حسابداری مالی
محمد عربمازار یزدی؛ وحید منتی؛ جواد روشن ضمیر
چکیده
قابلیت مقایسه صورتهای مالی نقش مهمی در همسوسازی انگیزهها در شرکت ایفا کرده و امکان شناسایی شباهتها و تفاوتهای شرکتهای مختلف را برای ذینفعان فراهم میآورد. بر این اساس، ارزیابی عملکرد مدیران و نظارت بر آنها تسهیل شده و انتظار میرود که افزایش قابلیت مقایسه صورتهای مالی، باعث محدود شدن ...
بیشتر
قابلیت مقایسه صورتهای مالی نقش مهمی در همسوسازی انگیزهها در شرکت ایفا کرده و امکان شناسایی شباهتها و تفاوتهای شرکتهای مختلف را برای ذینفعان فراهم میآورد. بر این اساس، ارزیابی عملکرد مدیران و نظارت بر آنها تسهیل شده و انتظار میرود که افزایش قابلیت مقایسه صورتهای مالی، باعث محدود شدن فرصتطلبی مدیران شود. در همین راستا، در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین قابلیت مقایسه شرکتها و سررسید بدهی پرداختهشده و با استفاده از اطلاعات مالی ١٢5 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392 تا 1398 دادههای موردنیاز جمعآوریشده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها، الگوی رگرسیون خطی چند متغیره از نوع حداقل مربعات تعمیمیافته با بهرهمندی از دادههای ترکیبی به کار گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین قابلیت مقایسه صورتهای مالی و سررسید بدهی شرکت رابطه منفی و معناداری وجود دارد؛ بنابراین، قابلیت مقایسه صورتهای مالی نقش مهمی را در همسوسازی انگیزهها در شرکت ایفا نموده و با کاهش دادن عدم تقارن اطلاعاتی و هزینههای نمایندگی بالقوه، میتواند در نقش سازوکار حاکمیت شرکتی جایگزین استفاده از بدهیهای کوتاهمدت شود.
وحید منتی؛ اخت هارون علی پور
چکیده
واقعبینی یکی از چهار اصل بنیادی آیین رفتار حرفهای حسابرسان داخلی است. بر اساس گزاره ارزش افزایی انجمن حسابرسان داخلی (2010) واقعبینی (بیطرفی) یکی از عناصر اصلی سهگانه حسابرسی داخلی، قلمداد میگردد و استاندارد حسابرسی 610 (استفاده از کار حسابرسان داخلی) نیز واقعبینی را یکی از مؤلفههای اصلی برای استفاده از کار حسابرسان داخلی ...
بیشتر
واقعبینی یکی از چهار اصل بنیادی آیین رفتار حرفهای حسابرسان داخلی است. بر اساس گزاره ارزش افزایی انجمن حسابرسان داخلی (2010) واقعبینی (بیطرفی) یکی از عناصر اصلی سهگانه حسابرسی داخلی، قلمداد میگردد و استاندارد حسابرسی 610 (استفاده از کار حسابرسان داخلی) نیز واقعبینی را یکی از مؤلفههای اصلی برای استفاده از کار حسابرسان داخلی برشمرده است. رویکرد استفاده از واحد حسابرسی داخلی بهعنوان زمینهی پرورش مدیر در شرکتهایی استفاده میشود که بعداً حسابرسان داخلی به پستهای مدیریت اجرایی، ارتقا مییابند. این موضوع میتواند بیطرفی (واقعبینی) آنها را خدشهدار نماید و بر اتکای حسابرسان مستقل بر کار آنها تأثیر بگذارد. هدف این پژوهش بررسی میزان اتکای حسابرسان مستقل بر کار حسابرسان داخلی با توجه به راهبرد پرورش مدیر میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، حسابرسان مستقل شامل شرکا، مدیران، سرپرستان ارشد و سرپرست حسابرسی مؤسسات حسابرسی ایرانی است که صاحبکاران آنها دارای واحد حسابرسی داخلی فعال هستند. در این پیمایش نهایتاً 100 پرسشنامه گردآوری و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که حسابرسان مستقل به دلیل آنکه واقعبینی حسابرسان داخلی در شرکتهایی که از راهبرد پرورش مدیر استفاده میکنند کمتر ارزیابی میکنند؛ بر کار آنها کمتر اتکا میکنند و از نگاه آنان صلاحیت و اعمال مراقبت حرفهای حسابرسان داخلی هنگامیکه واحد حسابرسی داخلی بهعنوان زمینه پرورش مدیر تلقی میشود، کمتر است.
محمدرضا نیکبخت؛ ذبیح الله رضایی؛ وحید منتی
چکیده
حسابرسی داخلی نوین در ایران، بهتازگی در کانون توجه قرارگرفته است لذا تاکنون بسیاری از جنبههای آن ازجمله کیفیت حسابرسی داخلی و راهبردهای دستیابی و ارتقای آن، تبیین نگردیده است. همچنین پژوهشهای گذشته جنبههای محدودی از کیفیت حسابرسی داخلی را مدنظر قرار دادهاند؛ بنابراین برای تبیین و توصیف جنبههای گوناگون کیفیت حسابرسی داخلی ...
بیشتر
حسابرسی داخلی نوین در ایران، بهتازگی در کانون توجه قرارگرفته است لذا تاکنون بسیاری از جنبههای آن ازجمله کیفیت حسابرسی داخلی و راهبردهای دستیابی و ارتقای آن، تبیین نگردیده است. همچنین پژوهشهای گذشته جنبههای محدودی از کیفیت حسابرسی داخلی را مدنظر قرار دادهاند؛ بنابراین برای تبیین و توصیف جنبههای گوناگون کیفیت حسابرسی داخلی و راهبردهای ارتقای آن، برای بار نخست، با بهرهگیری از رهیافت کیفی و به کمک روش نظریه زمینهای و استفاده از مصاحبههای عمیق، ذینفعان اصلی حسابرسی داخلی موردپژوهش قرار گرفتند. برای این منظور با 33 نفر از ذینفعان اصلی (استفادهکنندگان و ارائهکنندگان) حسابرسی داخلی در نیمه دوم سال 1395 و اوایل سال 1396 مصاحبه صورت گرفت. مضافاً از دادههای متنی مندرج در 30 مقاله، یادداشت و میزگرد منتشرشده در مجلهها و نشریههای حرفهای پیرامون حسابرسی داخلی که عمدتاً ارائهکننده دیدگاه ذینفعان فوق الا شاره پیرامون کیفیت حسابرسی داخلی بود، نیز استفاده شد. دادههای پژوهش به کمک روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی که مختص رویکرد نظریه زمینهای است، مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و مقولههای کلان، مقولههای اصلی و خرد مقولهها (مفاهیم) استخراج گردید. مدل راهبردهای ارتقای کیفیت حسابرسی داخلی بر اساس رویکرد سیستمی که شامل ورودیها، فرایند، خروجیها، نتایج (پیامدها) و عوامل زمینهای است، استخراج شد. بر اساس آن، راهبردهای ارتقای کیفیت حسابرسی بهصورت چندوجهی و پیرامون عناصر مدل کیفیت سیستمی یعنی پیرامون ورودیها، اجرای کار، خروجیها و عوامل زمینهای مؤثر بر کیفیت حسابرسی داخلی ارائه گردید. با توجه به جوان بودن حرفه حسابرسی داخلی در ایران، این راهبردهای چندوجهی میتواند در سطوح مختلف حسابرسی داخلی