روح اله فرهادی؛ علی ثقفی؛ محمد تقی تقوی فرد
چکیده
مطابق با تئوری چشمانداز، سرمایهگذاران رفتار متفاوتی در منطقه سود و زیان دارند و در نتیجه رفتار معاملاتی آنها در زمانهای صعودی و نزولی بازار متفاوت است. در این مطالعه با استفاده از مدل رگرسیون چارکی (در چارکهای مختلف) و مدل رگرسیون خطی بتای 180 شرکت برآورد شد. نتایج نشان میدهد ریسک کل (انحراف معیار) سهام در چارکهای بالاتر افزایش ...
بیشتر
مطابق با تئوری چشمانداز، سرمایهگذاران رفتار متفاوتی در منطقه سود و زیان دارند و در نتیجه رفتار معاملاتی آنها در زمانهای صعودی و نزولی بازار متفاوت است. در این مطالعه با استفاده از مدل رگرسیون چارکی (در چارکهای مختلف) و مدل رگرسیون خطی بتای 180 شرکت برآورد شد. نتایج نشان میدهد ریسک کل (انحراف معیار) سهام در چارکهای بالاتر افزایش مییابد، و بتای سهام در چارکهای مختلف تغییر میکند و با حرکت از چارک 0.25 به چارک 0.75، ریسک سیستماتیک (بتا) به طور معناداری افزایش مییابد. همچنین، مدلهای خطی و مدلهای چارکی نشان میدهد واریانس غیرمنتظره لااقل به میزان واریانس مورد انتظار، میتواند بازده مازاد را توضیح دهد. نتایج این تحقیق را میتوان با بینش مالی کلاسیک و مالی رفتاری تفسیر کرد. در حوزه مالی کلاسیک، رابطه مستقیم بین ریسک و بازده در چارکهای بالاتر سازگار با رشد بلندمدت اقتصاد است، علاوه بر این، رابطه معکوس در چارکهای پایینتر، به معنای ایجاد عدماطمینان بیشتر و در نتیجه کاهش بازدهی است. در حوزه مالی رفتاری، رفتار وابسته به الگوء ضرایب شیب، با پیشبینی تئوری چشمانداز از رفتار سرمایهگذاران پیرامون نقطه مرجع (چارک میانه) سازگار است.