علی ثقفی؛ روح اله فرهادی؛ محمد تقی تقوی فرد
دوره 12، شماره 45 ، فروردین 1394، ، صفحه 9-38
چکیده
مطابق با تئوری چشم انداز، سرمایه گذاران رفتار متفاوتی در منطقه سود و زیان دارند و در نتیجه رفتارمعاملاتی آن ها در زمان های صعودی و نزولی بازار متفاوت است. در این مطالعه با استفاده از مدل رگرسیون1393- چارکی (در چارک های مختلف) و مدل رگرسیون خطی، بتای 180 شرکت در دوره زمانی 1392برآورد شد. نتایج نشان می دهد ریسک کل (انحراف معیار) سهام در چارک های ...
بیشتر
مطابق با تئوری چشم انداز، سرمایه گذاران رفتار متفاوتی در منطقه سود و زیان دارند و در نتیجه رفتارمعاملاتی آن ها در زمان های صعودی و نزولی بازار متفاوت است. در این مطالعه با استفاده از مدل رگرسیون1393- چارکی (در چارک های مختلف) و مدل رگرسیون خطی، بتای 180 شرکت در دوره زمانی 1392برآورد شد. نتایج نشان می دهد ریسک کل (انحراف معیار) سهام در چارک های بالاتر افزایش می یابد، وبتای سهام در چارک های مختلف تغییر می کند و با حرکت از چارک 0,25 به چارک 0,75 ، ریسکسیستماتیک (بتا) به طور معناداری افزایش می یابد.همچنین، مدل های خطی و مدل های چارکی نشانمی دهد واریانس غیرمنتظره لااقل به میزان واریانس مورد انتظار، می تواند بازده مازاد را توضیح دهد. نتایجاین تحقیق را می توان با بینش مالی کلاسیک و مالی رفتاری تفسیر کرد. در حوزه مالی کلاسیک، رابطهمستقیم بین ریسک و بازده در چارک های بالاتر سازگار با رشد بلندمدت اقتصاد است، علاوه بر این، رابطهمعکوس در چارک های پایین تر، به معنای ایجاد عدم اطمینان بیشتر و در نتیجه کاهش بازدهی است. درحوزه مالی رفتاری، رفتار وابسته به الگوی ضرایب شیب، با پیش بینی تئوری چشم انداز از رفتارسرمایه گذاران پیرامون نقطه مرجع (چارک میانه) سازگار است.
روح اله فرهادی؛ علی ثقفی؛ محمد تقی تقوی فرد
چکیده
مطابق با تئوری چشمانداز، سرمایهگذاران رفتار متفاوتی در منطقه سود و زیان دارند و در نتیجه رفتار معاملاتی آنها در زمانهای صعودی و نزولی بازار متفاوت است. در این مطالعه با استفاده از مدل رگرسیون چارکی (در چارکهای مختلف) و مدل رگرسیون خطی بتای 180 شرکت برآورد شد. نتایج نشان میدهد ریسک کل (انحراف معیار) سهام در چارکهای بالاتر افزایش ...
بیشتر
مطابق با تئوری چشمانداز، سرمایهگذاران رفتار متفاوتی در منطقه سود و زیان دارند و در نتیجه رفتار معاملاتی آنها در زمانهای صعودی و نزولی بازار متفاوت است. در این مطالعه با استفاده از مدل رگرسیون چارکی (در چارکهای مختلف) و مدل رگرسیون خطی بتای 180 شرکت برآورد شد. نتایج نشان میدهد ریسک کل (انحراف معیار) سهام در چارکهای بالاتر افزایش مییابد، و بتای سهام در چارکهای مختلف تغییر میکند و با حرکت از چارک 0.25 به چارک 0.75، ریسک سیستماتیک (بتا) به طور معناداری افزایش مییابد. همچنین، مدلهای خطی و مدلهای چارکی نشان میدهد واریانس غیرمنتظره لااقل به میزان واریانس مورد انتظار، میتواند بازده مازاد را توضیح دهد. نتایج این تحقیق را میتوان با بینش مالی کلاسیک و مالی رفتاری تفسیر کرد. در حوزه مالی کلاسیک، رابطه مستقیم بین ریسک و بازده در چارکهای بالاتر سازگار با رشد بلندمدت اقتصاد است، علاوه بر این، رابطه معکوس در چارکهای پایینتر، به معنای ایجاد عدماطمینان بیشتر و در نتیجه کاهش بازدهی است. در حوزه مالی رفتاری، رفتار وابسته به الگوء ضرایب شیب، با پیشبینی تئوری چشمانداز از رفتار سرمایهگذاران پیرامون نقطه مرجع (چارک میانه) سازگار است.