.
      9. Michelson, S.E., J. Jordan-Wagner and C.W. Wootton (1995), ‘A Market Based Analysis of Income Smoothing’Journal of Business Finance & Accounting (December), pp. 1179–93.
      10. McNichals, M. (2002). "Discussion of the quality of accruals andearnings: the role of accrual estimation errors", 77, the accountingreview, (61-69).
      11. Nagy, A.L. and T.L. Neal (2001), ‘An Empirical Examination of Corporate Myopic Behavior A Comparison of Japanese and US Companies’The International Journal of Accounting (May), pp. 91–113.
      12. Pinghsun Huang, Yan Zhang, Donald R.Deis, Jacquelyn S. Mof , (2009) Doartificial income smoothing and realincome smoothing contribute to firm valueequivalently?Journal of Banking &Finance, 33, pp 224-233.
      13. Tucker,G and  P, Zarowin. (2005). Does Income Smoothing Improve Earnings Informativeness?The International Journal of Accounting (May), pp. 91–113.