جواد شکرخواه؛ سید حمید تمنده
چکیده
شناخت و آگاهی از ساختار سرمایه شرکتها از سویی برای سهامداران وسرمایه گذاران بالقوه حائز اهمیت است و از سوی دیگر، اطلاعات در مورد ساختار سرمایه، مورد استفاده اعتباردهندگان قرار میگیرد. تصمیمات تأمین مالی بسیاری از شرکتها به ارزش بازار سهام بستگی دارد. شرکتها برای تأمین مالی بیشتر، زمانی به انتشار سهام اقدام میکنند که ...
بیشتر
شناخت و آگاهی از ساختار سرمایه شرکتها از سویی برای سهامداران وسرمایه گذاران بالقوه حائز اهمیت است و از سوی دیگر، اطلاعات در مورد ساختار سرمایه، مورد استفاده اعتباردهندگان قرار میگیرد. تصمیمات تأمین مالی بسیاری از شرکتها به ارزش بازار سهام بستگی دارد. شرکتها برای تأمین مالی بیشتر، زمانی به انتشار سهام اقدام میکنند که ارزش بازار سهام زیاد است و زمانی به بازخرید سهام اقدام میکنند که ارزش بازار سهام کم است. هدف پژوهش بررسی تأثیر ارزشهای گذشته بازار بر تصمیمات سرمایهگذاری و تغییرات اهرم تجمعی شرکتها از منظر تئوری زمانبندی بازار است. دراین پژوهش بااستفادهازاطلاعاتمالی134شرکتپذیرفتهشدهدربورساوراق بهادارتهرانطیدورهزمانی1391تا1397وبابهرهگیریازروشتجزیه و تحلیل رگرسیون حداقل مربعات تعمیمیافته(GLS) نظریهزمانبندیبازار با فرصتهای رشد و تغییرات اهرم شرکتها آزمون گردید.نتایجپژوهشبیانگر این است که در سطح اطمینان 95% فرضیه اول پژوهش مبنی بر اینکه ارزشهای گذشته بازار بر تصمیمات سرمایهگذاری تأثیر مثبت و معناداری دارد تائید شده و همچنین فرضیه دوم پژوهش مبنی بر اینکه ارزشهای گذشته بازار بر تغییرات اهرم تجمعی تأثیر منفی و معناداری دارد نیز تائید گردید. اینشواهدنظریهزمانبندیبازار مبنی بر اینکه فرصتهای رشد شرکتها با استفاده از نسبت ( ) کنترل میشود و اهرم با نسبت ( ) رابطه معکوس داردراتأییدمیکند. همچنین متغیرهای نسبت داراییهای ثابت و اندازه شرکت بر تصمیمات سرمایه گذاری تأثیر منفی و معناداری دارند در حالی که، سودآوری، اهرم دفتری، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و نقدینگی بر تصمیمات سرمایه گذاری تأثیر مثبت و معناداری دارند. در نهایت سودآوری و نسبت کل بدهیها به کل داراییها بر تغییرات اهرم تجمعی تأثیر منفی و معناداری دارند.