فرهاد فلاح نژاد؛ حسین فخاری؛ شهریار زروکی
چکیده
این پژوهش در راستای تبیینبرآورد میثاق محدود کننده محافظهکاری در حسابداری، به بررسی مدل برآورد محافظهکاری باسو (1997) و مدل تعمیم یافته نیکلز(2010)پرداخته و ایرادات واردشده بر این مدلها را از دیدگاه میزان اعتبار و قابلیت تعمیم نتایج پژوهشهای انجام شده در این خصوص بررسی مینماید. بر همین اساس ضمن تبیین مشکلات مورد بحث، راه کارهای ...
بیشتر
این پژوهش در راستای تبیینبرآورد میثاق محدود کننده محافظهکاری در حسابداری، به بررسی مدل برآورد محافظهکاری باسو (1997) و مدل تعمیم یافته نیکلز(2010)پرداخته و ایرادات واردشده بر این مدلها را از دیدگاه میزان اعتبار و قابلیت تعمیم نتایج پژوهشهای انجام شده در این خصوص بررسی مینماید. بر همین اساس ضمن تبیین مشکلات مورد بحث، راه کارهای لازم جهت رفع آن و ارتقای مدل به سطح بالاتری جهت برآورد محافظهکاری ارائه میکند. جهت انجام بررسیها از دادههای مربوط به نمونهای متشکل از 87 شرکت طی سالهای 1385 تا 1395 استفاده شده است. همچنین جهت آزمون مدلها علاوه بر تخمینزن معمول ایستا از برآورد کننده پانل پویا (روشGMM-sys) جهت برآورد مدلها استفاده میشود. نتایج این پژوهش نشان داد که مدل تعدیل شده جدید نتایج مناسبتری در خصوص برآورد محافظه کاری نسبت به مدل اولیه باسو و مدل تعدیل شده نیکلز ارائه داده و روش پویا در تخمین مدلها از روش ایستا مناسبتر است. در نهایت پژوهش حاضر نشان داد نتایج ناشی از تحقیقات پیشین که از مدل باسو جهت برآورد محافظهکاری استفاده نموده اند باید با احتیاط بیشتری مورد ملاحظه قرارگیرند و کاربرد آنها در بازار های سرمایه نیازمند بازنگری است.
محمد عرب مازاریزدی؛ محمود مصطفی زاده
دوره 6، شماره 23 ، مهر 1387، ، صفحه 1-18
چکیده
این پژوهش شواهدی را در رابطه با اثر مدیریت سود بر مربوط بودن معیارهای سود و ارزش دفتری در تعیین ارزش شرکت با مقایسه اقلام تعهدری اختیاری کوتاه مدت و بلندمدت فراهم میکند. طبق نتایج تحقیق، مدیریت سود، مربوط بودن سود را کاهش و مربوط بودن ارزش دفتری را افزایش میدهد و علاوه بر این، مدیریت سود علاوه بر اقلام تعهدی اختیاری بلند مدت، اثر بیشتری ...
بیشتر
این پژوهش شواهدی را در رابطه با اثر مدیریت سود بر مربوط بودن معیارهای سود و ارزش دفتری در تعیین ارزش شرکت با مقایسه اقلام تعهدری اختیاری کوتاه مدت و بلندمدت فراهم میکند. طبق نتایج تحقیق، مدیریت سود، مربوط بودن سود را کاهش و مربوط بودن ارزش دفتری را افزایش میدهد و علاوه بر این، مدیریت سود علاوه بر اقلام تعهدی اختیاری بلند مدت، اثر بیشتری بر مربوط بودن سود و ارزش دفتری در مقایسه با مدیریت سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت دارد.
محسن خوش طینت؛ مهدی رضایی
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1385، ، صفحه 1-37
چکیده
سود به عنوان یکی از اقلام بسیار مهم صورتهای مالی توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرده است و تحقیقات زیادی که حول و حوش و جنبه های محتلف سود صورت میگیرد نشان از اهمیت بسیار زیاد آن است. در این مقاله سعی شده است استمرار سود به عنوان عامل اساسی و تاثیرگذار در امر تصمیم گیری و قیمت سهام مدنظر قرار گیرد. بدین منظور با درنظر گرفتن سه سطح سود: ...
بیشتر
سود به عنوان یکی از اقلام بسیار مهم صورتهای مالی توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرده است و تحقیقات زیادی که حول و حوش و جنبه های محتلف سود صورت میگیرد نشان از اهمیت بسیار زیاد آن است. در این مقاله سعی شده است استمرار سود به عنوان عامل اساسی و تاثیرگذار در امر تصمیم گیری و قیمت سهام مدنظر قرار گیرد. بدین منظور با درنظر گرفتن سه سطح سود: سود عملیاتی، سود خالص و سود پیش بینی هر سهم به بررسی رابطه استمرار سود و توان توجیه قیمت بوسیله سود توجه شده است. از دیگر اقلام صورتهای مالی که در دهه های اخیر مدنظر قرار گرفته است، ارزش دفتری هر سهم میباشد که با ارائه مدلهای ارزیابی سهام که ارزش دفتری را به عنوان عالمی مربوط تلقی کرده اند، نقش این قلم پررنگ تر شده است. از این رو در این مقاله به بررسی توان توجیه قیمت به وسیله ارزش دفتری در شرایطی که استمرار سو د زیاد یا کم است نیز پرداخته شده است.
نتایج نشان میدهد، در شرایطی که استمرار، افزایش می یابد توان توجیه قیمت بوسیله سود نیز افزایش می یابد که فرضیه مربوط در این خصوص در تمام سطوح مختلف سود عملیاتی، سود خالص و سود پیش بینی تایید شده است. اما در مورد ارزش دفتری فرضیه مربوط مبنی بر این که با کاهش استمرار سود، توان توجیه قیمت به وسیله ارزش دفتری افزایش می یابد، رد شده است.