کیفیت حسابرسی
محمدحسین ستایش؛ یونس مسعودی؛ الیاس دهداری؛ مینا صادقی
چکیده
ویژگیهای حسابداری ذهنی، مانند نحوه طبقهبندی ذهنی منابع مالی، میتواند بر قضاوت حسابرسان و فرآیندهای تصمیمگیری تأثیر بگذارد. با درک این سوگیریهای شناختی، حسابرسان میتوانند خطرات بالقوه را شناسایی کرده و رویکرد خود را برای بهبود کیفیت حسابرسی خودتنظیم کنند. لذا هدف این پژوهش بررسی تأثیر حسابداری ذهنی بر کیفیت حسابرسی، ...
بیشتر
ویژگیهای حسابداری ذهنی، مانند نحوه طبقهبندی ذهنی منابع مالی، میتواند بر قضاوت حسابرسان و فرآیندهای تصمیمگیری تأثیر بگذارد. با درک این سوگیریهای شناختی، حسابرسان میتوانند خطرات بالقوه را شناسایی کرده و رویکرد خود را برای بهبود کیفیت حسابرسی خودتنظیم کنند. لذا هدف این پژوهش بررسی تأثیر حسابداری ذهنی بر کیفیت حسابرسی، روشن کردن سوگیریهای رفتاری و چالشهایی است که حسابرسان با آن مواجه هستند. این پژوهش از منظر نتیجه اجرای آن، از نوع کاربردی، از منظر فرآیند اجرا، جزء پژوهشهای کمی و از منظر هدف اجرا، توصیفی و پیمایشی است. ابزار مورداستفاده در این نوع پژوهش، پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش را شرکا، مدیران و حسابداران رسمی در استخدام موسسههای حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی رتبه الف ایران تشکیل میدهد که بر اساس سایت جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1402 برابر با 416 نفر بودهاند، هرچند درنهایت 203 پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که حسابداری ذهنی بر قضاوت حسابرس، نسبت زمان کار شرکا به کل زمان انجام کار در بودجه حسابرسی و روند هزینههای دفاع از عملکرد در دعاوی قضایی اثرگذار است اما بر روی استقلال حسابرس تأثیری ندارد. درنهایت با اندازهگیری متغیرهای سنجش کیفیت حسابرسی مطابق نتایج بهدستآمده از پژوهش مشخص شد، حسابداری ذهنی بر کیفیت حسابرسی اثرگذار است. باتوجه به نتایج پژوهش میتوان به کمک افزایش آگاهی حسابرسان در رابطه با این تئوری و اثرات آن بر فرآیند حسابرسی، به حسابرسان کمک کرد تا کار خود را با کیفیت بهتری انجام دهند.
حسابداری وجنبه های مختلف مالی
محمدحسین ستایش؛ زهرا رضائیان زاده
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر نوآوری در حسابداری است. در این پژوهش، ابتدا متخصصان حوزه حسابداری و مالی با روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و سپس دادههای کیفی با استفاده از پرسشنامه باز و مصاحبههای تلفنی جمع آوری شده اند. با تحلیل دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش پدیدار شناسی، 11 عامل ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر نوآوری در حسابداری است. در این پژوهش، ابتدا متخصصان حوزه حسابداری و مالی با روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و سپس دادههای کیفی با استفاده از پرسشنامه باز و مصاحبههای تلفنی جمع آوری شده اند. با تحلیل دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش پدیدار شناسی، 11 عامل مؤثر بر نوآوری در حسابداری شناسایی و سپس، با نظرسنجی از 17 نفر از اعضای هیئت علمی حسابداری دانشگاههای دولتی ایران که ویژگیهای موضوع جامعه آماری را دارا بودند و با استفاده از روش بهترین بدترین بیزی، عوامل شناسایی شده رتبهبندی شدهاند. همچنین،گردآوری و تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش، در دوره زمانی پنج ماهه از اردیبهشت تا شهریور 1401 انجام شده است. براساس نتایج پژوهش، 3 عامل برتر مؤثر بر نوآوری در حسابداری به ترتیب اهمیت، شامل پیشرفتهای فناوری اطلاعات، تغییرات محیط کسبوکار و سطح دانش مالی و مهارتهای تحلیلی حسابداران هستند. به منظور بهبود زمینههای نوآوری در حسابداری، نتایج این پژوهش حاکی از آن است که حسابداران باید از معلومات کلی در زمینه کسبوکار و پیشرفتهای فناوری اطلاعات برخوردار باشند. آنها همچنین به عنوان سرمایه انسانی فرآیند نوآوری در حسابداری، باید به طور مستمر، سطح دانش مالی و مهارتهای تحلیلی خود را از طریق کانالهای مختلف آموزش دانشگاهی، دورههای آموزشی دیگر یا به صورت خودآموز ارتقا دهند.
گزارش های حسابداری
فهیمه ابراهیمی؛ محمدحسین ستایش؛ حمیدرضا زارعی فرد
چکیده
تئوری چشمانداز به دنبال تبیین چگونگی تأثیر احساسات و ترجیحات روانشناختی افراد بر شیوه تصمیمگیری آنان است. هدف این پژوهش بررسی رفتار دستکاری سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از الگوی چهار جانبه نگرش نسبت به ریسک ارائه شده توسط تئوری چشمانداز تجمعی بود. دوره زمانی این پژوهش 6 سال، از سال 1392 الی ...
بیشتر
تئوری چشمانداز به دنبال تبیین چگونگی تأثیر احساسات و ترجیحات روانشناختی افراد بر شیوه تصمیمگیری آنان است. هدف این پژوهش بررسی رفتار دستکاری سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از الگوی چهار جانبه نگرش نسبت به ریسک ارائه شده توسط تئوری چشمانداز تجمعی بود. دوره زمانی این پژوهش 6 سال، از سال 1392 الی 1397 و شامل 695 مشاهده بود. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک و با در نظر گرفتن میانگین عملکرد رقبا در صنعت به عنوان نقطه مرجع، بیانگر تأثیر مثبت و معنادار برآورد مدیریت از احتمال وقوع زیان نسبت به نقطه مرجع و تأثیر منفی و معنادار برآورد مدیریت از احتمال دستیابی به سود نسبت به نقطه مرجع، بر دستکاری سود بود. به عبارت دیگر، احتمال دستکاری سود در شرایطی که مدیر احتمال وقوع زیان نسبت به نقطه مرجع را بالا برآورد کند، بالاتر بوده و در شرایطی که این احتمال پایین باشد، احتمال دستکاری سود پایینتر است. همچنین، احتمال دستکاری سود در شرایطی که مدیر احتمال دستیابی به سود نسبت به نقطه مرجع را پایین برآورد کند، بالاتر بوده و در شرایطی که این احتمال بالا باشد، احتمال دستکاری سود پایینتر است. همچنین یافتههای پژوهش بر زیانگریزی مدیران دلالت داشت. از این رو، شواهد بدست آمده بیانگر این است که میتوان از تئوری چشمانداز تجمعی برای تشریح انگیزه رفتاری مدیران در دستکاری سود بهره برد.
محمد حسین ستایش؛ منوچهر روستا
دوره 11، شماره 44 ، اسفند 1392، ، صفحه 71-95
چکیده
محافظه کاری، عدم تقارن تایید هزینه ها و درآمدها است. این عدم تقارن می تواند بر عملکرد مالیشرکتها که در قالب اعداد و ارقام صورت های مالی گزارش می شود، اثرگذار باشد. هدف پژوهش حاضربررسی رابطه بین محافظه کاری حسابداری و نمرات کارایی مالی به عنوان معیار جامعی از عملکرد مالیاست. برای این منظور متغیرهای سه دیدگاه محافظه کاری ترازنامه ای، ...
بیشتر
محافظه کاری، عدم تقارن تایید هزینه ها و درآمدها است. این عدم تقارن می تواند بر عملکرد مالیشرکتها که در قالب اعداد و ارقام صورت های مالی گزارش می شود، اثرگذار باشد. هدف پژوهش حاضربررسی رابطه بین محافظه کاری حسابداری و نمرات کارایی مالی به عنوان معیار جامعی از عملکرد مالیاست. برای این منظور متغیرهای سه دیدگاه محافظه کاری ترازنامه ای، سود و زیانی و ترکیبی با نمراتکارایی مالی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج براساس 123 شرکت در طی سالهای 1381 تا 1390 براساسمد ل اثرات ثابت بیانگر آن است که محافظه کاری ترازنامه ای با نمرات کارایی مالی رابطه ندارد امامحافظه کاری سود و زیانی و ترکیبی با نمرات کارایی مالی رابطه مثبت دارند. در ادامه براساس میانگین دهساله نمرات کارایی مالی، شرکت ها برمبنای چارک های اول و سوم به دو گروه با حد پایین و بالا نمراتکارایی طبقه بندی شدند. نتایج بیانگر آن است که تفاوت معناداری در بین گروه های با حد بالا و پایین درنمرات کارایی از لحاظ محافظه کاری سود و زیانی و ترکیبی وجود ندارد.