در واکنش به نگرانی های ایجاد شده در خصوص سودمندی گزارشگری مالی فعلی، پژوهش های متعددی به منظور بررسی روند تغییرات ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری طه دهه های اخیر انجام شده است. در این رابطه، علاوه بر نبود اجماع در زمینه وجود روند کاهشی در ارتباط ارزشی، میزان مناسب بودن روش سنتی اندازه گیری ارتباط ارزشی که مبتنی بر همبستگی متغیر قیمت بازار است، دغدغه ای دیگر در ادبیات این حوزه به شمار می آید. با توجه به شواهد روزافزون ارائه شده در ادبیات حوزه مالی رفتاری در خصوص انحراف قیمت بازار سهام از ارزش بنیادی، در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به کمک الگوی ارزش گذاری سود مازاد، با استدلال و به شیوه تجربی نشان داده شود که روند کاهشی مشاهده شده در ارتباط ارزشی، برآمد تعامل دو عامل است؛ نه تک عاملی که پیش از آن ادعا شده بود. عامل اول، اثر اندازه گیری حسابداری است که بیانگر ناتوانی الگوی فعلی گزارشگری مالی در ثبت و بازنمایی ارزش اقتصادی شرکت میباشد و موجب کاهش واقعی ارتباط ارزشی میشود. عامل دوم، اثر رفتار سرمایه گذاران است که حاصل تاثیر روزافزون عوامل غیربنیادی بر تصمیم های سرمایه گذاران در حوزه قیمت گذاری می باشد و باعث مشاهده یک روند کاهشی غیرواقعی در ارتباط ارزشی میگردد. نتایج تحقیق بر اساس روش اندازه گیری سنتی ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری، حاکی از کاهش آن نزد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1378 الی 1387 میباشد. البته همانگونه که فرضیه پردازی شده بود، کاهش پیش گفته فقط نتیجه کم رنگ شده ویژگی "مربوط بودن" گزارشگری مالی (اثر اندازه گیری حسابداری) نیست، بلکه حاصل افزایش رفتار سوداگرانه سرمایه گذاران بر اثر نفوذ روزافزون عوامل غیربنیادی در قیمت بازار نیز میباشد (اثر رفتار سرمایه گذاران). همچنین، یافته های آزمون اضافی پژوهش که طی آن ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری با استفاده از همبستگی میان متغیرهای مالی و ارزش بنیادی مورد ارزیابی قرار گرفته است، حاکی از نبود روند کاهشی در ارتباط ارزشی دوره زمانی پیش گفته می باشد و نشان میدهدکه دلیل اصلی روند کاهشی مشاهده شده توسط پژوهش های قبلی، رفتار سوداگرانه سرمایه گذاران بود است که قابل انتساب به تغییرات ارزش بنیادی نمی باشد.