بورس اوراق بهادار
زهرا حیدری سورشجانی؛ داریوش فروغی؛ علیرضا رهروی دستجردی
چکیده
باور و انتظارات سرمایهگذاران، زمینهساز اتخاذ تصمیمها و شکلدهنده رفتار آنان است. داراییها منبع مهم تصمیمهای فعلی و آتی شرکتها است که نقشحیاتی بر باور سرمایهگذاران دارد. داراییهای حسابداری عدماطمینان در مورد ارزش ذاتی سهم را برطرف میکند و برانتظارات افراد از شرکت تاثیر میگذارد. همچنین آگاهیبخشی داراییهای ...
بیشتر
باور و انتظارات سرمایهگذاران، زمینهساز اتخاذ تصمیمها و شکلدهنده رفتار آنان است. داراییها منبع مهم تصمیمهای فعلی و آتی شرکتها است که نقشحیاتی بر باور سرمایهگذاران دارد. داراییهای حسابداری عدماطمینان در مورد ارزش ذاتی سهم را برطرف میکند و برانتظارات افراد از شرکت تاثیر میگذارد. همچنین آگاهیبخشی داراییهای حسابداری از ویژگیهای سود متمایز است. لذا ممکن است کیفیت سود بر رابطه آگاهیبخشی داراییها و باورهای سرمایهگذاران تاثیرگذار نباشد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه آگاهیبخشی داراییهای حسابداری و باورهای سرمایهگذاران، با تاکید بر اثرات کیفیت سود حسابداری میپردازد. در این راستا نمونهای مشتمل بر 249 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1392-1401 انتخاب و آزمون شدهاست. مدل پژوهش نیز از طریق دادههای پنل با کنترل اثرات سال و صنعت به روش حداقل مربعات معمولی با خطای استاندارد مقاوم (خوشهبندی خطاها در سطح شرکت) برآورد شده است. به علاوه برای محاسبه آگاهیبخشی داراییها از رگرسیون غلتان ده ساله وقفه خالص داراییهای عملیاتی شرکت بر روی سود شرکت استفاده گردید. نتایج نشان داد، آگاهیبخشی داراییها در سطح کل و اختیاری بر باورهای سرمایهگذاران تاثیر مثبت دارد. اما آگاهیبخشی داراییها در سطح عوامل ذاتی بر باورهای سرمایهگذاران تاثیر ندارد. همچنین، کیفیت سود پایین خللی در ارتباط بین آگاهیبخشی داراییها در سطح کل و عوامل اختیاری با باورهای سرمایهگذاران ایجاد نمیکند. این یافتهها میتواند به استفادهکنندگان صورتهای مالی به خصوص سرمایهگذاران و سهامداران کمک نماید تا در حین برآورد ارزش ذاتی سهم در جهت تصمیم سرمایهگذاری، به آگاهیبخشی داراییهای حسابداری نیز توجه زیادی نمایند.
حسابداری مالی
مهشید شهرزادی؛ داریوش فروغی
چکیده
هدف پژوهش حاضر معرفی ریسک دنباله چپ به عنوان محرک ایجاد معمای نوسان-پذیری غیرسیستماتیک و عامل توضیح دهنده بازده منفی ناشی از نوسانپذیری غیرسیستماتیک بالا است. علاوه بر این پژوهش حاضر در تلاش جهت مشخص کردن چگونگی رخدادن این معما است. در پژوهش حاضر از تجزیه و تحلیل پرتفوی تک متغیره و چند متغیره و همچنین رگرسیون فاما و مکبث (1973) استفاده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر معرفی ریسک دنباله چپ به عنوان محرک ایجاد معمای نوسان-پذیری غیرسیستماتیک و عامل توضیح دهنده بازده منفی ناشی از نوسانپذیری غیرسیستماتیک بالا است. علاوه بر این پژوهش حاضر در تلاش جهت مشخص کردن چگونگی رخدادن این معما است. در پژوهش حاضر از تجزیه و تحلیل پرتفوی تک متغیره و چند متغیره و همچنین رگرسیون فاما و مکبث (1973) استفاده شده است. بدین منظور از اطلاعات شرکتهای بورس اوراق بهادار و فرابورس طی سالهای 1384 تا 1398 استفاده شده است. نتاج پژوهش حاضر نشان دهنده وجود معمای نوسانپذیری غیرسیستماتیک (بازده کم سهام با نوسانپذیری غیرسیستماتیک زیاد) و ناهنجاری ریسک دنباله چپ (بازده کم سهام با ریسک دنباله چپ زیاد) در نمونه پژوهش است. بعد از کنترل پرتفویهای مرتب شدهی نوسانپذیری غیرسیستماتیک از بابت ریسک دنباله چپ، کنترل رگرسیون از بابت ریسک دنباله چپ و کنترل مدلهای عاملی با افزودن عامل ریسک دنباله چپ، دیگر معمای نوسانپذیری غیرسیستماتیک قابل تشخیص نیست. براساس یافتههای حاصل از پژوهش حاضر، ریسک دنباله چپ نقش مهمی در توضیح معمای اساسی نوسانپذیری غیرسیستماتیک بازی میکند و دلیل این توضیحدهندگی تحمیل فشار قیمتی سهام با ریسک دنباله چپ بالا بر سهام با نوسانپذیری غیرسیستماتیک بالا است.
سبحان ظفری؛ داریوش فروغی؛ غلامحسین کیانی
چکیده
پیدایش مبنای تعهدی در تهیه صورت های مالی و اندازه گیری سودحسابداری منجر به ایجاد پژوهش های کمی، تجربی واثباتی بسیاری در حوزه کیفیت سود گردید. علیرغم تحقیقات زیاد و متناقض صورت گرفته پیرامون کیفیت سود دربازار سرمایه، هنوز هم موضوع کیفیت سود به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات مدنظر پژوهشگران حوزه بازارسرمایه می باشد. برخی از پژوهش های ...
بیشتر
پیدایش مبنای تعهدی در تهیه صورت های مالی و اندازه گیری سودحسابداری منجر به ایجاد پژوهش های کمی، تجربی واثباتی بسیاری در حوزه کیفیت سود گردید. علیرغم تحقیقات زیاد و متناقض صورت گرفته پیرامون کیفیت سود دربازار سرمایه، هنوز هم موضوع کیفیت سود به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات مدنظر پژوهشگران حوزه بازارسرمایه می باشد. برخی از پژوهش های دهه اخیر کیفیت سود به سمت استفاده از رویکرد کیفی از قبیل متن کاوی به منظور ارایه یک معیار جدید کیفیت سود گرایش پیدا کرده اند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر قابلیت مقایسه و ثبات رویه حسابداری بر کیفیت سود با تاکید بر رویکرد کیفی متن کاوی به منظور ارایه سنجه کیفی معتبر جهت ارزیابی کیفیت سود است. جامعه آماری پژوهش؛ شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نمونه مورد مطالعه پژوهش شامل 90 شرکت در بازه زمانی 1391-1397 است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون چند متغیره از نوع داده های ترکیبی استفاده شده است. کیفیت سود در پژوهش حاضر بر اساس کیفیت اقلام تعهدی شرکت اندازه گیری شده است. همچنین جهت اندازه گیری ثبات رویه حسابداری از تکنیک متن کاوی(مدل فضای برداری) استفاده شده است. نتایج و یافته های پژوهش نشان می دهد که قابلیت مقایسه حسابداری بر کیفیت سود تاثیر مثبت دارد. همچنین نتایج و یافته های پژوهش موید این است که با افزایش ثبات رویه شرکت، کیفیت سود شرکت نیز افزایش می یابد.
داریوش فروغی؛ هادی امیری؛ سیدمحمد الشریف
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر درماندگی مالی بر اثر گذاری اقلام تعهدی بر بازده آتی دارایی ها و بازده آتی سهام است. اقلام تعهدی به دلیل ماهیت برآوردی آن دارای پایداری کمتری نسبت به جریانهای نقدی است، لذا بر بازده اثر گذاری بیشتری دارد؛ اما درماندگی مالی میتواند منجر به افزایش یا کاهش اثر گذاری اقلام تعهدی بر بازده آتی شود. نمونه پژوهش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر درماندگی مالی بر اثر گذاری اقلام تعهدی بر بازده آتی دارایی ها و بازده آتی سهام است. اقلام تعهدی به دلیل ماهیت برآوردی آن دارای پایداری کمتری نسبت به جریانهای نقدی است، لذا بر بازده اثر گذاری بیشتری دارد؛ اما درماندگی مالی میتواند منجر به افزایش یا کاهش اثر گذاری اقلام تعهدی بر بازده آتی شود. نمونه پژوهش شامل 117 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1385تا 1394 میباشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که در شرکتهای درمانده مالی اثر گذاری اقلام تعهدی بر بازده آتی داراییها کمتر است، این امر ناشی از پایداری بیشتر اقلام تعهدی (برآوردهای واقعیتر) در شرکتهای درمانده مالی است. همچنین در شرکتهای درمانده مالی اثر گذاری اقلام تعهدی بر بازده آتی سهام کمتر است، که ناشی از نابهنجاری کمتر اقلام تعهدی (قیمت گذاری نادرست کمتر) در شرکتهای درمانده مالی نسبت به شرکتهای غیر درمانده مالی است.
داریوش فروغی؛ نرگس حمیدیان؛ مینا محمدیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر معیارهای کیفیت سود بر قدر مطلق مازاد بازده سهام و بررسی تواناییهر یک از این معیارها در توضیح مازاد مذکور می باشد. بدین منظور در این پژوهش از هشت معیار کیفیتسود در چهار دسته کلی شامل معیارهای سری زمانی (پایداری و قابلیت پیش بینی سود)، معیارهایهموارسازی سود (نوسان سود یا اقلام تعهدی به نوسان جریان نقد عملیاتی)، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر معیارهای کیفیت سود بر قدر مطلق مازاد بازده سهام و بررسی تواناییهر یک از این معیارها در توضیح مازاد مذکور می باشد. بدین منظور در این پژوهش از هشت معیار کیفیتسود در چهار دسته کلی شامل معیارهای سری زمانی (پایداری و قابلیت پیش بینی سود)، معیارهایهموارسازی سود (نوسان سود یا اقلام تعهدی به نوسان جریان نقد عملیاتی)، معیارهای مبتنی بر اقلامتعهدی (اقلام تعهدی غیرعادی و کیفیت اقلام تعهدی) و معیارهای مبتنی بر بازار (ضریب واکنش سود وارتباط ارزشی) استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 62 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران در دوره زمانی 1376 تا 1392 می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد از بین معیارهای کیفیت سود،معیارهای مبتنی بر اقلام تعهدی و ارتباط ارزشی تاثیر منفی و معناداری بر قدر مطلق مازاد بازده سهام دارند.معیارهای سری زمانی، معیار نوسان اقلام تعهدی به نوسان جریان نقد عملیاتی (هموارسازی) و ضریبواکنش سود تاثیر معنادار ولی مثبت بر قدر مطلق مازاد بازده سهام دارند و معیار نوسان سود به نوسان جریاننقدی (هموارسازی) تاثیر معناداری بر قدر مطلق مازاد بازده سهام ندارد. همچنین از بین معیارهای کیفیتسود، معیارهای مبتنی بر اقلام تعهدی نسبت به سایر معیارها توانایی بیشتری در توضیح قدر مطلق مازاد بازدهسهام دارند
داریوش فروغی؛ سید عباس هاشمی؛ هادی امیری؛ سبحان ظفری
دوره 9، شماره 36 ، دی 1390، ، صفحه 149-169
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه محتوای نسبی اطلاعاتی جریانهای نقد عملیاتی وتأمین مالی صورت جریان نقد سه مرحلهای درمقابل پنج مرحلهای درجهت تشریح بازده آتی سهام میباشد. بازه زمانی پژوهش ازسال 1382تا سال 1388 است. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران بوده؛ که نهایتاً 80 شرکت واجد شرایط دراین مطالعه انتخاب ...
بیشتر
هدف از این پژوهش مقایسه محتوای نسبی اطلاعاتی جریانهای نقد عملیاتی وتأمین مالی صورت جریان نقد سه مرحلهای درمقابل پنج مرحلهای درجهت تشریح بازده آتی سهام میباشد. بازه زمانی پژوهش ازسال 1382تا سال 1388 است. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران بوده؛ که نهایتاً 80 شرکت واجد شرایط دراین مطالعه انتخاب شدند. نوع دادهها جهت آزمون فرضیههای پژوهش دادههای ترکیبی میباشد. جهت آزمون فرضیههای پژوهش از رگرسیونهای چند متغیره ازنوع مقید و نامقید استفاده شده است. روشهای آماری به کاررفته، شامل ضریب تعیین تعدیل شده وآماره والد میباشد. نتایج و یافتههای بدست آمده حاکی از آن است که خالص جریانهای نقدی عملیاتی، و خالص جریانهای نقدی تأمین مالی صورت جریان نقد سهطبقه ای دارای توان نسبی بیشتری نسبت به صورت جریان نقدپنج طبقهای جهت پیشبینی بازده آتی سهام میباشند.
داریوش فروغی
چکیده
مطالعه حاضر به بررسی رابطه محافظه کاری با کارایی سرمایه گذاری دارایی های سرمایه ای می پردازد. معیار محافظه کاری با استفاده از مدل گیولی و هان محاسبه شده است. همچنین جهت بررسی کارایی سرمایه گذاری واحدهای تجاری از دو معیار متفاوت استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش از یک طرف وجود رابطه معنی دار و منفی بین محافظه کاری و سرمایه ...
بیشتر
مطالعه حاضر به بررسی رابطه محافظه کاری با کارایی سرمایه گذاری دارایی های سرمایه ای می پردازد. معیار محافظه کاری با استفاده از مدل گیولی و هان محاسبه شده است. همچنین جهت بررسی کارایی سرمایه گذاری واحدهای تجاری از دو معیار متفاوت استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش از یک طرف وجود رابطه معنی دار و منفی بین محافظه کاری و سرمایه گذاری بیش از حد در دارایی های سرمایه ای و از طرف دیگر بیانگر وجود رابطه معنی دار و مثبت بین کارایی سرمایه گذاری و محافظه کاری می باشد
جعفر باباجانی؛ داریوش فروغی
دوره 1، شماره 2 ، تیر 1382، ، صفحه 39-60
چکیده
امروزه حسابداری اجتماعی گزارشگری اجتماعی شرکتها، به عنوان یکی از رویکردهای با اهمیت حسابداری مطرح است. در کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای کمتر توسعه یافته، مطالعات و تحقیقات متعددی در رابطه با این بخش از حسابداری بعمل آمده است، اما در کشور ما، تا زمان اتمام این پژوهش، هیچ گونه تحقیق علمی در رابطه با گزارشگری اجتماعی شرکت ها و تعیین ...
بیشتر
امروزه حسابداری اجتماعی گزارشگری اجتماعی شرکتها، به عنوان یکی از رویکردهای با اهمیت حسابداری مطرح است. در کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای کمتر توسعه یافته، مطالعات و تحقیقات متعددی در رابطه با این بخش از حسابداری بعمل آمده است، اما در کشور ما، تا زمان اتمام این پژوهش، هیچ گونه تحقیق علمی در رابطه با گزارشگری اجتماعی شرکت ها و تعیین چهارچوب نظری، اهداف و مقاصد این بخش از حسابداری به عمل نیامده بود. پژوهش حاضر تلاشی در جهت دستیابی به مقاصد پیشگفته است. در این پژوهش با استفاده از روش دلفی، 8 عامل مهم و اصلی به عنوان معیارهای جهت ارتقاء سطح مسئولیت پاسخگویی اجتماعی نظام حسابداری و گزارشگری مالی واحدهای انتفاعی ایران، شناسایی شد و با توجه به معیارهای پذیرفته شده و براساس امتیازات اختصاص یافته توسط اعضای گروه دلفی به وضعیت موجود هریک از این عوامل، در نظام فعلی حسابداری و گزارشگری مالی واحدهای انتفاعی ایران، مشخص گردید که نظام فعلی حسابداری و گزارشگری مالی واحدهای انتفاعی ایران از قابلیت های مورد انتظار برای پاسخگویی به مسئولیت اجتماعی، برخوردار نمیباشند.