علی ثقفی؛ مظفر جمالیانپور
چکیده
تغییر طبقهبندی یکی از راهکارهای جدید برای مدیریت سود است که اخیرا به عنوان موضوعی در حوزه پژوهشهای حسابداری مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش به بررسی چگونگی اندازهگیری و وجود آن در بازار سرمایه ایران پرداخته شده است. نتایج پژوهش بر روی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1381 لغایت 1393 نشان داد که ...
بیشتر
تغییر طبقهبندی یکی از راهکارهای جدید برای مدیریت سود است که اخیرا به عنوان موضوعی در حوزه پژوهشهای حسابداری مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش به بررسی چگونگی اندازهگیری و وجود آن در بازار سرمایه ایران پرداخته شده است. نتایج پژوهش بر روی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1381 لغایت 1393 نشان داد که شرکتها از تغییر طبقهبندی به عنوان یک ابزار مدیریت سود استفاده کردهاند. به علاوه پژوهش به بررسی این موضوع پرداخت که تعامل میان روشهای مختلف مدیریت سود چگونه است و به این نتیجه رسید که شرکتها به ترتیب از مدیریت رویدادهای واقعی، مدیریت اقلام تعهدی و تغییر طبقهبندی استفاده میکنند. به بیان دیگر شرکتها با توجه به میزان استفاده از دو روش مدیریت سود (رویداد واقعی و اقلام تعهدی) اقدام به تعیین میزان تغییر طبقهبندی کردهاند. افزون بر این، نتایج پژوهش نشان داد که بحران مالی در میزان استفاده و چگونگی استفاده از تکنیکهای مدیریت سود نقش بسزایی دارد..
محمدعلی آقایی؛ حسن حسنی؛ حسن باقری
چکیده
در پژوهش حاضر، تأثیر توانایی مدیریتی بر اجتناب مالیاتی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرارگرفته است. شاخصهای مورد استفاده برای سنجش اجتناب از پرداخت مالیات، نرخ موثر مالیاتی دفتری، نرخ موثر مالیاتی نقدی و نرخ موثر مالیاتی نقدی بلندمدت هستند. نمونه آماری شامل 122 شرکت از شرکتهای پذیرفتهشده در ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، تأثیر توانایی مدیریتی بر اجتناب مالیاتی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرارگرفته است. شاخصهای مورد استفاده برای سنجش اجتناب از پرداخت مالیات، نرخ موثر مالیاتی دفتری، نرخ موثر مالیاتی نقدی و نرخ موثر مالیاتی نقدی بلندمدت هستند. نمونه آماری شامل 122 شرکت از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس تهران است که طی سالهای 87 تا 93 بررسی شدهاند. نتایج نشان میدهد بین توانایی مدیریتی و هر سه معیار استفادهشده برای اجتناب از پرداخت مالیات، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ بدین معنی که مدیران تواناتر، بیشتر درگیر فعالیتهای اجتناب مالیاتی میشوند که منجر به کاهش پرداختهای مالیات توسط شرکت میگردد. از طرفی، نتایج نشاندهنده این است شرکتهایی که عملکرد بهتری دارند مدیران با سطح توانایی بالا کمتر درگیر فعالیتهای اجتناب مالیاتی میشوند.به طور کلی، نتایج پژوهش نشان میدهد علاوه بر ویژگیهای شرکت، توانایی مدیریتی بر رفتار اجتناب مالیاتی شرکت موثر است.
فرخ برزیده؛ سیدمصطفی حسن زاده دیوا
چکیده
بنا بر نظریهی اقتصادی، مؤلفهیصنعت محور عملکرد شرکتها نسبت به مؤلفهی شرکت محوراز پایداری بیشتری برخورداراست.این مقاله شواهدی را در تأیید این گفته به دست داده و پایداری نسبی سودصنعت محور و سود شرکت محور را مورد آزمون قرار میدهد.بدین منظور از اطلاعات 135 شرکت از 12 صنعت طی سالهای 1386 تا 1393 استفادهشده است.در این پژوهش فرضیه ها ...
بیشتر
بنا بر نظریهی اقتصادی، مؤلفهیصنعت محور عملکرد شرکتها نسبت به مؤلفهی شرکت محوراز پایداری بیشتری برخورداراست.این مقاله شواهدی را در تأیید این گفته به دست داده و پایداری نسبی سودصنعت محور و سود شرکت محور را مورد آزمون قرار میدهد.بدین منظور از اطلاعات 135 شرکت از 12 صنعت طی سالهای 1386 تا 1393 استفادهشده است.در این پژوهش فرضیه ها بااستفاده از رگرسیون چندمتغیره و نرمافزار ایویوز بررسی شد. مطابق پیشبینیها نتایج حاکی از آن بود که سود صنعت محور به میزان قابلتوجهی از سود شرکت محور پایدارتر است. همچنین سود صنعت محور و سود شرکت محور به دو جزء جریان نقدی و اقلام تعهدی تجزیه شدند. نتایج بررسی این چهار مؤلفه سود نشان داد جریان وجوه نقد صنعت محور پایدارترین مؤلفه سود بوده و اقلام تعهدی شرکت محور از کمترین پایداری برخوردار است. علاوه بر این کل صنایع به دو گروه همسان و ناهمسان تقسیمشده و پایداری جزء صنعت محور و شرکت محور سود در این دو گروه موردبررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که سود صنعت محور در صنایع همسان پایدارتر از سود صنعت محور در صنایع ناهمسان است. همچنین همسانی یا عدم همسانی در پایداری سود شرکت محورتأثیری ندارد.
موسی بزرگاصل؛ بیستون صالحزاده؛ مهسا محمدی
چکیده
در این تحقیق، با استفاده از اطلاعات مالی 76 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره شش ساله از ابتدای سال 1387 تا پایان سال 1392، رابطه بین توانایی مدیریت و ناکارایی سرمایهگذاری بررسی شده است. توانایی مدیریت استعداد فرد یا افرادی که وظیفه مدیریت سازمان را بر عهده دارند و ناکارایی سرمایهگذاری، چشمپوشی از سرمایهگذاری در ...
بیشتر
در این تحقیق، با استفاده از اطلاعات مالی 76 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره شش ساله از ابتدای سال 1387 تا پایان سال 1392، رابطه بین توانایی مدیریت و ناکارایی سرمایهگذاری بررسی شده است. توانایی مدیریت استعداد فرد یا افرادی که وظیفه مدیریت سازمان را بر عهده دارند و ناکارایی سرمایهگذاری، چشمپوشی از سرمایهگذاری در پروژههای با خالص ارزش فعلی مثبت یا انتخاب پروژههایی با خالص ارزش فعلی منفی تعریف شده است. به منظور اندازهگیری توانایی مدیریت از مدل دمیرجیان و همکاران (2012) و ناکارایی سرمایهگذاری از مدل اصلاح شده بیدل و همکاران (2009) توسط چن و همکاران (2011) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد مطابق ادبیات موجود، بین توانایی مدیریت با ناکارایی سرمایهگذاری رابطه معکوس وجود دارد اما این رابطه از نظر آماری با اهمیت نمیباشد.
فرهاد فلاح نژاد؛ حسین فخاری؛ شهریار زروکی
چکیده
این پژوهش در راستای تبیینبرآورد میثاق محدود کننده محافظهکاری در حسابداری، به بررسی مدل برآورد محافظهکاری باسو (1997) و مدل تعمیم یافته نیکلز(2010)پرداخته و ایرادات واردشده بر این مدلها را از دیدگاه میزان اعتبار و قابلیت تعمیم نتایج پژوهشهای انجام شده در این خصوص بررسی مینماید. بر همین اساس ضمن تبیین مشکلات مورد بحث، راه کارهای ...
بیشتر
این پژوهش در راستای تبیینبرآورد میثاق محدود کننده محافظهکاری در حسابداری، به بررسی مدل برآورد محافظهکاری باسو (1997) و مدل تعمیم یافته نیکلز(2010)پرداخته و ایرادات واردشده بر این مدلها را از دیدگاه میزان اعتبار و قابلیت تعمیم نتایج پژوهشهای انجام شده در این خصوص بررسی مینماید. بر همین اساس ضمن تبیین مشکلات مورد بحث، راه کارهای لازم جهت رفع آن و ارتقای مدل به سطح بالاتری جهت برآورد محافظهکاری ارائه میکند. جهت انجام بررسیها از دادههای مربوط به نمونهای متشکل از 87 شرکت طی سالهای 1385 تا 1395 استفاده شده است. همچنین جهت آزمون مدلها علاوه بر تخمینزن معمول ایستا از برآورد کننده پانل پویا (روشGMM-sys) جهت برآورد مدلها استفاده میشود. نتایج این پژوهش نشان داد که مدل تعدیل شده جدید نتایج مناسبتری در خصوص برآورد محافظه کاری نسبت به مدل اولیه باسو و مدل تعدیل شده نیکلز ارائه داده و روش پویا در تخمین مدلها از روش ایستا مناسبتر است. در نهایت پژوهش حاضر نشان داد نتایج ناشی از تحقیقات پیشین که از مدل باسو جهت برآورد محافظهکاری استفاده نموده اند باید با احتیاط بیشتری مورد ملاحظه قرارگیرند و کاربرد آنها در بازار های سرمایه نیازمند بازنگری است.
مهدی بهارمقدم؛ حسین جوکار
چکیده
مطالعات متعددی در بورس اوراق بهادار تهران به بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر تصمیمات سرمایهگذاران در بازار پرداختهاند؛ اما سمت و سوی بیشتر این مطالعات صرفا بر اصل عقلایی بودن عاملهای اقتصادی و مستندسازی رابطۀ بین کیفیت حسابرسی و قیمت سهام متمرکز بوده است و واکنش مستقیم بازار به معیارهای کیفیت حسابرسی را نشانههایی از تاثیر حسابرسی ...
بیشتر
مطالعات متعددی در بورس اوراق بهادار تهران به بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر تصمیمات سرمایهگذاران در بازار پرداختهاند؛ اما سمت و سوی بیشتر این مطالعات صرفا بر اصل عقلایی بودن عاملهای اقتصادی و مستندسازی رابطۀ بین کیفیت حسابرسی و قیمت سهام متمرکز بوده است و واکنش مستقیم بازار به معیارهای کیفیت حسابرسی را نشانههایی از تاثیر حسابرسی بر تصمیمات سرمایهگذاران بیان کردهاند و به ندرت نقش حسابرسی مستقل را بر رفتارهای احساسی سرمایهگذاران در بازار بررسی نمودهاند؛ از اینرو هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر تعدیلکنندگی کیفیت حسابرسی بر تمایلات سرمایهگذاران در قیمتگذاری سهام است. کیفیت حسابرسی بوسیله متغیرهای مشاهدهپذیر نوع گزارشات و اندازه حسابرس اندازهگیری میشود و برای سنجش تمایلات سرمایهگذاران از یک شاخص ترکیبی، متشکل از پنج معیار خرد و دو معیار کلان اقتصادی استفاده شده است تا بتوان اثرات کلان اقتصادی را نیز کاهش داد. بدین منظور، نمونهای متشکل از 560 سال- شرکت طی سالهای 1387-1394 با استفاده از رگرسیون چند متغیره تعدیل شده بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان داد گزارشات حسابرس اعتماد سرمایهگذاران به اطلاعات حسابداری را تقویت میکند و بر تمایلات سرمایهگذاران در قیمتگذاری سهام تاثیر میگذارد؛ اما اندازه حسابرس دارای اثر تعدیلکنندگی نمیباشد و تاثیری بر تمایلات سرمایهگذاران در بازار سرمایه ندارد.
مهدی عربصالحی؛ نرگس حمیدیان؛ هادی امیری
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عدم اطمینان اطلاعات حسابداری بر واکنش سرمایهگذاران به اعلام سود شرکتها و همچنین واکنش به اخبار خوب سود است. بدین منظور نمونهای شامل 162 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1384 تا 1394 انتخاب گردید. برای محاسبه عدم اطمینان اطلاعات از سه معیار کیفیت اطلاعات، عدم اطمینان جریانهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عدم اطمینان اطلاعات حسابداری بر واکنش سرمایهگذاران به اعلام سود شرکتها و همچنین واکنش به اخبار خوب سود است. بدین منظور نمونهای شامل 162 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1384 تا 1394 انتخاب گردید. برای محاسبه عدم اطمینان اطلاعات از سه معیار کیفیت اطلاعات، عدم اطمینان جریانهای نقدی به روش سنتی و روش شرکت همسان شده استفاده گردید. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد زمانی که عدم اطمینان بالایی در اطلاعات شرکتها وجود دارد (نسبت به عدم اطمینان پایین)، واکنش سرمایهگذاران نسبت به اعلام سود کمتر است. همچنین در شرایط عدم اطمینان بالا، سرمایهگذاران نسبت به اخبار خوب سود واکنش کمتری از خود نشان میدهند که این واکنش کمتر با رویکرد محافظهکاری همخوانی دارد.