per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات تجربی حسابداری مالی
2821-0166
2538-2519
2011-09-23
9
35
1
21
1653
Research Paper
تعیین معیارهای ارزیابی متوازن و رتبهبندی آنها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
Determination of the Balanced Scorecard Measures and their Ranking Via Analytic Hierarchy Process for the Firms Listed In Tehran Stock Exchange
محمد نمازی
email: mnamazi@rose.shiraz.ac.ir
1
مصطفی عظیمی بیدگلی
2
استاد بخش حسابداری دانشگاه شیراز
کارشناسی ارشد حسابداری دانشگاه شیراز
هدف اصلی این تحقیق، تعیین معیارهای کلیدی ارزیابی عملکرد، مربوط به هر یک از منظرهای ارزیابیمتوازن ) BSC (، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به تفکیک نوع فعالیت و بر اساسطبقهبندی گروه صنایع میباشد. پس از تعیین، معیارهای به دست آمده بر اساس الگوی "فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی") AHP (، توسط آزمودنیها رتبهبندی میشوند. پس از بکارگیری AHP ، بین رتبههای موجود قبل ازاستفاده از این الگو، مقایسهای صورت میگیرد تا تفاوت احتمالی بین دو نوع شیوه رتبهبندی، بررسی شود.با استفاده از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه، در نهایت اطلاعات مربوط به 87 شرکت بورسی در سال7878 ، جمعآوری شد. برای آزمون فرضیههای پژوهش، از آزمونهای "تحلیل واریانس فریدمن"، و " t-test "استفاده به عمل آمد.مهمترین معیارهای مورد استفاده توسط شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران برای ارزیابی عملکرد شرکتبه ترتیب اولویت در هر یک از منظرهای BSC شناسایی گردید. همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان دادکه بین رتبهبندی از طریق AHP و رتبهبندی بدون استفاده از این الگو، تفاوت معنیداری در ارزیابی عملکرد شرکتدر هر یک از منظرهای BSC وجود دارد. افزون بر این، مشخص شد که تقریباً هیچ یک از شرکتهای مورد مطالعه،از معیارهای خاص و منحصر به شرکت و یا گروه صنعت خود استفاده نمیکنند
The purpose of this study, at first, is to identify the organizations' key performance evaluation measures, which are related to each Balanced Scorecard (BSC) perspectives of the companies listed in the Tehran Stock Exchange (TSE) that are classified by the type of activity and on the basis of the industry groups in 2008. After determination, identified measures are ranked by the participants based on the Analytical Hierarchy Process (AHP) technique. At last, among the obtained ranks, after applying AHP and before the employment of this technique, a comparison is attempted to investigate the significance of the differences between the two types of ranking.By utilizing interviews and providing questionnaires, data related to 78 companies was collected. Friedman Test and t-test were administered in this study.The measures utilized in this research by companies listed in the TSE, was exerted to evaluate the performance of the organizations and managers, within the four perspectives of the BSC. The hypotheses testing results indicated that there are significant differences between two types of rankings (before and after using AHP) in the organizations.Moreover, it was revealed that almost none of the examined TSE companies did apply the unique measures of the BSC in their performance evaluation process
https://qjma.atu.ac.ir/article_1653_2a9d01505a602f0f9536452b7b7a8621.pdf
ارزیابی متوازن
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
معیارهای ارزیابی عملکرد
رتبهبندی معیارهای ارزیابی
شرکت.
balanced scorecard
Analytic Hierarchy Proces (AHP)
Performance Evaluation Measures
Ranking Measures of the Companies
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات تجربی حسابداری مالی
2821-0166
2538-2519
2011-09-23
9
35
23
47
1654
Research Paper
هموارسازی سود و هزینه حقوق مالکانه: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران
Income Smoothing and Cost of Equity: Evidence From Tehran Stock Exchange
احمد بدری
email:ahmad.badri.a@gmail.com
1
محمد امین قهرمانی
2
استادیار گروه مدیریت مالی دانشگاه شهیدبهشتی
دانشجوی کارشناسیارشد دانشگاه شهیدبهشتی
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هموارسازی سود و هزینه حقوق مالکانه میباشد. پژوهش حاضر ارنوع تحقیقات پسرویدادی است که با استفاده از تجزیه و تحلیل دادههای مشاهده شده انجام گرفته است. برایاندازهگیری هزینه حقوق مالکانه از چهار مدل گبهارت و همکاران) 1002 (، کلاز و توماس) 1002 (، گود وموهانرام) 1002 ( و ایستون) 1002 ( استفاده شده است. نمونه آماری مورد بررسی شامل 78 شرکت در یک دوره2281 ( است و آزمون فرضیهها با استفاده از 72118 مشاهده سال/شرکت انجام شده - زمانی 21 ساله ) 2271است. نتایج نشان میدهد رابطه معنیدار مستقیمی بین هموارسازی سود و هزینه حقوق مالکانه بر اساس مدلگبهارت و مدل گود موهانرام وجود دارد. اما این رابطه در صورت استفاده از مدل کلاز و توماس برقرارنمی باشد
This research investigates the relationship between income smoothing and cost of equity. This event study has been done using observations analysis. Cost of equity has been calculated using four models: Gebhardt et al (2001), Claus and Thomas (2001), Gode and Mohanram (2003) and Easton(2004). The sample consists of 87 companies in a 15-year time period from 1996 to 2010 and hypotheses test were run using 8,526 year / company observations. The results show that using Gebhardt et al (2001) and Gode & Mohanram (2003) models for calculating cost of equity, there is a significant and positive relationship between income smoothing and cost of equity.
https://qjma.atu.ac.ir/article_1654_6e223d1a74a4ad4d505ab4a94f90c206.pdf
هموارسازی سود
هزینه حقوق مالکانه
نسبت استقراض به جمع داراییها
ارزش دفتری به
ارزش بازار
اقلام تعهدی
Income smoothing
Cost of Equity
Leverage
Book to Market Value
Accrual.
Assistant Professor of Finance At Shahid-Beheshti University
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات تجربی حسابداری مالی
2821-0166
2538-2519
2011-09-23
9
35
49
67
1655
Research Paper
اثر محافظهکاری مشروط و غیر مشروط حسابداری بر هزینه حقوق مالکانه
The Impact of Conditional and Unconditional Accounting Conservatism on the Cost of Equity
امید پورحیدری
email: omid@mail.uk.ac.ir
1
عباس غفارلو
2
دانشیار دانشگاه شهید باهنر کرمان، دانشکده مدیریت و اقتصاد
کارشناسی ارشد حسابداری دانشگاه شهید باهنر کرمان
یکی از روشهای جلوگیری از تقلبات مدیریت و افزایش کیفیت اطلاعات مالی، رعایت خصوصیات کیفیاطلاعات مالی، ازجمله خصوصیت محافظه کاری می باشد. اتخاذ رویکرد محافظه کارانه از یک سو با افزایشکیفیت اطلاعات مالی، ریسک اطلاعاتی و در پی آن هزینه سرمایه سهام واحد تجاری را کاهش می دهد، ولیاز سوی دیگر با ارائه تصویری نامناسب از وضعیت واحد تجاری، ریسک عدم برگشت اصل و سود سرمایه ودر نتیجه هزینه سرمایه سهام واحد تجاری را افزایش میدهد. در پاسخ به این سوال که محافظهکاری در نهایتمنجر به افزایش هزینه سرمایه میشود یا کاهش آن و یا تاثیری بر آن ندارد، در این پژوهش اثر انواعمحافظه کاری )مشروط و نامشروط( بر روی هزینه سرمایه بررسی شده است. برای این منظور از اطلاعاتشرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 2831 لغایت 2831 استفاده شده است.جهت ارزیابی ارتباط بین محافظه کاری مشروط و غیر مشروط با هزینه سرمایه، به ترتیب از مدل باسو ) Basu, 1997 ( و معیار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری بیور و رایان ) Beaver and Ryan, 2005 ( استفاده شدهاست. نتایج این تحقیق نشان داد که ارتباط بین محافظه کاری مشروط و هزینه سرمایه شرکت، معکوس ومعنادار است. به عبارت دیگر، در صورتی که اخبار و علائم بد بیشتر و به موقع تر از اخبار خوب در سودحسابداری منعکس شوند، هزینه سرمایه شرکت افزایش پیدا می کند، اما هیچ ارتباط مشخص و معناداری بینمحافظه کاری غیر مشروط و هزینه سرمایه شرکت مشاهده نشد.
One of the ways to prevent fraud of management and increase the quality of financial information is the compliance quality characters of financial information, such as characteristic of conservatism. Adopt a conservative approach on the one hand by increasing the quality of financial information, and trading unit risk information, and ultimately reduces the cost of equity, But on the other hand, showing a poor image of the company, the risk of return on capital and at the result, cost of equity capital increases. In response to a question that ultimately conservatism increases costs of equity capital or reduce its, in this study the effect of the types of conservatism (conditional or unconditional) on the cost of equity capital has been studied. For this purpose, information about companies listed in Tehran Stock Exchange during the period 1382 till 1389 has been used. To assess the relationship between conditional and unconditional conservatism with cost of equity capital, respectively, the model of the Basu (1977) and criterion market to book value, by Beaver and Ryan (2005) is used. The results showed that the association between conditional conservatism and cost of equity capital is negative and significant. In other words, if the bad news, more and timely than good news, reflected in accounting profits, cost of equity capital will increase. But there is no clear and significant relation between unconditional conservatism, and equity participation.
https://qjma.atu.ac.ir/article_1655_642ccfec02147de007194a018e54c20e.pdf
محافظه کاری مشروط حسابداری
محافظه کاری نامشروط
هزینه حقوق مالکانه
و ریسک
واحد تجاری
Conditional Accounting Conservatism
Unconditional Conservatism
Cost of Equity
and Business Risk
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات تجربی حسابداری مالی
2821-0166
2538-2519
2011-09-23
9
35
69
91
1656
Research Paper
موانع پیشرفت آموزش حسابداری در ایران
The Barriers of Accounting Education Development in Iran
رافیک باغومیان
email: rafik.baghoumian@tetrapak.com
1
علی رحیمی باغی
rahbag@yahoo.com
2
استادیار گروه حسابداری دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی
کارشناس ارشد حسابداری دانشگاه شهید بهشتی
در توسعه اقتصادی هر کشور، نظام حسابداری وظیفه فراهم ساختن اطلاعات مالی دقیق، به موقع و قابلاطمینان مورد نیاز برای مراحل گوناگون فرایندهایی چون تهیه، اجرا و کنترل پروژه های توسعه ای را به عهدهدارد. در نتیجه، این واقعیت را نمی توان کتمان نمود که در کشورهای درحال توسعه ای مانند ایران، گسترش وتوسعه حسابداری بخشی از زیرساخت های لازم برای رسیدن به اهداف توسعه اقتصادی را تشکیل می دهداز سوی دیگر و با توجه به مطالعات انجام شده و شواهد موجود، چنین به نظر می رسد که نظام آموزشیحسابداری در ایران از نارسایی های بنیادی برخوردار است و در نتیجه امکان پرورش استعدادها و تربیت افرادمتخصص مورد نیاز برای بخش های گوناگون را به گونه ای که انتظار می رود، ندارد. جهت رفع چنینکاستی هایی، شناسایی موانع پیشرفت اولین اقدامی است که باید در جهت حذف موانع موجود برداشته شود.در تحقیق حاضر، ابتدا به شناسایی و تعیین درجه اهمیت عواملی پرداخته شده است که به عنوان موانعپیشرفت آموزش حسابداری مطرح می باشند و در پایان نیز بر اساس نتایج حاصل از تحقیق، پیشنهادهایی جهترفع موانع شناسایی شده ارائه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تسلط ناکافی استادان و دانشجویانرشته حسابداری به زبان انگلیسی و فناوری اطلاعات، مهم ترین عاملی بوده که به عنوان مانع پیشرفت آموزشحسابداری به شمار آمده است.
The economic development necessitate that accounting system should provide accurate, on-time, and reliable information to all parties involved in the planning, implementation and controlling of development projects. So in developing countries such as Iran, accounting education and its development is part of the infrastructure required for economic development.Past studies shows that Iranian accounting education system suffers from some fundamental deficiencies, and does not identify and educate true talents to create essential expertise for different sectors as expected. To remove such barriers, identification of development barriers will be the first step to be taken.This research, tries to recognize these barriers, and to determine how much important is each of them. At the end, some recommendations have been presented to remove those barriers based on the results. The results show that poor English language ability and IT skills is the most important factor which can be considered as accounting education development barrier in Iran
https://qjma.atu.ac.ir/article_1656_70ea7f8fd7c8f94aa81f6b56d5cb83f3.pdf
حسابداری
آموزش حسابداری
Accounting
Accounting education
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات تجربی حسابداری مالی
2821-0166
2538-2519
2011-09-23
9
35
93
106
1657
Research Paper
تأثیر هموار سازی سود بر بازده سهام در چارچوب مدل سه عاملی فاما فرنچ
Income Smoothing and Stock Return Based on Fama-French Three-Factor Model
محمد حسین قائمی
ghaemi_d@yahoo.com
1
مصطفی مرادی پور
2
محمد باقر کریمی
3
استادیار حسابداری دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین، ایران
کارشناسی ارشد حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین، ایران
کارشناسی ارشد مدیریت مالی، دانشگاه علوم اقتصادی تهران، ایران
در سالهای اخیر بخشی از پژوهش های حسابداری در بازار سرمایه ایران به هموارسازی سود اختصاص یافتهاست. اما در زمینه ارتباط آن با ارزش سهام مقالات زیادی منتشر نشده است. هدف این مقاله ارزیابی آثارهموارسازی سود بر بازدهی سهام عادی شرکت ها می باشد. انجام این کار مستلزم برآورد بازده مورد انتظارسهام شرکتها می باشد که در این مقاله بر اساس مدل سه عاملی فاما فرنچ انجام شده است. برای برآورد مدل -فاما فرنچ از داده های ماهیانه در طول سالهای 5831 تا 5831 استفاده شده است. نمونه مورد بررسی شامل 19شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. هموارسازی سود شرکت ها بر مبنای نسبت نوسانسود عملیاتی به جریانهای نقدی عملیاتی اندازه گیری شده است. نتایج نشان می دهد هموارسازی سود علاوه برسه فاکتور ریسک در مدل فاما فرنچ قرار می گیرد. به عبارت دیگر هموارسازی سود بر بازده سهام شرکت هاموثر است و هر چه نوسان سود شرکتها کمتر باشد، بازده مورد انتظار سهامداران کمتر می باشد.
Recently, some of the accounting researches in Iran capital market have been devoted to income smoothing, but not so many on relationship with stock value. We mean to evaluate the effect of income smoothing stock return. Therefore, there is a need to measure the expected return, for which we use Fama-French three-factor model in this paper. To estimate the model, we use monthly data from 2006-2010. Also, sample concludes 90 listed companies in TSE. Income smoothing is measured by volatility ratio of operational income to cash flow from operation. Our findings show that income smoothing is another relevant factor in Fama-French three-factor model. In other words, income smoothing is relevant to stock return and the less volatility ratio, the less the expected return of shareholders.
https://qjma.atu.ac.ir/article_1657_d7c4813f6d6e50961fb8979b9542bfa9.pdf
هموار سازی سود
مدل فاما فرنچ
بازده سهام
Income smoothing
Fama -French three-factor model
Stock Returns
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات تجربی حسابداری مالی
2821-0166
2538-2519
2011-09-23
9
35
107
136
1658
Research Paper
ارزیابی توان شاخص های مبتنی بر تئوری محدودیتها در تبیین آثار نرخ مطالبات معوق بانک ها
Evaluating the Power of TOC- Based Criteria in Measuring None Performing Loans Consequences
فریدون رهنمای رود پشتی
1
محمد ابراهیم محمد پور زرندی
2
جمال بحری ثالث
3
استاد و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات
دانشیار و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
دانشجوی دکتری حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات
پژوهش حاضر رابطه بین معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر تئوری محدودیت ها شامل سود خالص وبازده سرمایه گذاری مبتنی بر حسابداری عملکرد سیستم به عنوان عناصر نظام حسابداری عملکرد سیستم،معیارهای ارزیابی عملکرد سنتی )سود خالص، بازده سرمایه گذاری و بازده حقوق صاحبان سهام(، معیارهایاقتصادی )نرخ بازیافت وجه نقد و عملیاتی( و همچنین معیارهای ارزیابی عملکرد ویژه صنعت بانکداری)نسبت تسهیلات به دارائی، شکاف تسهیلات به سپرده و حاشیه سود خالص بانکی(، را با نرخ مطالبات معوقمورد بررسی قرار داده تا به مناسب ترین معیار به عنوان شاخصی از ارزیابی اثر مطالبات معوق بر بانک ها دستیابد. بدین منظور اطلاعات مالی 91 بانک ایرانی برای دوره زمانی 9831 9831 مورد بررسی قرار گرفت.فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل رگرسیونی پانل مورد آزمون قرار گرفت. سپس با بهره گیری از آزمونانتخاب بین مدل های غیر آشیانه ای وانگ، مقایسه ای زوجی بین قدرت توضیح دهندگی معیارهای ارزیابیعملکرد مبتنی بر تئوری محدودیت ها شامل سود خالص و بازده سرمایه گذاری مبتنی بر حسابداری عملکردسیستم با معیارهای رقیب )معیارهای ارزیابی عملکرد سنتی، اقتصادی و ویژه صنعت بانکداری( صورت گرفتهاست. نتایج نشان می دهد معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر تئوری محدودیت ها نسبت به سایر شاخص هایمتداول نسبت بیشتری از تغییرات نرخ مطالبات معوق بین بانک های ایرانی را توضیح می دهد.
Financial performance has always been considered by researchers. Finding Indexes that proven theoretically and empirically is a great challenge in this area. One of the new models of performance evaluation is “Throughput Accounting” based on the theory of constraints. This theory provides measures aims to generate cash in the present and future with focus on drum (bottleneck) management. There seems non-performing loans to be the major banking system bottleneck that affects banks performance through multiple channels. Due to the different nature of banking operations, it is expected that Throughput Accounting approach can be more efficient to show non-performing loans consequences.This study examines the relationship between performance evaluation criteria based on theory of constraints and the rate of non-performing loans. Other performance evaluation criteria (include traditional, economic and) have been examined to choose the most appropriate repressors. We use several panel regressions for financial data of 19 Iranian banks during 2006 - 2010. Then the explanatory power of alternative models was compared using vuong’s non-nested model selection test. The results show that performance evaluation criteria based on theory of constraints have more explanatory power than other conventional indices in explaining non-performing loans rate. It is recommended to evaluate the performance of Iranian banks based on the rich concepts of Throughput Accounting.
https://qjma.atu.ac.ir/article_1658_334180db27973fda641a3f2f3b268e15.pdf
تئوری محدودیت ها
حسابداری عملکرد سیستم
مطالبات معوق
شاخص های صنعت
بانکداری
theory of constraints
Throughput accounting
Non-performing Loans
banking sector specific criteria
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات تجربی حسابداری مالی
2821-0166
2538-2519
2011-09-23
9
35
137
157
1659
Research Paper
گزینش مدلی کارآمد برای پیشبینی سود بر اساس مقایسه مدلهای مربوط در شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران
Choosing an Appropriate Model for Predicting Earnings Based on Comparing the Relevant Models in the Tehran Stock Exchange
شیوا حسن پور
hassanpour_2005@yahoo.com
1
رضا جان جانی
2
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز
کارشناسی ارشد حسابداری فارغ التحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز
پژوهش حاضر به بررسی مدلهای پیشبینی سود میپردازد و بر اساس قدر مطلق خطای پیشبینی مدلهارا با یکدیگر مقایسه میکند. در تحلیلها از دادههای 232 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طیدوره 0331 0331 استفاده شده است. مقایسه مدلها در سطح صنایع صورت گرفته است. -با استفاده از روش پانل دیتا نتایج نشان میدهد که سود تفکیک شده قابلیت پیشبینی بالاتری نسبت بهرقم کلی سود دارد. نتایج همچنین نشان میدهد که بین اجزای جریانات نقدی وجه نقد دریافتی از مشتریان،وجه نقد پرداختی به فروشندگان مواد و کالا و وجه نقد پرداختی بابت هزینه های عملیاتی و سود آتیارتباط معناداری وجود دارد . این بدان معناست که این اقلام توانایی پیشبینی سود آتی را دارند. همچنینیافتهها نشان میدهد که بین اجزای اقلام تعهدی حسابهای دریافتنی، موجودی کالا، پیشپرداخت،هزینه ی استهلاک، حسابهای پرداختی، پیشدریافت، سایر حسابهای دریافتنی، سایر حسابهای پرداختیو سایر اقلام تعهدی و سود آتی ارتباط معناداری وجود دارد. در نتیجه، اقلام مذکور توانایی پیشبینی سودآتی را دارا میباشند.
The present study investigates the prediction earning models and compares the models based on absolute forecast errors. For analyzing the data 232 listed firms Tehran stock exchange (TSE) are used during 1380-1387. Comparing the models is done at the level of the all selected firms and at the level of the industries. Using panel data analyses, the results show that disaggregation earning has more ability to predict future earnings than aggregation earning. The results also show that there is a significant relationship between operating cash flows components - cash receipts from customers, cash paid to suppliers and cash paid for operating expenses -and future earnings. It means that these items have ability for predicting future earnings. Also the results indicate that there is a significant relationship between accruals components -accounts receivables, prepayments, inventory, depreciation and amortization, accounts payable advanced receipts, other accounts receivables, other accounts payable and other accruals and future earnings. As a result, these items have ability for predicting future earnings.
https://qjma.atu.ac.ir/article_1659_20ee67b7c3ae03fa3e6cfacc59ce1296.pdf
جریان نقدی عملیاتی
اقلام تعهدی
سود عملیاتی
Accruals
operating cash flows
Earnings