محمدعلی ساری؛ حسین اعتمادی؛ سحر سپاسی
دوره 14، شماره 54 ، تیر 1396، ، صفحه 6-24
چکیده
هدف این پژوهش،بررسی ریسک مالیاتی سیاستگذاری های مالیاتی شرکت ها می باشد. برای این منظور نرخ موثرمالیات پایین تر به عنوان سیاست کمینه سازی مالیاتی، و بی ثباتی وضعیت مالیاتی در طول زمان نیز به عنوان ریسکمالیاتی درنظر گرفته شده است. یافته های پژوهش با استفاده از اطلاعات 114 شرکت طی سالهای 1387 تا 1393 نشانمی دهد که کاهش نرخ موثر مالیاتی تاثیر ...
بیشتر
هدف این پژوهش،بررسی ریسک مالیاتی سیاستگذاری های مالیاتی شرکت ها می باشد. برای این منظور نرخ موثرمالیات پایین تر به عنوان سیاست کمینه سازی مالیاتی، و بی ثباتی وضعیت مالیاتی در طول زمان نیز به عنوان ریسکمالیاتی درنظر گرفته شده است. یافته های پژوهش با استفاده از اطلاعات 114 شرکت طی سالهای 1387 تا 1393 نشانمی دهد که کاهش نرخ موثر مالیاتی تاثیر منفی معناداری بر بی ثباتی وضعیت مالیاتی در طول زمان دارد؛ به این معنیکه شرکتهای با نرخ موثر مالیات کمتر، نمی توانند پرداخت مالیات کمتر در طول زمان را ثابت نگه دارند و لذا ریسکمالیاتی آنها بالا است. براین اساس می توان گفت که سیاست کمینه سازی مالیات، بدلیل پیامد ریسک مالیاتی، از نوعاجتناب مالیاتی پرریسک می باشد. نتایج حاصل از بررسی تاثیر ویژگیهای خاص شرکتها بر طرح ریزی مالیات نشانمی دهد که نوسان سود، ریسک مالیاتی شرکت را افزایش می دهد. در شرکتهای کوچک نیز ریسک مالیاتی بیشتربوده و اهرم مالی نیز بدلیل مکانیزمهای نظارتی تبعی، ریسک مالیاتی را کاهش می دهد . این یافته شواهد جدیدی رادرخصوص اثرگذاری تصمیم گذاری مالیاتی بر عملکرد کلی شرکت فراهم می نماید. افزون براین، یافته های اینپژوهش می تواند به ارزیابی ریسک مالیاتی شرکتها براساس سیاست های مالیاتی آنها کمک کند.
محمدعلی ساری؛ حسین اعتمادی؛ سحر سپاسی
چکیده
هدف این پژوهش،بررسی ریسک مالیاتی سیاستگذاریهای مالیاتی شرکتها میباشد. برای این منظور نرخ موثر مالیات پایینتر به عنوان سیاست کمینه سازی مالیاتی، و بی ثباتی وضعیت مالیاتی در طول زمان نیز به عنوان ریسک مالیاتی درنظر گرفته شده است. یافتههای پژوهش با استفاده از اطلاعات 114 شرکت طی سالهای 1387 تا 1393 نشان میدهد که کاهش نرخ موثر مالیاتی ...
بیشتر
هدف این پژوهش،بررسی ریسک مالیاتی سیاستگذاریهای مالیاتی شرکتها میباشد. برای این منظور نرخ موثر مالیات پایینتر به عنوان سیاست کمینه سازی مالیاتی، و بی ثباتی وضعیت مالیاتی در طول زمان نیز به عنوان ریسک مالیاتی درنظر گرفته شده است. یافتههای پژوهش با استفاده از اطلاعات 114 شرکت طی سالهای 1387 تا 1393 نشان میدهد که کاهش نرخ موثر مالیاتی تاثیر منفی معناداری بر بی ثباتی وضعیت مالیاتی در طول زمان دارد؛ به این معنی که شرکتهای با نرخ موثر مالیات کمتر، نمیتوانند پرداخت مالیات کمتر در طول زمان را ثابت نگه دارند و لذا ریسک مالیاتی آنها بالا است. براین اساس میتوان گفت که سیاست کمینه سازی مالیات، بدلیل پیامد ریسک مالیاتی، از نوع اجتناب مالیاتی پرریسک میباشد. نتایج حاصل از بررسی تاثیر ویژگیهای خاص شرکتها بر طرح ریزی مالیات نشان میدهد که نوسان سود، ریسک مالیاتی شرکت را افزایش میدهد. در شرکتهای کوچک نیز ریسک مالیاتی بیشتر بوده و اهرم مالی نیز بدلیل مکانیزمهای نظارتی تبعی، ریسک مالیاتی را کاهش میدهد. این یافته شواهد جدیدی را درخصوص اثرگذاری تصمیمگذاری مالیاتی بر عملکرد کلی شرکت فراهم می نماید. افزون براین، یافتههای این پژوهش میتواند به ارزیابی ریسک مالیاتی شرکتها براساس سیاستهای مالیاتی آنها کمک کند.
رضا حصارزاده؛ حسین اعتمادی؛ عادل آذر؛ علی رحمانی
چکیده
پژوهش حاضر با استفاده از اطلاعات مالی سالهای 1380 تا 1389 شرکتهای پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار، در مرحله اول ضمن بررسی چگونگی ارتباط 14 مورد از معیارهای مرسوم کیفیت با یکدیگر، آنها را با عدم اطمینان به عنوان یک سنجه واحد، مورد آزمون قرار میدهد. سپس در مرحله دوم با استفاده از روششناسی درخت تصمیم فازی، چگونگی موازنه معیارهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با استفاده از اطلاعات مالی سالهای 1380 تا 1389 شرکتهای پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار، در مرحله اول ضمن بررسی چگونگی ارتباط 14 مورد از معیارهای مرسوم کیفیت با یکدیگر، آنها را با عدم اطمینان به عنوان یک سنجه واحد، مورد آزمون قرار میدهد. سپس در مرحله دوم با استفاده از روششناسی درخت تصمیم فازی، چگونگی موازنه معیارهای کیفیت و ترکیبی از آن معیارها که می- تواند به کمینهسازی عدم اطمینان منتهی گردد، شناسایی مینماید. یافتههای حاصل از مرحله اول، نشان می- دهد اولا بین بیشتر معیارهای مرسوم کیفیت، ارتباط معنیداری وجود دارد و این ارتباطات در برخی از موارد معکوس میباشد، ثانیا برخی از معیارها، سبب کاهش عدم اطمینان میگردد و ثالثا بعد معیارهایکیفیت قابل کاهش است. یافتههای حاصل از مرحله دوم، سه مسیر تعاملی بین معیارهای کیفیت، جهت کمینهسازی عدم اطمینان را نشان میدهد و مهمترین معیارهای کیفیت را معرفی مینماید.