حسین اعتمادی؛ احمدرضا معروفی؛ زهره محمدی شاد
چکیده
حسابداران در تمامی جهان امروزه آموزه های حسابداری را با این تصور به کار می گیرند و در اختیار دیگران قرار می دهند، که آنچه ارایه میدهند چیزی جز یک اندازهگیری خنثی و بیطرفانه از رویدادهای اقتصادی نیست. اما در واقع، این اعداد بر مبنای استانداردها و رویههایی ایجاد شده است که یک گفتمان مشخص را با خود همراه دارد. در این مقاله به تدقیق ...
بیشتر
حسابداران در تمامی جهان امروزه آموزه های حسابداری را با این تصور به کار می گیرند و در اختیار دیگران قرار می دهند، که آنچه ارایه میدهند چیزی جز یک اندازهگیری خنثی و بیطرفانه از رویدادهای اقتصادی نیست. اما در واقع، این اعداد بر مبنای استانداردها و رویههایی ایجاد شده است که یک گفتمان مشخص را با خود همراه دارد. در این مقاله به تدقیق این گفتمان پرداختیم تا مشخص کنیم چه چیزی با این اعداد به ظاهر خنثی به مخاطبان حسابداری منتقل میشود و از این طریق کدام مراقبه جایگزین کدام تنبیه شده است. برای این منظور "مفاهیم نظری گزارشگری مالی" که به عنوان اصول نگرش حسابداری شناخته میشود و مبنای تدوین استانداردهای حسابداری میباشد را مورد تحلیل گفتمان و محتوا قرار میدهیم. حسابداران با انتقال گفتمان این بیانیه، در عملکرد خود مروج اندیشهای ناگفته و نانوشته هستند که کشور را رو به تباهی میبرد؛ غیبتگرایی و نامسیولیتی.
محمدعلی ساری؛ حسین اعتمادی؛ سحر سپاسی
چکیده
هدف این پژوهش،بررسی ریسک مالیاتی سیاستگذاریهای مالیاتی شرکتها میباشد. برای این منظور نرخ موثر مالیات پایینتر به عنوان سیاست کمینه سازی مالیاتی، و بی ثباتی وضعیت مالیاتی در طول زمان نیز به عنوان ریسک مالیاتی درنظر گرفته شده است. یافتههای پژوهش با استفاده از اطلاعات 114 شرکت طی سالهای 1387 تا 1393 نشان میدهد که کاهش نرخ موثر مالیاتی ...
بیشتر
هدف این پژوهش،بررسی ریسک مالیاتی سیاستگذاریهای مالیاتی شرکتها میباشد. برای این منظور نرخ موثر مالیات پایینتر به عنوان سیاست کمینه سازی مالیاتی، و بی ثباتی وضعیت مالیاتی در طول زمان نیز به عنوان ریسک مالیاتی درنظر گرفته شده است. یافتههای پژوهش با استفاده از اطلاعات 114 شرکت طی سالهای 1387 تا 1393 نشان میدهد که کاهش نرخ موثر مالیاتی تاثیر منفی معناداری بر بی ثباتی وضعیت مالیاتی در طول زمان دارد؛ به این معنی که شرکتهای با نرخ موثر مالیات کمتر، نمیتوانند پرداخت مالیات کمتر در طول زمان را ثابت نگه دارند و لذا ریسک مالیاتی آنها بالا است. براین اساس میتوان گفت که سیاست کمینه سازی مالیات، بدلیل پیامد ریسک مالیاتی، از نوع اجتناب مالیاتی پرریسک میباشد. نتایج حاصل از بررسی تاثیر ویژگیهای خاص شرکتها بر طرح ریزی مالیات نشان میدهد که نوسان سود، ریسک مالیاتی شرکت را افزایش میدهد. در شرکتهای کوچک نیز ریسک مالیاتی بیشتر بوده و اهرم مالی نیز بدلیل مکانیزمهای نظارتی تبعی، ریسک مالیاتی را کاهش میدهد. این یافته شواهد جدیدی را درخصوص اثرگذاری تصمیمگذاری مالیاتی بر عملکرد کلی شرکت فراهم می نماید. افزون براین، یافتههای این پژوهش میتواند به ارزیابی ریسک مالیاتی شرکتها براساس سیاستهای مالیاتی آنها کمک کند.