وحید منتی؛ اخت هارون علی پور
چکیده
واقعبینی یکی از چهار اصل بنیادی آیین رفتار حرفهای حسابرسان داخلی است. بر اساس گزاره ارزش افزایی انجمن حسابرسان داخلی (2010) واقعبینی (بیطرفی) یکی از عناصر اصلی سهگانه حسابرسی داخلی، قلمداد میگردد و استاندارد حسابرسی 610 (استفاده از کار حسابرسان داخلی) نیز واقعبینی را یکی از مؤلفههای اصلی برای استفاده از کار حسابرسان داخلی ...
بیشتر
واقعبینی یکی از چهار اصل بنیادی آیین رفتار حرفهای حسابرسان داخلی است. بر اساس گزاره ارزش افزایی انجمن حسابرسان داخلی (2010) واقعبینی (بیطرفی) یکی از عناصر اصلی سهگانه حسابرسی داخلی، قلمداد میگردد و استاندارد حسابرسی 610 (استفاده از کار حسابرسان داخلی) نیز واقعبینی را یکی از مؤلفههای اصلی برای استفاده از کار حسابرسان داخلی برشمرده است. رویکرد استفاده از واحد حسابرسی داخلی بهعنوان زمینهی پرورش مدیر در شرکتهایی استفاده میشود که بعداً حسابرسان داخلی به پستهای مدیریت اجرایی، ارتقا مییابند. این موضوع میتواند بیطرفی (واقعبینی) آنها را خدشهدار نماید و بر اتکای حسابرسان مستقل بر کار آنها تأثیر بگذارد. هدف این پژوهش بررسی میزان اتکای حسابرسان مستقل بر کار حسابرسان داخلی با توجه به راهبرد پرورش مدیر میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، حسابرسان مستقل شامل شرکا، مدیران، سرپرستان ارشد و سرپرست حسابرسی مؤسسات حسابرسی ایرانی است که صاحبکاران آنها دارای واحد حسابرسی داخلی فعال هستند. در این پیمایش نهایتاً 100 پرسشنامه گردآوری و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که حسابرسان مستقل به دلیل آنکه واقعبینی حسابرسان داخلی در شرکتهایی که از راهبرد پرورش مدیر استفاده میکنند کمتر ارزیابی میکنند؛ بر کار آنها کمتر اتکا میکنند و از نگاه آنان صلاحیت و اعمال مراقبت حرفهای حسابرسان داخلی هنگامیکه واحد حسابرسی داخلی بهعنوان زمینه پرورش مدیر تلقی میشود، کمتر است.