امین ناظمی؛ علیرضا ممتازیان؛ محسن صالحی نیا
دوره 11، شماره 42 ، تیر 1392، ، صفحه 157-184
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ساز و کارهای حاکمیت شرکتی و کارایی مدیریت موجودی کالا در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. از متغیرهایساختار مالکیت (مالکیت شرکتی، مالکیت مدیریتی، مالکیت نهادی و تمرکز مالکیت) وترکیب هیئت مدیره (اندازه هیأت مدیره، درصد اعضای غیر موظف هیأت مدیره و دوگانگی نقش مدیر عامل) به عنوان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ساز و کارهای حاکمیت شرکتی و کارایی مدیریت موجودی کالا در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. از متغیرهایساختار مالکیت (مالکیت شرکتی، مالکیت مدیریتی، مالکیت نهادی و تمرکز مالکیت) وترکیب هیئت مدیره (اندازه هیأت مدیره، درصد اعضای غیر موظف هیأت مدیره و دوگانگی نقش مدیر عامل) به عنوان معیارهای اندازهگیری حاکمیت شرکتی و از نسبت میانگین موجودی کالا به فروش به عنوان معیار اندازهگیری کارایی مدیریت موجودی کالا استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 75 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1384 تا 1390 است. از تحلیل آماری رگرسیون خطی چندگانه برای آزمون فرضیههای پژوهش استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که بین مالکیت شرکتی، مالکیت مدیریتی و مالکیت نهادی با کارایی مدیریت موجودی کالا رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد، اما بین تمرکز مالکیت با کارایی مدیریت موجودی کالا رابطهای معناداری مشاهده نشد. همچنین رابطه متغیرهای اندازه هیأت مدیره و کارایی مدیریت موجودی کالا مستقیم و معنادار و رابطه بین دوگانگی نقش مدیرعامل و درصد اعضای غیر موظف هیأت مدیره با کارایی مدیریت موجودی کالا شرکتها معکوس و معنادار میباشد.
محمد عرب مازاریزدی؛ رضا طاهرخانی
دوره 8، شماره 29 ، فروردین 1389، ، صفحه 97-113
چکیده
تغییر مالکیت شرکت ها به سوی عمومی شدن به عنوان یک روش کارا و به صرفه، باعث افزایش سرمایه شرکت و درنتیجه توسعه عملیات تجاری آن میشود. نیاز به سرمایه های کلان در واحدهای تجاری و درنتیجه آن، تشکیل شرکتهای سهامی به تفکیک مالکیت از مدیریت در سطح شرکتها و درنتیجه ایجاد تضاد منافع میان مدیران و مالکان منجر شد. طی سالهای اخیر راهبری شرکتی که ...
بیشتر
تغییر مالکیت شرکت ها به سوی عمومی شدن به عنوان یک روش کارا و به صرفه، باعث افزایش سرمایه شرکت و درنتیجه توسعه عملیات تجاری آن میشود. نیاز به سرمایه های کلان در واحدهای تجاری و درنتیجه آن، تشکیل شرکتهای سهامی به تفکیک مالکیت از مدیریت در سطح شرکتها و درنتیجه ایجاد تضاد منافع میان مدیران و مالکان منجر شد. طی سالهای اخیر راهبری شرکتی که دربرگیرنده مجموعه از روابط بین سهامداران، مدیران، حسابرسان و سایر افراد ذی نفع است، به عنوان کاهش دهنده میزان اختلافات بین سهامدارن مختلف و همچنین جدایی مالکیت از کنترل واحد تجاری مطرح شده است. یکی از عوامل بسیار مهم که به کنترل رابطه نمایندگی کمک میکند هیئت مدیره و نوع ترکیب آن است. درنتیجه ضرورت بررسی عوامل مربوط به ترکیب هیئت مدیره و تاثیر آن بر عملکرد شرکت ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نتایج آزمون شش فرضیه مطرح شده در این تحقیق نشان داد که متغیرهای راهبری شرکتی شامل تعداد اعضای هیئت مدیره و تعداد اعضای غیرموظف هیئت مدیره و تعداد سهامداران عمده هیچ تاثیری بر بازده حقوق صاحبان سهام ندارد، اما از سوی دیگر این متغیرها بر Qتوبین موثر هستند. نتایج نشان داد که تعداد اعضای هیئت مدیره تاثیر منفی و البته کم اهمیتی بر Qتوبین دارد، ولی تعداد اعضای غیرموظف هیئت مدیره و تعداد سهامداران عمده دارای تاثیر مثبت و البته ناچیز بر Qتوبین هستند.