محمد عرب مازاریزدی؛ رضا طاهرخانی
دوره 8، شماره 29 ، فروردین 1389، ، صفحه 97-113
چکیده
تغییر مالکیت شرکت ها به سوی عمومی شدن به عنوان یک روش کارا و به صرفه، باعث افزایش سرمایه شرکت و درنتیجه توسعه عملیات تجاری آن میشود. نیاز به سرمایه های کلان در واحدهای تجاری و درنتیجه آن، تشکیل شرکتهای سهامی به تفکیک مالکیت از مدیریت در سطح شرکتها و درنتیجه ایجاد تضاد منافع میان مدیران و مالکان منجر شد. طی سالهای اخیر راهبری شرکتی که ...
بیشتر
تغییر مالکیت شرکت ها به سوی عمومی شدن به عنوان یک روش کارا و به صرفه، باعث افزایش سرمایه شرکت و درنتیجه توسعه عملیات تجاری آن میشود. نیاز به سرمایه های کلان در واحدهای تجاری و درنتیجه آن، تشکیل شرکتهای سهامی به تفکیک مالکیت از مدیریت در سطح شرکتها و درنتیجه ایجاد تضاد منافع میان مدیران و مالکان منجر شد. طی سالهای اخیر راهبری شرکتی که دربرگیرنده مجموعه از روابط بین سهامداران، مدیران، حسابرسان و سایر افراد ذی نفع است، به عنوان کاهش دهنده میزان اختلافات بین سهامدارن مختلف و همچنین جدایی مالکیت از کنترل واحد تجاری مطرح شده است. یکی از عوامل بسیار مهم که به کنترل رابطه نمایندگی کمک میکند هیئت مدیره و نوع ترکیب آن است. درنتیجه ضرورت بررسی عوامل مربوط به ترکیب هیئت مدیره و تاثیر آن بر عملکرد شرکت ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نتایج آزمون شش فرضیه مطرح شده در این تحقیق نشان داد که متغیرهای راهبری شرکتی شامل تعداد اعضای هیئت مدیره و تعداد اعضای غیرموظف هیئت مدیره و تعداد سهامداران عمده هیچ تاثیری بر بازده حقوق صاحبان سهام ندارد، اما از سوی دیگر این متغیرها بر Qتوبین موثر هستند. نتایج نشان داد که تعداد اعضای هیئت مدیره تاثیر منفی و البته کم اهمیتی بر Qتوبین دارد، ولی تعداد اعضای غیرموظف هیئت مدیره و تعداد سهامداران عمده دارای تاثیر مثبت و البته ناچیز بر Qتوبین هستند.