رضا حصارزاده؛ حسین اعتمادی؛ عادل آذر؛ علی رحمانی
چکیده
پژوهش حاضر با استفاده از اطلاعات مالی سالهای 1380 تا 1389 شرکتهای پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار، در مرحله اول ضمن بررسی چگونگی ارتباط 14 مورد از معیارهای مرسوم کیفیت با یکدیگر، آنها را با عدم اطمینان به عنوان یک سنجه واحد، مورد آزمون قرار میدهد. سپس در مرحله دوم با استفاده از روششناسی درخت تصمیم فازی، چگونگی موازنه معیارهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با استفاده از اطلاعات مالی سالهای 1380 تا 1389 شرکتهای پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار، در مرحله اول ضمن بررسی چگونگی ارتباط 14 مورد از معیارهای مرسوم کیفیت با یکدیگر، آنها را با عدم اطمینان به عنوان یک سنجه واحد، مورد آزمون قرار میدهد. سپس در مرحله دوم با استفاده از روششناسی درخت تصمیم فازی، چگونگی موازنه معیارهای کیفیت و ترکیبی از آن معیارها که می- تواند به کمینهسازی عدم اطمینان منتهی گردد، شناسایی مینماید. یافتههای حاصل از مرحله اول، نشان می- دهد اولا بین بیشتر معیارهای مرسوم کیفیت، ارتباط معنیداری وجود دارد و این ارتباطات در برخی از موارد معکوس میباشد، ثانیا برخی از معیارها، سبب کاهش عدم اطمینان میگردد و ثالثا بعد معیارهایکیفیت قابل کاهش است. یافتههای حاصل از مرحله دوم، سه مسیر تعاملی بین معیارهای کیفیت، جهت کمینهسازی عدم اطمینان را نشان میدهد و مهمترین معیارهای کیفیت را معرفی مینماید.
جعفر باباجانی؛ عادل آذر؛ مرتضی معیری
دوره 9، شماره 33 ، فروردین 1390، ، صفحه 1-37
چکیده
طی دو دهه گذشته نظام حسابداری و گزارشگری بخش عمومی تحت تاثیر تحولات شگرفی قرار گرفته است.هدف اینگونه تحولات غالباً چیره شدن بر موانع نظام دیوان سالارانه ای است که مانع از استفاده کارا از منابعمحدود می گردد. پیاده سازی تغییرات و تحولات گسترده در بخش عمومی کشورهای توسعه یافته و حتی درحال توسعه موجب گردید که فرآیند تحولات مورد بررسی ...
بیشتر
طی دو دهه گذشته نظام حسابداری و گزارشگری بخش عمومی تحت تاثیر تحولات شگرفی قرار گرفته است.هدف اینگونه تحولات غالباً چیره شدن بر موانع نظام دیوان سالارانه ای است که مانع از استفاده کارا از منابعمحدود می گردد. پیاده سازی تغییرات و تحولات گسترده در بخش عمومی کشورهای توسعه یافته و حتی درحال توسعه موجب گردید که فرآیند تحولات مورد بررسی محققان بسیاری قرار گیرد. نتایج این تحقیقاتبیانگر آن است که بیشتر این تحولات در قالب یکسری از عوامل و محرک ها قابل تبیین است و کشورهایی کهتحولات موفقی را تجربه نموده اند نیز معمولاً از این مدل ها پیروی کرده اند. در این مقاله تلاش شده است کهادبیات موضوع مربوط به این گونه تحولات مورد بررسی قرار گرفته و محرک ها و عوامل تاثیرگذار بر تحولدر نظام پاسخگویی مالی و عملیاتی بخش عمومی ایران از منظر خبرگان ایرانی استخراج شود. بر این اساس بااستفاده از روش تحقیق دلفی و نظرخواهی از تعداد 241 نفر از خبرگان کشور، محرک ها و عوامل کلیدیوقوع تحول در نظام پاسخ گویی مالی و عملیاتی بخش عمومی ایران شناسایی گردیده و جایگاه آنها در شرایطکنونی کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است.