حسابداری وجنبه های مختلف مالی
شکراله خواجوی؛ ثریا ویسی حصار
چکیده
سیاست تقسیم سود یکی از مهمترین مباحث مطرح در ادبیات مالی است. یکی از انگیزههای مدیران عامل قدرتمند برای پرداخت سود، ایجاد شهرت در بازارهای سرمایه است تا تأمین مالی خارجی را با شرایط مطلوب کسب کنند. با اینحال، ارزش خالص مورد انتظار چنین شهرتی به احتمال تأمین مالی خارجی که با سودآوری پایین و نوسان بالای جریان وجه نقد مرتبط است، بستگی ...
بیشتر
سیاست تقسیم سود یکی از مهمترین مباحث مطرح در ادبیات مالی است. یکی از انگیزههای مدیران عامل قدرتمند برای پرداخت سود، ایجاد شهرت در بازارهای سرمایه است تا تأمین مالی خارجی را با شرایط مطلوب کسب کنند. با اینحال، ارزش خالص مورد انتظار چنین شهرتی به احتمال تأمین مالی خارجی که با سودآوری پایین و نوسان بالای جریان وجه نقد مرتبط است، بستگی دارد. بنابراین، این پژوهش درصدد است تا تأثیر قدرت مدیرعامل بر احتمال پرداخت سود سهام را در شرایط سودآوری پایین و نوسان بالای جریان وجه نقد بررسی نماید. در این راستا، 128 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1393 تا 1400 بررسی شدند. نتایج نشان میدهد قدرت مدیرعامل بر پرداخت و افزایش سود سهام تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین، سودآوری پایین و نوسان بالای جریان وجه نقد، تأثیر منفی قدرت مدیرعامل بر افزایش سود سهام را افزایش میدهد. اما بر ارتباط بین قدرت مدیرعامل و پرداخت سود سهام اثر تعدیلکننده معناداری ندارد. محدودیت مالی نیز بر ارتباط بین قدرت مدیرعامل با پرداخت و افزایش سود سهام اثر تعدیلکننده معناداری ندارد.
حسابداری وجنبه های مختلف مالی
سامان محمدی؛ زهرا اوریایی؛ علی نادری
چکیده
با توجه به تأثیر قدرت مدیرعامل بر عملکرد بانک، مدیران عامل میتوانند در انجام مسئولیتپذیری اجتماعی و در مدیریت سود نقش داشته باشند و در حوزه گزارشگری مالی، باوجود پیامدهای متفاوت اعمال مدیریت سود در بانکها و اثرات آن روی صنایع دیگر و اقتصاد کلان، بانکها بیشتر از سازمانهای غیرمالی به شیوههای مدیریت سود تمایل دارند. علاوه ...
بیشتر
با توجه به تأثیر قدرت مدیرعامل بر عملکرد بانک، مدیران عامل میتوانند در انجام مسئولیتپذیری اجتماعی و در مدیریت سود نقش داشته باشند و در حوزه گزارشگری مالی، باوجود پیامدهای متفاوت اعمال مدیریت سود در بانکها و اثرات آن روی صنایع دیگر و اقتصاد کلان، بانکها بیشتر از سازمانهای غیرمالی به شیوههای مدیریت سود تمایل دارند. علاوه بر این، به دلیل عدم شفافیت و عدم تقارن اطلاعاتی، بانکها ملزم به ارائه بازخورد به جامعه بیش از سایر صنایع هستند. براین اساس، پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر قدرت مدیرعامل بر رابطۀ بین مسئولیتپذیری اجتماعی و مدیریت سود بانکها صورت گرفته است. بدین منظور نمونه پژوهش شامل 16 بانک پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران در بازه زمانی سال 1395 تا 1400 برای آزمون فرضیههای پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. یافتههای حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان دادند که مسئولیتپذیری اجتماعی بر مدیریت سود بانکها تأثیر منفی و معناداری دارند. این بدان معناست که افزایش مسئولیتپذیری اجتماعی موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و کاهش عدم شفافیت اطلاعات مالی و درنتیجه کاهش مدیریت سود بانکها میشوند. همچنین یافتههای پژوهش نشان دادند، قدرت مدیرعامل در تعدیل رابطۀ مسئولیتپذیری اجتماعی و مدیریت سود بانکها نقشی ندارد.
حسابداری مالی
روح اله عرب؛ محمد غلامرضاپور؛ نرجس امیرنیا؛ سید پوریا کاظمی
چکیده
بر اساس نظریههای همسویی و سنگربندی، قدرت مدیرعامل شرکت ممکن است از طریق افزایش کیفیت سود و کاهش ریسک حسابرسی منجر به کاهش حقالزحمه حسابرسی شود، یا از طریق مدیریت سود فرصت طلبانه و گزارشگری مالی متقلبانه منجر به افزایش مشکلات نمایندگی و ریسک حسابرسی و در نهایت افزایش حقالزحمه حسابرسی گردد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ...
بیشتر
بر اساس نظریههای همسویی و سنگربندی، قدرت مدیرعامل شرکت ممکن است از طریق افزایش کیفیت سود و کاهش ریسک حسابرسی منجر به کاهش حقالزحمه حسابرسی شود، یا از طریق مدیریت سود فرصت طلبانه و گزارشگری مالی متقلبانه منجر به افزایش مشکلات نمایندگی و ریسک حسابرسی و در نهایت افزایش حقالزحمه حسابرسی گردد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه قدرت مدیرعامل و حقالزحمه حسابرسی و مطالعه اثر تعدیلکنندگی مالکیت خانوادگی بر این رابطه با توجه به نظریههای همسویی و سنگربندی میباشد. برای آزمون فرضیههای پژوهش از اطلاعات مالی 88 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی بین سالهای 1391 تا 1398 استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمونهای آماری پژوهش نشان میدهد که بین قدرت مدیرعامل و حقالزحمه حسابرسی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد، مالکیت خانوادگی نیز رابطه بین قدرت مدیرعامل و حقالزحمه حسابرسی را تعدیل و تشدید مینماید.