کیفیت اقلام تعهدی
عباس افلاطونی؛ کفسان منصوری؛ زهرا نیکبخت
چکیده
کیفیت اطلاعات حسابداری و رابطۀ آن با تصمیمگیرهای تأمینمالی از موضوعات مهمی است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با این حال، نحوۀ اثرگذاری کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینههای تأمینمالی در دورۀ همهگیری کووید 19، موضوعی است که در پژوهشهای داخلی به آن توجه نشده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری ...
بیشتر
کیفیت اطلاعات حسابداری و رابطۀ آن با تصمیمگیرهای تأمینمالی از موضوعات مهمی است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با این حال، نحوۀ اثرگذاری کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینههای تأمینمالی در دورۀ همهگیری کووید 19، موضوعی است که در پژوهشهای داخلی به آن توجه نشده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه بدهی و بررسی چگونگی این تأثیر در دوران همهگیری کووید 19 است. در این راستا، از دادههای 137 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازۀ زمانی 1401-1391 (1057 سال ـ شرکت) استفاده شده است. برای برازش مدلها از رویکرد حداقل مربعات تعمیمیافته استفاده گردیده و اثرات سالها و صنایع نیز کنترل شدهاند. نتایج پژوهش برای کل بازۀ زمانی نشان میدهد که با افزایش کیفیت اقلام تعهدی (بهعنوان متغیر جانشین کیفیت اطلاعات حسابداری)، هزینۀ تأمینمالی از طریق بدهیها، کاهش معناداری دارد و این کاهش برای بخش ذاتی کیفیت اقلام تعهدی بیش از بخش اختیاری آن است. بهعلاوه، یافتهها بیانگر آن است که در دورۀ همهگیری کووید 19، شدّت اثرگذاری کیفیت اقلام تعهدی و بخشهای ذاتی و اختیاری آن بر هزینه بدهی، کاهش داشته است. نتایج آزمونهای تکمیلی با بکارگیری مقادیر رتبهای دهکبندیشدۀ کیفیت اقلام تعهدی، یافتههای اصلی پژوهش را تأیید میکنند.
حسابداری مالی
عباس افلاطونی؛ زهرا نیکبخت؛ کفسان منصوری
چکیده
وجود مازاد وجه نقد در شرکت موجب راکد ماندن منابع میشود و کسری وجه نقد باعث از دست رفتن فرصتهای سرمایهگذاری میگردد. به همین دلیل، شرکتها عموماً سعی میکنند سطح بهینهای از وجه نقد را نگهداری کنند. افزون بر آن، شرکتها تلاش میکنند هرگونه انحراف نگهداشت وجه نقد از سطح بهینۀ آن را به سرعت، تصحیح کنند. سطح نگهداشت وجه نقد و نیز ...
بیشتر
وجود مازاد وجه نقد در شرکت موجب راکد ماندن منابع میشود و کسری وجه نقد باعث از دست رفتن فرصتهای سرمایهگذاری میگردد. به همین دلیل، شرکتها عموماً سعی میکنند سطح بهینهای از وجه نقد را نگهداری کنند. افزون بر آن، شرکتها تلاش میکنند هرگونه انحراف نگهداشت وجه نقد از سطح بهینۀ آن را به سرعت، تصحیح کنند. سطح نگهداشت وجه نقد و نیز سرعت تصحیح شکاف بین نسبت نگهداشت وجه نقد واقعی و نسبت بهینه، تابع عوامل مختلفی است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر راهبردهای تجاری (تدافعی و آیندهنگر) شرکت بر سطح نگهداشت وجه نقد و سرعت تعدیل آن است. در این راستا، از دادههای 120 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازۀ زمانی 1399-1392 (960 سال ـ شرکت) استفاده شده است. جهت برازش مدلهای ایستا از برآوردگر حداقل مربعات معمولی و جهت تخمین مدلهای پویا از رویکرد گشتاورهای تعمیمیافتۀ سیستمی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد شرکتهایی که از راهبرد تجاری آیندهنگر بهرهمند هستند، در مقایسه با شرکتهایی با راهبرد تدافعی، نسبت نگهداشت وجه نقد کوچکتری دارند و فاصلۀ بین نسبت نگهداشت وجه نقد واقعی و نسبت بهینه را با سرعت بیشتری تصحیح میکنند. نتایج آزمونهای تکمیلی که یافتههای اصلی پژوهش را تأیید میکنند با پیشبینیهای مطرح در نظریۀ توازن، سازگاری دارند.