شاخص سودآوری
رضا ملک؛ حسین فخاری
چکیده
چکیده تأثیر عامل سیاست و نظارت سیاسی بر بازار سرمایه سبب شده تا سهم زیادی از پژوهشهای حسابداری و مالی با مباحث سیاسی مرتبط باشد. به همین جهت پژوهش حاضر درصدد بوده است تا تأثیر انتخابات ریاستجمهوری بر مدیریت سود تعهدی و واقعی را با درنظرگیری نقش تعدیلکنندگی "ساختار مالکیت" به دلیل اهمیت آن مورد بررسی قرار دهد. به این منظور اطلاعات ...
بیشتر
چکیده تأثیر عامل سیاست و نظارت سیاسی بر بازار سرمایه سبب شده تا سهم زیادی از پژوهشهای حسابداری و مالی با مباحث سیاسی مرتبط باشد. به همین جهت پژوهش حاضر درصدد بوده است تا تأثیر انتخابات ریاستجمهوری بر مدیریت سود تعهدی و واقعی را با درنظرگیری نقش تعدیلکنندگی "ساختار مالکیت" به دلیل اهمیت آن مورد بررسی قرار دهد. به این منظور اطلاعات مربوط به 122 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران به روش حذف سیستماتیک طی سالهای 1384- 1401 انتخاب شده و به روش همبستگی - رگرسیونی چندگانه مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتهاست. یافتهها نشان داده است، انتخابات ریاستجمهوری تأثیر منفی و معناداری بر میزان مدیریت سود تعهدی و واقعی شرکتها دارد. همچنین با تفکیک صنایع بر اساس ویژگی سیاسی نشان داده شد که در سالهای انتخابات ریاستجمهوری، صنایع سیاسی از طریق مدیریت سود تعهدی و صنایع غیرسیاسی از طریق مدیریت سود واقعی اقدام به مدیریت سود مینمایند. همچنین یافتهها نشان داده است که ساختار مالکیت (میزان مالکیت نهادهای سرمایهگذار) نقش تعدیلگری در اثر انتخابات ریاستجمهوری بر مدیریت سود تعهدی و واقعی ندارد. این یافتههانشان میدهد که در زمان انتخابات ریاستجمهوری به دلیل افزایش حساسیت و نظارت ارکان مختلف اجتماعی و سیاسی بر عملکرد مدیران "هزینۀ سیاسی" افزایش مییابد که این افزایش موجب کاهش مدیریت سود (تعهدی و واقعی) در شرکتها میشود.
شاخص سودآوری
هانیه حکمت؛ وحید حیدرزاده خلیفه کندی؛ راضیه قربانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگری محافظهکاری بر ارتباط میان کیفیت حسابرسی و مدیریت سود است. پژوهش حاضر از نظر روش تحلیلی و از نوع همبستگی است. همچنین این تحقیق براساس ماهیت و ویژگی دادههایی که برای تجزیه و تحلیل فرضیهها استفاده میشوند از نوع تحقیقات کمی محسوب میشود. بهمنظور جمعآوری دادهها، نخست از روش کتابخانهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگری محافظهکاری بر ارتباط میان کیفیت حسابرسی و مدیریت سود است. پژوهش حاضر از نظر روش تحلیلی و از نوع همبستگی است. همچنین این تحقیق براساس ماهیت و ویژگی دادههایی که برای تجزیه و تحلیل فرضیهها استفاده میشوند از نوع تحقیقات کمی محسوب میشود. بهمنظور جمعآوری دادهها، نخست از روش کتابخانهای و سپس از آمارهای ارائهشده توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. یافته های بدست آمده از الگوی رگرسیونی بر نمونهای متشکل از 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره 8 ساله 1394 تا 1401 نشان میدهد که کیفیت حسابرسی ارتباط معکوس و معنادار را با مدیریت سود دارد. از سوی دیگر مشخص گردید محافظهکاری بر ارتباط میان کیفیت حسابرسی و مدیریت سود اثر گذار است. نتیجهگیری میشود محافظهکاری با شناسایی نمودن به موقع زیانها و ایجاد تاخیر در شناسایی سود، منجر به کاهش یافتن مدیریت سود میگردد. از آنجا که کیفیت حسابرسی سبب کاهش یافتن عدم تقارن اطلاعاتی گردیده این امر سبب میگردد دستکاری سود از طریق مدیریت سود کاهش یابد. در همین ارتباط، محافظهکاری نقش مهمی را در محدود کردن گزارشگری فرصت طلبانه مدیران ایفا مینماید. همچنین، محافظهکاری سبب کاهش یافتن انگیزههای شرکت برای مدیریت سود میگردد که این امر سبب کاهش سوگیریهای ناشی از فرصت طلبی در حسابداری شده و آن را کاهش میدهد. پس انتظار بر این است که محافظهکاری نقش تعدیلکنندهای را بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود ایفا کند، یافتههای پژوهش نیز در تایید این انتظارات است.