سید مرتضی مرتضوی؛ جواد شکرخواه؛ جعفر باباجانی
چکیده
نظام کنترلهای داخلی، مبنای عملیات بانکداری سالم و ایمن است و مدیریت را در جهت حفظ منابع و منافع بانک یاری مینماید. از آنجا که بهبود عملکرد نظام کنترلهای داخلی، مستلزم شناخت وضعیت کنونی آن میباشد، در این تحقیق تلاش شد تا وضعیت موجود استقرار نظام کنترلهای داخلی در بانکهای ایران مورد ارزیابی قرار گیرد. برای این منظور، در پرسشنامه ...
بیشتر
نظام کنترلهای داخلی، مبنای عملیات بانکداری سالم و ایمن است و مدیریت را در جهت حفظ منابع و منافع بانک یاری مینماید. از آنجا که بهبود عملکرد نظام کنترلهای داخلی، مستلزم شناخت وضعیت کنونی آن میباشد، در این تحقیق تلاش شد تا وضعیت موجود استقرار نظام کنترلهای داخلی در بانکهای ایران مورد ارزیابی قرار گیرد. برای این منظور، در پرسشنامه طراحی شده از خبرگان خواسته شد تا وضعیت موجود شاخصهای اثرگذار در استقرار نظام کنترلهای داخلی بانکها را با در نظر گرفتن میزان اهمیت این شاخصها ارزیابی کنند. پاسخهای دریافتی با بهرهگیری از روشهای دلفی فازی، تحلیل شکاف فازی، تحلیل اهمیت- عملکرد و آزمون مقایسه زوجی، تجزیه و تحلیل شده است. طبق نظر خبرگان، وضعیت موجود همه شاخصهای اثرگذار در استقرار نظام کنترلهای داخلی بانکها نامطلوب ارزیابی شد. یافتههای حاصل از تحلیل شکاف فازی نیز بیانگر آن است که بجز 3 شاخص، بین وضعیت موجود (آنچه هست) و وضعیت مطلوب (آنچه که باید باشد) شاخصها شکاف معنادار وجود دارد. همچنین طبق یافتههای تحلیل اهمیت- عملکرد، از مجموع 119 شاخص مورد مطالعه، 113 شاخص علیرغم برخورداری از اهمیت بالا، عملکرد قابل قبولی ندارند. علاوه بر این، بر اساس نتایج آزمون مقایسه زوجی میتوان نتیجه گرفت که بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب شاخصهای اثرگذار در استقرار ابعاد پنجگانه نظام کنترلهای داخلی بانکهای کشور یعنی محیط کنترلی، ارزیابی ریسک، فعالیتهای کنترلی، اطلاعات و ارتباطات و فعالیتهای پایشی اختلاف معنادار وجود دارد.
جواد شکرخواه؛ فرشته احمدی پاک؛ اسحاق بهشور
چکیده
هدف این پژوهش بررسی نقش حسابرسان مستقل و کمیته حسابرسی در کاهش ریسک تقلب میباشد. مطالعات پیشین نشان میدهند که تمام حسابرسان یا کمیتههای حسابرسی به یک اندازه در تشخیص ریسک تقلب با استفاده از معیارهای غیرمالی و کاهش این ریسک مهارت ندارند. بر این اساس، این پژوهش به بررسی اثرات حسابرس مستقل و رئیس کمیته حسابرسی بر احتمال بروز تقلب ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی نقش حسابرسان مستقل و کمیته حسابرسی در کاهش ریسک تقلب میباشد. مطالعات پیشین نشان میدهند که تمام حسابرسان یا کمیتههای حسابرسی به یک اندازه در تشخیص ریسک تقلب با استفاده از معیارهای غیرمالی و کاهش این ریسک مهارت ندارند. بر این اساس، این پژوهش به بررسی اثرات حسابرس مستقل و رئیس کمیته حسابرسی بر احتمال بروز تقلب در صورتهای مالی میپردازد. در این راستا، اقدام به تدوین فرضیات جهت آزمون ارتباط بین تلاش حسابرس، دوره تصدی حسابرس، دوره تصدی رئیس کمیته حسابرسی، تخصص حسابرس و تخصص رئیس کمیته حسابرسی با احتمال کاهش ریسک تقلب شده است. قلمرو این پژوهش، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1393-1397 میباشد. آزمون فرضیات با استفاده از رگرسیون لوجستیک انجام پذیرفت. یافتهها حاکی از رابطه منفی معنادار بین تلاش حسابرس، دوره تصدی حسابرس و رئیس کمیته حسابرسی و تخصص حسابرس و رئیس کمیته حسابرسی با ریسک تقلب میباشد. همچنین، رابطه معناداری بین تخصص رئیس کمیته حسابرسی و احتمال ریسک تقلب یافت نشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که فرآیند حسابرسی میتواند ریسک تقلب را کاهش دهد اما هر نوع تخصصی در کمیته حسابرسی نمیتواند مفید باشد.
جواد شکرخواه؛ سید حمید تمنده
چکیده
شناخت و آگاهی از ساختار سرمایه شرکتها از سویی برای سهامداران وسرمایه گذاران بالقوه حائز اهمیت است و از سوی دیگر، اطلاعات در مورد ساختار سرمایه، مورد استفاده اعتباردهندگان قرار میگیرد. تصمیمات تأمین مالی بسیاری از شرکتها به ارزش بازار سهام بستگی دارد. شرکتها برای تأمین مالی بیشتر، زمانی به انتشار سهام اقدام میکنند که ...
بیشتر
شناخت و آگاهی از ساختار سرمایه شرکتها از سویی برای سهامداران وسرمایه گذاران بالقوه حائز اهمیت است و از سوی دیگر، اطلاعات در مورد ساختار سرمایه، مورد استفاده اعتباردهندگان قرار میگیرد. تصمیمات تأمین مالی بسیاری از شرکتها به ارزش بازار سهام بستگی دارد. شرکتها برای تأمین مالی بیشتر، زمانی به انتشار سهام اقدام میکنند که ارزش بازار سهام زیاد است و زمانی به بازخرید سهام اقدام میکنند که ارزش بازار سهام کم است. هدف پژوهش بررسی تأثیر ارزشهای گذشته بازار بر تصمیمات سرمایهگذاری و تغییرات اهرم تجمعی شرکتها از منظر تئوری زمانبندی بازار است. دراین پژوهش بااستفادهازاطلاعاتمالی134شرکتپذیرفتهشدهدربورساوراق بهادارتهرانطیدورهزمانی1391تا1397وبابهرهگیریازروشتجزیه و تحلیل رگرسیون حداقل مربعات تعمیمیافته(GLS) نظریهزمانبندیبازار با فرصتهای رشد و تغییرات اهرم شرکتها آزمون گردید.نتایجپژوهشبیانگر این است که در سطح اطمینان 95% فرضیه اول پژوهش مبنی بر اینکه ارزشهای گذشته بازار بر تصمیمات سرمایهگذاری تأثیر مثبت و معناداری دارد تائید شده و همچنین فرضیه دوم پژوهش مبنی بر اینکه ارزشهای گذشته بازار بر تغییرات اهرم تجمعی تأثیر منفی و معناداری دارد نیز تائید گردید. اینشواهدنظریهزمانبندیبازار مبنی بر اینکه فرصتهای رشد شرکتها با استفاده از نسبت ( ) کنترل میشود و اهرم با نسبت ( ) رابطه معکوس داردراتأییدمیکند. همچنین متغیرهای نسبت داراییهای ثابت و اندازه شرکت بر تصمیمات سرمایه گذاری تأثیر منفی و معناداری دارند در حالی که، سودآوری، اهرم دفتری، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و نقدینگی بر تصمیمات سرمایه گذاری تأثیر مثبت و معناداری دارند. در نهایت سودآوری و نسبت کل بدهیها به کل داراییها بر تغییرات اهرم تجمعی تأثیر منفی و معناداری دارند.
جواد شکرخواه؛ قاسم بولو؛ محمد حقیقت
چکیده
در چارچوب مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای اثرتمامیعواملمؤثربربازدهموردانتظار،دربتاخلاصه میشود. واقعینبودن بسیاریازمفروضاتاین مدل، زمینهتوسعهوگسترشمدلهای قیمتگذاری دیگری را فراهم ساخت کههریک،بهنوبهخودبانقضیکیازمفروضاتیادشده،منجر به توسعه مدلهای جدیدی گردید. از جمله مباحث نوین و مطروحه در این حوزه میتوان ...
بیشتر
در چارچوب مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای اثرتمامیعواملمؤثربربازدهموردانتظار،دربتاخلاصه میشود. واقعینبودن بسیاریازمفروضاتاین مدل، زمینهتوسعهوگسترشمدلهای قیمتگذاری دیگری را فراهم ساخت کههریک،بهنوبهخودبانقضیکیازمفروضاتیادشده،منجر به توسعه مدلهای جدیدی گردید. از جمله مباحث نوین و مطروحه در این حوزه میتوان به گنجانده شدن عوامل چولگی و کشیدگی در مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای اشاره کرد. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر گشتاورهای مرتبه سوم و چهارم بر بازده آتی سهام با استفاده از دادههای مقطعی و براساس مدل فاما – مکبث پرداخته است. این پژوهش، به لحاظ هدف کاربردی و از نوعپژوهشهای توصیفی - همبستگی میباشد که در آن تأثیر چولگی و کشیدگی توزیع بازده سهام و نوسانات غیرسیستماتیک بر بازده آتی سهام از طریق سه فرضیه مورد آزمون قرار گرفت. برای انجام این پژوهش، نمونهای متشکل از 76 شرکت از میان شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، دربازه زمانی 1389 الی 1393 به روش حذف سیستماتیک انتخاب شد. براساس نتایج پژوهش، ضریب چولگی، گشتاور مرتبه سوم، بر بازدهی آتی سهام تأثیرگذار بوده و رابطه منفی با آن دارد. به بیان دیگر، هرچه چولگی منفی توزیع بیشتر باشد، بازدهی آتی سهام بیشتر خواهد بود. همچنین نوسانات غیرسیستماتیک بازده سهام تأثیر مثبت بر بازدهی آتی سهام دارد. به عبارت دیگر، سرمایهگذار با تحمل ریسک بیشتر به واسطه افزایش نوسانات غیرسیستماتیک، انتظار بازدهی بیشتری در آینده را دارد.
جواد شکرخواه؛ قاسم بولو؛ محمد حقیقت
چکیده
در چارچوب مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای اثر تمامی عوامل مؤثر بر بازده مورد انتظار، در بتا خلاصه میشود. واقعی نبودن بسیاری از مفروضات این مدل، زمینه توسعه و گسترش مدلهای قیمتگذاری دیگری را فراهم ساخت که هریک، به نوبه خود با نقض یکی از مفروضات یادشده، منجر به توسعه مدلهای جدیدی گردید. از جمله مباحث نوین و مطروحه در این ...
بیشتر
در چارچوب مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای اثر تمامی عوامل مؤثر بر بازده مورد انتظار، در بتا خلاصه میشود. واقعی نبودن بسیاری از مفروضات این مدل، زمینه توسعه و گسترش مدلهای قیمتگذاری دیگری را فراهم ساخت که هریک، به نوبه خود با نقض یکی از مفروضات یادشده، منجر به توسعه مدلهای جدیدی گردید. از جمله مباحث نوین و مطروحه در این حوزه میتوان به گنجانده شدن عوامل چولگی و کشیدگی در مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای اشاره کرد. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر گشتاورهای مرتبه سوم و چهارم بر بازده آتی سهام با استفاده از دادههای مقطعی و براساس مدل فاما – مکبث پرداخته است. این پژوهش، به لحاظ هدف کاربردی و از نوع پژوهشهای توصیفی - همبستگی میباشد که در آن تأثیر چولگی و کشیدگی توزیع بازده سهام و نوسانات غیرسیستماتیک بر بازده آتی سهام از طریق سه فرضیه مورد آزمون قرار گرفت. برای انجام این پژوهش، نمونهای متشکل از 76 شرکت از میان شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 1389 الی 1393 به روش حذف سیستماتیک انتخاب شد. براساس نتایج پژوهش، ضریب چولگی، گشتاور مرتبه سوم، بر بازدهی آتی سهام تأثیرگذار بوده و رابطه منفی با آن دارد. به بیان دیگر، هرچه چولگی منفی توزیع بیشتر باشد، بازدهی آتی سهام بیشتر خواهد بود. همچنین نوسانات غیرسیستماتیک بازده سهام تأثیر مثبت بر بازدهی آتی سهام دارد. به عبارت دیگر، سرمایهگذار با تحمل ریسک بیشتر به واسطه افزایش نوسانات غیرسیستماتیک، انتظار بازدهی بیشتری در آینده را دارد.
جواد شکرخواه؛ کیوان قاصدی دیزجی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر تصمیمات تامین مالی مدیران میپردازد. بدین منظور نرخ تورم، نرخ برابری ارز، نرخ رشد اقتصادی، نرخ بهره بانکی و میزان اعتبارات بانکی به عنوان نماینده متغیرهای کلان اقتصادی و نسبت کل بدهی ها به حقوق صاحبان سهام به شاخصی جهت تصمیمگیری نحوه تامین مالی توسط مدیران در نظر گرفته شدند. ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر تصمیمات تامین مالی مدیران میپردازد. بدین منظور نرخ تورم، نرخ برابری ارز، نرخ رشد اقتصادی، نرخ بهره بانکی و میزان اعتبارات بانکی به عنوان نماینده متغیرهای کلان اقتصادی و نسبت کل بدهی ها به حقوق صاحبان سهام به شاخصی جهت تصمیمگیری نحوه تامین مالی توسط مدیران در نظر گرفته شدند. دادههای مورد نظر برای انجام این پژوهش از اطلاعات شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1375 تا 1390 گردآوری و از نظر آماری با بهکارگیری مدل های رگرسیونی چند متغیره مبتنی بر داده های ترکیبی، تجزیه و تحلیل شده است. با توجه به نتایج پژوهش، از بین متغیرهای کلان اقتصادی سه متغیر نرخ تورم، نرخ رشد اقتصادی و نرخ بهره بانکی با نسبت بدهی به عنوان شاخصی جهت تصمیمات تامین مالی مدیران رابطهای معنادار و با جهت منفی دارد، ولی متغیرهای نرخ برابری ارز و میزان اعتبارات بانکی با نسبت بدهی رابطهای معنادار ندارند