احمد خدامی پور؛ مصطفی دلدار؛ محسن چوپان
دوره 10، شماره 38 ، تیر 1391، ، صفحه 143-167
چکیده
اطلاعات بیشتر و بهتری نسبت به بازار در اختیار دارند. عدم تقارن اطلاعاتی سبب شکل گیری جریان ناکارایاطلاعاتی می شود. این جریان ناکارای اطلاعاتی می تواند بر بازده ی آتی شرکتها اثر گذار باشد. این تحقیق تأثیرمیزان عدم تقارن اطلاعاتی و چرخه عمر شرکت بر بازده آتی سهام را مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیقشامل 076 مشاهده سال شرکت است که مربوط ...
بیشتر
اطلاعات بیشتر و بهتری نسبت به بازار در اختیار دارند. عدم تقارن اطلاعاتی سبب شکل گیری جریان ناکارایاطلاعاتی می شود. این جریان ناکارای اطلاعاتی می تواند بر بازده ی آتی شرکتها اثر گذار باشد. این تحقیق تأثیرمیزان عدم تقارن اطلاعاتی و چرخه عمر شرکت بر بازده آتی سهام را مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیقشامل 076 مشاهده سال شرکت است که مربوط به 07 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طیدوره زمانی 9836 9831 می باشد. برای آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون خطی چند متغیره بر مبنای -داده های پانل استفاده شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که یک رابطه منفی و معنادار بین عدم تقارناطلاعاتی و بازده آتی سهام وجود دارد. در واقع، با افزایش میزان عدم تقارن اطلاعاتی، بازده ی آتی سهامشرکتها کاهش می یابد. نتیجه دیگر مطالعه نشان می دهد که یک رابطه ی مثبت و معنادار بین چرخه ی عمرشرکت و بازده آتی سهام وجود دارد. به عبارتی دیگر، با افزایش عمر شرکتها، بازده ی آتی سهام آنها نیزافزایش می یابد.
احمد خدامی پور؛ رامین محرومی
دوره 8، شماره 30 ، تیر 1389، ، صفحه 79-98
چکیده
هدف از انجام این تحقیق بررسی وجود محافظه کاری و تاثیر آن بر رابطه ارزشی اطلاعات حسابداری میباشد. روش انجام تحقیق شبه تجربی است. جامعه آماری تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی تحقیق از ابتدای سال 1379، لغایت پایان سال 1387 میباشد. برای بررسی و سنجش میزان محافظه کاری در شرکتهای نمونه از مدل باسو و برای بررسی ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق بررسی وجود محافظه کاری و تاثیر آن بر رابطه ارزشی اطلاعات حسابداری میباشد. روش انجام تحقیق شبه تجربی است. جامعه آماری تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی تحقیق از ابتدای سال 1379، لغایت پایان سال 1387 میباشد. برای بررسی و سنجش میزان محافظه کاری در شرکتهای نمونه از مدل باسو و برای بررسی رابطه ارزشی اطلاعات حسابداری از مدل استون و هریس استفاده شده است. نتایج بیانگر این است که در شرکتهای مورد بررسی محافظه کاری وجود دارد. همچنین نتایج نشان میدهد، زمانی که از شرکتهای دارای محافظه کاری پایین به طرف شرکتهای دارای محافظه کاری متوسط حرکت میکنیم، رابطه ارزشی اطلاعات حسابداری افزایش پیدا میکند، هرچند این افزایش چندان محسوس نیست، ولی هنگامی که از شرکتهای دارای محافظه کاری متوسط به سوی شرکتهای دارای محافظه کاری بالا میرویم، رابطه ارزشی اطلاعات حسابداری به طور قابل توجهی کاهش میابد. در مجموع نمیتوان یک رابطه مشخص و واضح بین میزان محافظه کاری و رابطه ارزشی اطلاعات حسابداری پیدا کرد.