رافیک باغومیان؛ عرفان محمدی
چکیده
چکیدهدر پژوهش حاضر، تأثیر تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی بر رابطه میان ریسکهای محیطی شرکت (شامل ریسک مالی، ریسک عملیاتی و ریسک تجاری) و حقالزحمه حسابرسی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. بدین صورت که محققین پس از طرح مبانی نظری و فرضیههای پژوهش، از طریق نمونهگیری به روش حذف سیستماتیک، ...
بیشتر
چکیدهدر پژوهش حاضر، تأثیر تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی بر رابطه میان ریسکهای محیطی شرکت (شامل ریسک مالی، ریسک عملیاتی و ریسک تجاری) و حقالزحمه حسابرسی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. بدین صورت که محققین پس از طرح مبانی نظری و فرضیههای پژوهش، از طریق نمونهگیری به روش حذف سیستماتیک، تعداد 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را در یک قلمروی زمانی 5 ساله (1396-1392) بهعنوان نمونه آماری انتخاب کردند و پس از استخراج دادههای مورد نیاز و بررسی مفروضات کلاسیک رگرسیون خطی، به آزمون فرضیههای طرح شده در پژوهش با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره پرداختند. یافتههای پژوهش، ضمن عدم تأیید فرضیهها، این نتیجه را در بر داشت که افزایش تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی موجب تضعیف شدت رابطه مستقیم میان ریسکهای محیطی شرکت (شامل ریسک مالی، ریسک عملیاتی و ریسک تجاری) و حقالزحمه حسابرسی نخواهد شد.واژگان کلیدی: ریسکهای محیطی شرکت، ریسک مالی، ریسک عملیاتی، ریسک تجاری، حقالزحمه حسابرسی.
علی ابراهیمی کردلر؛ موسی جوانی قلندری؛ کیانوش گنجی
چکیده
تئوری های موجود دو پیش بینی متناقض در ارتباط با رقابت پذیری صنایع و حق الزحمه حسابرسی شرکت هاارائه می دهند. رقابت پذیری صنایع از یک طرف مسائل نمایندگی بین مدیران و سهامداران شرکت ها راکاهش داده و دقت صورت های مالی را افزایش می دهد. بنابراین ریسک ارزیابی شده حسابرسی توسطحسابرسان را کاهش داده و حسابرسان تمایل دارند برای شرکت هایی که ...
بیشتر
تئوری های موجود دو پیش بینی متناقض در ارتباط با رقابت پذیری صنایع و حق الزحمه حسابرسی شرکت هاارائه می دهند. رقابت پذیری صنایع از یک طرف مسائل نمایندگی بین مدیران و سهامداران شرکت ها راکاهش داده و دقت صورت های مالی را افزایش می دهد. بنابراین ریسک ارزیابی شده حسابرسی توسطحسابرسان را کاهش داده و حسابرسان تمایل دارند برای شرکت هایی که در صنایع رقابتی فعالیت می کنندحق الزحمه کمتری را صورتحساب کنند. از طرف دیگر، رقابتی بودن صنایع می تواند ارزیابی حسابرسان ازریسک تجاری صاحبکار را افزایش دهد. بنابراین انتظار می رود که با افزایش میزان رقابت پذیری در صنعتحق الزحمه حسابرسی افزایش یابد. مطالعه حاضر به صورت تجربی و با استفاده از اطلاعات 96 شرکت1394 تأثیر انحصار یا رقابت صنعت بر قیمت گذاری - پذیرفته شده در بورس تهران طی بازه زمانی 1388خدمات حسابرسی مستقل را بررسی کرده و نشان می دهد که بین حق الزحمه حسابرسی و رقابت پذیریصنایع رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به بیانی دیگر حسابرسان برای آن دسته از صاحبکاران خود کهدر صنایع با درجه رقابت پذیری بالا فعالیت می کنند حق الزحمه کمتری صورتحساب می نمایند
علی ابراهیمی کردلر؛ موسی جوانی قلندری؛ کیانوش گنجی
چکیده
تئوریهای موجود دو پیشبینی متناقض در ارتباط با رقابتپذیری صنایع و حقالزحمه حسابرسی شرکتها ارائه میدهند. رقابتپذیری صنایع از یک طرف مسائل نمایندگی بین مدیران و سهامداران شرکتها را کاهش داده و دقت صورتهای مالی را افزایش میدهد. بنابراین ریسک ارزیابیشده حسابرسی توسط حسابرسان را کاهش داده و حسابرسان تمایل دارند برای ...
بیشتر
تئوریهای موجود دو پیشبینی متناقض در ارتباط با رقابتپذیری صنایع و حقالزحمه حسابرسی شرکتها ارائه میدهند. رقابتپذیری صنایع از یک طرف مسائل نمایندگی بین مدیران و سهامداران شرکتها را کاهش داده و دقت صورتهای مالی را افزایش میدهد. بنابراین ریسک ارزیابیشده حسابرسی توسط حسابرسان را کاهش داده و حسابرسان تمایل دارند برای شرکتهایی که در صنایع رقابتی فعالیت میکنند حقالزحمه کمتری را صورتحساب کنند. از طرف دیگر، رقابتی بودن صنایع میتواند ارزیابی حسابرسان از ریسک تجاری صاحبکار را افزایش دهد. بنابراین انتظار میرود که با افزایش میزان رقابتپذیری در صنعت حقالزحمه حسابرسی افزایش یابد. مطالعه حاضر به صورت تجربی و با استفاده از اطلاعات 96 شرکت پذیرفتهشده در بورس تهران طی بازه زمانی 1388-1394 تأثیر انحصار یا رقابت صنعت بر قیمتگذاری خدمات حسابرسی مستقل را بررسی کرده و نشان میدهد که بین حقالزحمه حسابرسی و رقابتپذیری صنایع رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به بیانی دیگر حسابرسان برای آن دسته از صاحبکاران خود که در صنایع با درجه رقابتپذیری بالا فعالیت میکنند حقالزحمه کمتری صورتحساب مینمایند.
رافیک باغومیان؛ کیوان عزیز زاده مقدم
دوره 11، شماره 43 ، اسفند 1392، ، صفحه 111-133
چکیده
توانایی شرکت در شناسایی منابع مالی بالقوه داخلی و خارجی، از عوامل اصلی رشد و پیشرفت آن محسوب میشود. هدف اصلی شرکتها، به حداکثر رساندن ثروت سهامداران است و این در حالی میباشد که یکی از عوامل مؤثر در این امر، ساختار سرمایه شرکتاست که مستلزم بکارگیری بهینه منابع مالی و کسب بازده متناسب با ریسکهای موجودمیباشد. هدف اصلی این تحقیق، ...
بیشتر
توانایی شرکت در شناسایی منابع مالی بالقوه داخلی و خارجی، از عوامل اصلی رشد و پیشرفت آن محسوب میشود. هدف اصلی شرکتها، به حداکثر رساندن ثروت سهامداران است و این در حالی میباشد که یکی از عوامل مؤثر در این امر، ساختار سرمایه شرکتاست که مستلزم بکارگیری بهینه منابع مالی و کسب بازده متناسب با ریسکهای موجودمیباشد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه ویژگیهای شرکت و ساختار سرمایه آن برای شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، دادههای مربوط به 157 شرکت برای دوره زمانی 1383 الی 1389به منظور آزمون فرضیههای تحقیق در نظر گرفته شده و برای انجام آزمون مذکور از روش آماری "دادههای تلفیقی" استفاده شده است.
نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که شاخصهای اندازه، داراییهای مشهود و ریسک شرکت رابطه مستقیم و معناداری با ساختار سرمایه و فرصتهای رشد شرکت رابطه معکوس و معناداری با آن دارد. علاوه بر این، در تحقیق حاضر ارتباط معناداری بین عمر و صنعت شرکت با ساختار سرمایه، مشاهده نشد.
حسنعلی سینایی؛ عبدالحسین نیسی
دوره 1، شماره 4 ، دی 1382، ، صفحه 129-148
چکیده
اکثر مدیران مالی بر این عقیده اند که اهرم مالی از مهمترین مفاهیم اهرمی است. این مفهوم دارای جایگاه ویژه ای در مدیریت ساخت سرمایه است. ساختار سرمایه یک شرکت ترکیب دهی و حقوق صاحبان سهام است. شرکتی که هیچگونه بدهی نداشته باشد، یک شرکت با ساختار سرمایه ای است. از آنجایی که ساختار سرمایه بیشتر شرکت ها، متشکل از بدهی و حقوق صاحبان سهام است، ...
بیشتر
اکثر مدیران مالی بر این عقیده اند که اهرم مالی از مهمترین مفاهیم اهرمی است. این مفهوم دارای جایگاه ویژه ای در مدیریت ساخت سرمایه است. ساختار سرمایه یک شرکت ترکیب دهی و حقوق صاحبان سهام است. شرکتی که هیچگونه بدهی نداشته باشد، یک شرکت با ساختار سرمایه ای است. از آنجایی که ساختار سرمایه بیشتر شرکت ها، متشکل از بدهی و حقوق صاحبان سهام است، مدیران مالی نسبت به دریافت وام و اثرات آن بسیار حساس و دقیق هستند. اما سوال این است که شرکت چقدر باید از بدهی استفاده کند؟ آیا معیار مشخصی برای میزان بدهی در ساختار سرمایه شرکت وجود دارد؟ اکثر کشورهایی که دارای بازار سرمایه کارا هستند، نسبت های اهرمی برای صنایع و شرایط مختلف تهیه میشوند و شرکت ها در تعیین ساختار سرمایه خود و همچنین سرمایه گذاران در اوراق بهادار و بانک ها و موسسات مالی هنگام سرمایه گذاری و دادن وام به یک شرکت این معیارها را در نظر میگیرند. اما در کشور ما چنین معیارهایی وجود ندارد و این پژوهش به دنبال آن است که رابطه اهرم مالی شرکتها را با نوع صنعت، اندازه شرکت، ریسک تجاری و اهرم عملیاتی بررسی کند و نوع ارتباط آنها را تعیین کند و در این ارتباط اطلاعاتی جمع نماید تا مدیران مالی در جهت بهینه سازی تصمیمات مربوط به ساختار مالی از آن استفاده کنند. از طرف دیگر یکی از شرایط بازار سرمایه کارا این است که اطلاعات صحیح، دقیق و شفاف مربوط به شرکت در دسترس همگان قرار گیرد. در چنین بازاری قیمت اوراق بهادار بیان کننده تمام اطلاعات مربوط به آن اوراق است. در بورس اوراق بهادار تهران، استفاده از این اطلاعات کمتر رایج است تا سرمایه گذاران بتوانند از آن به عنوان مقیاسی برای اندازه گیری ریسک مالی یک شرکت و و میزان مطلوبیت سهام استفاده کنند. اگر ارتباط چهار عامل فوق با اهرم مالی شرکت تعیین شود هم در بازار سهام میتوان از این اطلاعات استفاده کرد و هم اینکه بانکها میتوانند از اطلاعات به دست آمده در جهت ارزیابی اعتبار یک شرکت استفاده کنند. بدین منظور در این پژوهش اطلاعات مالی مربوط به 88 شرکت در دو دوره زمانی مورد بررسی قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات، با استفاده از روش های مختلف آماری مشخص شد که فرضیه ارتباط مستقیم بین اندازه و اهرم مالی تنها در بعضی صنایع تایید میشود، اما سه فرضیه دیگر در هر دو دوره رد میشوند.