حمزه دیدار؛ غلامرضا منصورفر؛ جبراییل رحیمی
چکیده
استقرار مناسب سازوکارهای حاکمیت شرکتی، اقدامی اساسی برای استفاده بهینه از منابع، شفافیت و رعایت حقوق همه ذینفعان در یک واحد تجاری است. یکی از این سازوکارها، ساختار مالکیت است. مالکیت متقابل (مالکیت شرکت از طریق واحد های فرعی و وابسته خویش) یکی از ساختارهای مالکیتی است که میتواند بر جنبههای مختلف بنگاهها تأثیرگذار ...
بیشتر
استقرار مناسب سازوکارهای حاکمیت شرکتی، اقدامی اساسی برای استفاده بهینه از منابع، شفافیت و رعایت حقوق همه ذینفعان در یک واحد تجاری است. یکی از این سازوکارها، ساختار مالکیت است. مالکیت متقابل (مالکیت شرکت از طریق واحد های فرعی و وابسته خویش) یکی از ساختارهای مالکیتی است که میتواند بر جنبههای مختلف بنگاهها تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مالکیت متقابل بر کارایی شرکت با در نظر گرفتن متغیر میانجی رقابت بازار محصول از طریق روش رگرسیون چندگانه مبتنی بر دادههای تابلویی و آزمون سوبل انجامشده است. از روش تحلیل پوششی دادهها برای اندازهگیری کارایی و از شاخص هرفیندال- هیرشمن برای اندازهگیری رقابت بازار محصول استفادهشده است. آزمونهای انجامشده در خصوص دادههای 120 شرکت در طول سالهای 1388 الی 1393 (720 سال- شرکت) نشان میدهد که مالکیت متقابل با رقابت بازار محصول رابطه مستقیم و معنادار دارد و رقابت بازار محصول با کارایی دارای رابطه معکوس و معنادار است. در ضمن مالکیت متقابل بهصورت غیرمستقیم با تأثیر متغیر میانجی رقابت بازار محصول با کارایی رابطه معکوس و معنادار دارد.
غلامرضا منصورفر؛ بهمن قادری؛ فاطمه دانشیار
دوره 14، شماره 53 ، فروردین 1396، ، صفحه 113-142
چکیده
در این پژوهش، اثر فرضیة سیاسی )هزینه های سیاسی( بر کیفیت گزارش گری مالی با رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری بررسی م ی شود. برای دست یابی به اهداف پژوهش، 66 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سا ل های 1382 تا 1393 به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. هزینه های سیاسی به کمکمتغیرهای مشاهده پذیر نسبت سرمایه بری، درجة ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر فرضیة سیاسی )هزینه های سیاسی( بر کیفیت گزارش گری مالی با رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری بررسی م ی شود. برای دست یابی به اهداف پژوهش، 66 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سا ل های 1382 تا 1393 به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. هزینه های سیاسی به کمکمتغیرهای مشاهده پذیر نسبت سرمایه بری، درجة رقابت در صنعت، نرخ مؤثر مالیاتی، اندازة شرکت، تراکم کارکنان وریسک اندازه گیری می شود و سنجش کیفیت گزارش گری مالی نیز با استفاده از شاخص های کیفیت اقلام تعهدی،کیفیت افشا، پایداری سود و دقت اطلاعات مالی انجام می گیرد. همچنین، متغیرهای نسبت اهرمی و فرصت های رشد به عنوان متغیرهای کنترلی وارد الگوی پژوهش شده اند. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول الگوهای اندازه گیری و ساختاری پژوهش، نتایج حاکی از آن است که هزینه های سیاسی، اثر منفی و معناداری بر کیفیت گزارش گری مالی دارد
بهمن قادری؛ غلامرضا منصورفر؛ فاطمه دانشیار
چکیده
در این پژوهش، اثر فرضیة سیاسی (هزینه های سیاسی) بر کیفیت گزارشگری مالی با رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری بررسی می شود. برای دستیابی به اهداف پژوهش، 66 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 تا 1393 به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. هزینه های سیاسی به کمک متغیرهای مشاهده پذیر ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر فرضیة سیاسی (هزینه های سیاسی) بر کیفیت گزارشگری مالی با رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری بررسی می شود. برای دستیابی به اهداف پژوهش، 66 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 تا 1393 به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. هزینه های سیاسی به کمک متغیرهای مشاهده پذیر نسبت سرمایه بری، درجة رقابت در صنعت، نرخ مؤثر مالیاتی، اندازة شرکت، تراکم کارکنان و ریسک اندازه گیری می شود و سنجش کیفیت گزارشگری مالی نیز با استفاده از شاخص های کیفیت اقلام تعهدی، کیفیت افشا، پایداری سود و دقت اطلاعات مالی انجام می گیرد. همچنین، متغیرهای نسبت اهرمی و فرصت های رشد به عنوان متغیرهای کنترلی وارد الگوی پژوهش شده اند. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول الگوهای اندازه گیری و ساختاری پژوهش، نتایج حاکی از آن است که هزینه های سیاسی، اثر منفی و معناداری بر کیفیت گزارشگری مالی دارد.
حمزه دیدار؛ غلامرضا منصورفر؛ هیوا خجسته
دوره 8، شماره 32 ، دی 1389، ، صفحه 141-168
چکیده
تحقیق حاضر به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که با وجود اهمیت افشا، برای استفاده کنندگان و تهیه کنندگات اطلاعات، چرا برخی شرکتها در مقایسه با دیگر شرکتها اطلاعات کمتری افشا میکنند؟ یا، چرا شرکتهای مختلف هرکدام سطح متفاوتی از اطلاعات را افشا میکنند؟ برای پاسخ به این سوال، اثر خصیصه های شرکتی (اندازه، درجه مشهود بودن دارایی ها، اهرم ...
بیشتر
تحقیق حاضر به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که با وجود اهمیت افشا، برای استفاده کنندگان و تهیه کنندگات اطلاعات، چرا برخی شرکتها در مقایسه با دیگر شرکتها اطلاعات کمتری افشا میکنند؟ یا، چرا شرکتهای مختلف هرکدام سطح متفاوتی از اطلاعات را افشا میکنند؟ برای پاسخ به این سوال، اثر خصیصه های شرکتی (اندازه، درجه مشهود بودن دارایی ها، اهرم مالی، نقدینگی، سودآوری و رشد در سودآوری) بر سطح افشاء 128 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1388-1382 با استفاده از داده های تابلویی سنجیده شده است. براساس نتایج تحقیق، خصوصیاتی مانند درجه مشهود بودن دارایی های، اهرم مالی و سودآوری بر سطح افشاء کل اثرگذاری بوده ولی اندازه و رشد در سودآوری بر سطح افشاء کل اثر معنی داری ندارند. به دلیل ماهیت کاملا متفاوت افشاء اختیاری و غیراختیاری، تحلیل های انجام گرفته در دو سطح افشاء اختیاری و غیراختیاری انجام و مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان میدهد، غالب خصیصه های شرکتی مدنظر تنها بر قسمت اختیاری افشا اثر گذاشته و بر قسمت غیراختیاری اثر نمی گذارند؛ دلیل این نتیجه را میتوان به ماهیت این نوع اطلاعات نسبت داد. به طوری که شرکتها، جدا از چگونگی وضعیت مالی و غیرمالی ملزم به افشاء این نوع اطلاعات هستند. لذا یکی از دلایل تفاوت در سطح افشاء اختیاری شرکتها، تفاوت در خصوصیات شرکتها است.